Смотреть в Telegram
🟩 شعر نوروز از زنده نام وکیل سید محمدصادق سرمد سال نو گشت به یاران کهن مژده دهید که بهار آمد و باغ آمد و گل آمد و عید سال نو گشت و به آیین کهن می باید خدمت دوست شد و دست ارادت بوسید ای خوشا عید و خوشا دیدن یاران کهن که ز ایام کهن تازه شد ایام بعید سال نو گشت و درختان همه نو پوشیدند که ز تن کند بباید کهن و نو پوشید هیچ دانی که چه گوید به تو این تازه بهار؟ هر سحرگه که نسیمش به گل و لاله وزید غرض از عید نه آن است که ارباب جلال جامه ناز بپوشند به الطاف مزید غرض از عید بود آن که توانگر پرسد خبر از حال فقیری که نشسته به نوید غرض از عید بود آن که توانگر بخرد جامه آن را که کس اش کفش و کلاهی نخرید غرض از عید بود آن که توانگر بخشد میوه آن را که از این باغ به جز خار نچید ای خوش آن عید کز آن شاه و گدا خوش باشند که چنین عید سعید است و جز این نیست سعید شادمان آن که بپوشید به تن جامه نو شادمان تر که فقیران را نو پوشانید @Tarikhkanounvokala
Telegram Center
Telegram Center
Канал