#من_او #فصل_سوم #قسمت_ششم🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺- ننه، دیروز، دم غروب، بعد از قورمهپزان، اینها را با نشاسته آهار زد. ببین چه قدر شق و رق ایستادهاند!
على سرش را تکانی داد. به بابا جون نگاهی کرد و انگار که مامانی و مریم در حیاط نیستند، به او گفت:
- باب جون! میبینین؟ این هم از خواهر و مادر آدم! حالم به هم میخورد از این جنگولک بازیها؟
- این که جنگولک بازی نیست. لباسی است که توصیه کردهاند.
- چه توصیهای؟! توی کلاس ما فقط به من گفتند و آن قجر ورپریده! نه به کریم گفتند، نه به کس دیگری.
- الْأُمُّ، فِي الْبَارِحَةِ، فِي سَاعَةِ غُرُوبِ الشَّمْسِ، بَعْدَ طَبْخِ الْحِسَاءِ. نَشَأْتْ هَؤُلَاءِ بِالنَّشَاءِ. أَنْظُرْ إِلَيْهَا يَا لَهَا قَائِمًا رَشِيقًا.
حَرَّكَ عَلِيٌّ رَأْسَهُ قَلِيلًا وَخَاطَبَ جَدَّهُ عَلَى نَحْوٍ وَكَأَنّ لَا حُضُورَ لِأُمِّهِ وَأُخْتِهِ فِي الْمَكَانِ:
- انْظُرْ يَا جَدِّي الْعَزِيزِ، هَذَا مَا تَفْعَلُهُ الْأُمُّ وَالْأُخْتُ الْعَزِيزَتَانِ، یکادْ مَنْظَرِي مُرْتَدِيَا هَذِهِ الْمَلَابِسَ الْمُضْحِكَةَ يُصِيبُنِي بِالْغَثَيَانِ.
-هَذِهِ لَيْسَتْ مَلَابِسَ مُضْحِكَةً، لَقَدْ تَمَّ إِعْدَادُهَا بِصُعُوبَةٍ مِنْ أَجْلِ أَنْ تَرْتَدِيَهَا، وَهَذَا تَكْلِيفٌ مِنْ الْمَدْرَسَةِ.
- أَيّ تَكْلِيفُ هَذَا؟ وَ لِمَاذَا اخْتَارُونِي أَنَا وَذَلِكَ الْوَلَدُ الْغَجْرِيُّ لِهَذَا الدُّورِ؟ لِمَاذَا لَمْ يَخْتَارُوا كَرِيمًا أَوْ شَخْصًا آخَرَ.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️مامانی گفت:
- چه نقلهایی یاد گرفتهای. همین مانده که گودی هم لباس پیشآهنگی بپوشه. پول تحصیلش کمه، لباس هم برایش بگیریم؟
صدای کلونِ در بلند شد. علی، فرز و چابک به سمت در دوید. بند کیفش را گرفته بود. کیف را روی زمین میکشید و میدوید.
مامانی از پشت سرش فریاد زد:
- یواش! با این لباسها که شلنگ تخته نمیاندازند. میافتی...
نگذاشت روز اول مدرسه از زیر قرآن ردش کنم. معلوم نیست کی در زد که پسره این جوری رفت؟
قَالَتِ الْأُمُّ: «لَقَدْ تَعَلَّمَتْ أَشْيَاءَ خَاطِئَةً، هَلْ تَتَوَقَّعُ أَنْ يَرْتَدِيَ أَبْنَاءُ الْحُفْرَةِ مَلَابِسَ فِرْقَةِ الْكَشَّافَةِ، هَلْ تَتَوَقَّعُ أَنْ نَدْفَعَ ثَمَنَ هَذِهِ الْمَلَابِسِ الثَّمِينَةِ كَيْ يَرْتَدِيَهَا أَحَدُ أَبْنَاءِ الْحُفْرَةِ؟».
ارْتَفَعَ صَوْتُ مِطْرَقَةِ الْبَابِ، قَفَزَ عَلَيٌّ مُتَّجَهًا بِسُرْعَةٍ نَحْوَ الْبَابِ، أَمْسَكَ بِحِزَامِ حَقِيبَتِهِ وَسَحَبَهَا عَلَى الْأَرْضِ مُسْرِعًا، مِنْ خَلْفِهِ صَرَخَتْ أُمُّهُ: «مَهْلًا، عَلَيْكَ أَنْ تُحَافِظَ عَلَى الْمَلَابِسِ الَّتِي تَرْتَدِيهَا.. لَمْ تَسْمَحْ بِأَنْ نُمْرّرَكَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ دِرَاسِيٍّ مِنْ تَحْتِ الْمُصْحَفِ الشَّرِيفِ. لَا أَعْرِفُ مَنْ يَكُونُ الطَّارِقَ الَّذِي يَجْعَلُكَ تَسرّع هَكَذَا».
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁ادامه دارد...
#أناه #الفصل_الثالث https://t.center/taaribedastani