🔹نامه طرفداران احمدینژاد به خامنهای، آنگاه به ریزش و بریدگی بسیجیها اذعان کرده و میگوید:
🔸بسیج امروز نقشی ابزاری پیدا کرده است.
🔸مجموعهای بینشاط، کمعمق، ضعیف، و بدون ابتکارِ عمل که حتی امکانِ هرگونه حرکتِ جدی و مستقلِ را به بخشهای زندهی بدنهی خود نیز نمیدهد.
🔸حوزههایمان اکنون به مراکز خمودهی پرورش تکنیسین تبدیل شده است.
🔸وضعیت نهادهای مذکور که حاکمیتمان را میتوان متشکل از آنها و نهاد رهبری دانست، نه تنها وضعی به شدت نگرانکننده بلکه مقایسهشان با اوایل انقلاب نیز از عقبگردی جدی حکایت میکند».
https://goo.gl/LeH46v🔹نامه طرفداران احمدینژاد به خامنهای، به فضای انفجاری جامعه نیز اعتراف کرده و میگوید:
🔸«مردم امروز توسط حاکمان به عنوانِ طرفِ مقابل و یک تهدید تلقی شده و تلاش میگردد با رسانههای انبوه و عملیاتهای روانی، اذهان ایشان مهندسی شود، و با شیوههای مختلفِ نرم و سخت، کنترل و محدود شده یا ارادهشان سرکوب و تحقیر گردیده و از صحنهی اثرگذاری حذف شوند.
🔸حکومت» امروز تقریباً به طور فراگیری دکانی برای خدمتگزاری به منافع حاکمان شده است».
🔹این نامه با اشاره به جایگاه ولایت فقیه، به صورت معناداری به خامنهای مینویسد:
🔸«پسوند «دینی» و «اسلامی»ای که قرار بود ضامنِ حرکتِ حکومت در مسیر خیر و صلاح عمومی باشد،امروز خود به عاملِ اصلیِ تبعیض و برتری، و نقدناپذیری و ایجاد حاشیهی امن برای مسئولین تبدیل شده است!»
آنگاه این نامه، نسبت به خطری که قیام مردم ایران برای رژیم در پی دارد هشدار داده و به خامنهای میگوید:
🔸«حضرتعالی حتماً کاملتر و جامعتر از ما مستحضرید که اعتراضاتِ مختلفِ مردمیای که از ابتدا تا انتهای سال ۹۶ در شهرهای مختلف و توسط اقشارِ گوناگونِ مردم جریان داشت و همدلیِ عمومِ مردمی که در این اعتراضات حضور نداشتند را نیز برانگیخته بود، اعتراضاتی متفاوت از گذشته بودند، و نحوهی شکلگیری، ترکیب جمعیتی و شعارهاشان به کلی رنگ و بوی دیگری داشته و از ناامیدیِ گستردهای خبر میدادند.
🔸تقلیل دادن این ناامیدی به مشکلات معیشتی، یا رفع و رجوع کردنشان از طریق محدود کردن شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، یا تقویت فضای پلیسی، یا از طریق واریز کردن مقدار ناچیزی پول به حساب اقشاری از مردم، نه تنها راه حل نبوده، بلکه عمدتاً اثر عکس خواهد داشت!
🔸این ناامیدی و احساسِ مردم -خصوصاً نسل جوان- زنگ خطرِ هولناکِ فروپاشی را به صدا در آورده است.
🔸تبعاتِ عدم وجود تصویری روشن از آینده و تهی شدن جمهوری اسلامی از معنا و فضای آرمانیای که ارزش هزینه دادن داشته باشد را در فرهنگ سیاسی حاکم بر مسئولین کشور نیز میتوان به وضوح مشاهده و پیگیری نمود».
🔹نامه طرفداران احمدینژاد، به فساد نهادینه شده در نظام نیز اشاره کرده و میگوید:
🔸«فرهنگ اشرافیِ حاکم، قضایایی مانند حقوقهای نجومی و املاک نجومی که تنها گوشهای کوچک از وضعیت و دغدغههای اصلی حاکمان را به نمایش گذاردند، خبر از این میدهند که برخلاف شعارهای موجود، جملهی پرطنینِ «خبری نیست!» در میان عمدهی مسئولین ردهبالای کشور، گزارهای قطعی و جا افتاده است».
این نامه بار دیگر به وارفتن بدنه نظام، با عنوان «حزباللهیها» اعتراف کرده و خطاب به خامنهای مینویسد:
🔸« در فضای به اصطلاح حزباللهی –که مورد توجه ویژهی حضرتعالی است- نیز اثرات این ناامیدی به جد قابل مشاهده است؛ به طوری که امروز در این فضا، نه هیچ تحرک بانشاط و جدیای را شاهد هستیم.
🔸جوانان حزباللهی به پیچ و مهرههایی که وظیفهی حفظ بقای فیزیکی نظام تبدیل شدهاند!»
🔹این نامه، بنبست رژیم را تحت عنوان «دوراهی» به نمایش گذاشته و مینویسد:
🔸به نظر میرسد سال ۱۳۹۷ سالی مهم و سرنوشتساز برای انقلاب چهل سالهی ماست؛ چراکه کشور مسیری را پیموده و امروز در شرایطی قرار دارد که دو راه بیشتر برای آن باقی نمانده است؛
🔸البته تصمیمگیر نهایی در این دوراهی سرنوشت ساز به طور قطع حضرتعالی هستید.
🔸راه اول این است که کشور رسما به ملک طلق حلقههای بسته و عدهای معدود تبدیل شود!
🔸[به ویژه اینکه] هر دو جناح نظام در لزوم تحقق این مسیر متفقالقول بوده و در حال جنگ قدرت با یکدیگر هستند».
🔹نامه طرفداران احمدینژاد، نومیدانه راه دوم را «اصلاحات اساسی» نامیده که البته خود در این نامه، شکست و بینتیجه بودن پدیده اصلاحات در نظام ولایتفقیه را منظور کرده است.
#خبرـفوریJoin
👉🆔 @khoroshtakhtjamshid