🌹به یاد قهرمان مردم دلیر کردستان
#زانیار_مرادی که در هفدهم شهریور سال ۱۳۹۷ به دار آویخته شد
زانیار قهرمان ۹ ماه قبل از اعدامش یعنی در آذر ماه سال ۱۳۹۶ در نامه ای به خانواده و خواهرش از فلسفه ساختن و نواختن سه تار توسط خودش گفته است که قسمتی از این نامه تکاندهنده در زیر آورده شده :
✍️نه سال گذشت. نه سال که شب و روزش را با حکم غیر انسانی اعدام سپری کردم. در این مدت طولانی همیشه چند متر طناب و چند تکه چوب را در تمام لحظات در کنارم
احساس کردم و خیلی شب ها حتی به دار آویزان شدن خود را دیده ام.
نه سال است که شب و روزش به چوبه دار و طنابی که قرار است آنرا به دور گردنم بیاندازند می اندیشم اما به جایی نرسیدم جز اینکه خود را با این اندیشیدن خسته کردم. هر بار با
اعدام کردن جوانان در این سرزمین احساس میکردم که نوبت من هم فرا رسیده است.
تا اینکه تصمیم گرفتم در ذهنم تصویر دیگری از طناب را بسازم که اگر روزی برای حلق آویز شدن به آن نزدیک شدم هراسی نداشته باشم.
تصویر چوبه داری که در ذهنم به سه تار تبدیل شد و طنابش را سیم های آن تجسم کردم. اینگونه شد که تصمیم گرفتم خود سه تار را درست کنم تا هر بار که به اعدام فکر میکنم
به جای دلهره و نگرانی از آن با نواختن سه تار و نواهایش احساس آرامش کنم.
اینگونه هراس لرزش طناب دار را با دوران انگشت هایم بر سیم های سه تار فراموش کردم. اکنون که دوسال است خواب این لرزش غیرانسانی را به طنین سه تار تبدیل کرده ام و
با آن غم دوری نه ساله از پدرم و مادر و بزرگ شدن ” دیده“ ام که حسرت آن به دلم ماند و تنها آرزویم نواختن نغمه زندگی برای دیدار دوباره ی ” دیده“ ام است سالهای زندان را به نه سال رساندم
(دیده نام خواهر
زانیار است)
” دیده“ ام نازنین ترین زندگیم، شاید یادت نباشد ولی میتوانی از پدر و مادرم بپرسی غوغای رقص و پایکوبی بعد از به دنیا آمدنت را و جنجالی که بر سر انتخاب نام تو برپا شده بود
و من نامت را ” دیده“ گذاشتم که روزی دیده گانم باشی و اینگونه این روز ها در فراغ دیدار تو همگان میدانند که بهار زندگانیم را جز تو کسی نیست و امید فردای آزادی ام نواختن
نوایی است پر از آلام و دردهای دوری تو.......
https://t.me/taninaban/26779