کتاب شرقشناسي و خوانش غالب از سياست هويت – گفتگو با ادوارد سعيد در کانال تلويزيوني هلند
*****
هویت و هویت گرایی در دنیای امروز مسالهي بسيار مهم و ملموسیست که رد و نشان آن در بسياري از پويشهاي فرهنگي-اجتماعي جوامع معاصر بهروشني قابل مشاهده است؛ همچنان که در بازآرايي نيروهاي اجتماعي و جهتگيریها و رويدادهاي سياسيِ درون هر جامعه يا مابينِ جوامع. مرور سير تاريخي تحولات کلانِ جهان معاصر میتواند خاستگاه تاريخي اين مساله را تا حدي روشن سازد: افول نظام توليديِ فورديستي و کارکردهاي اجتماعيِ يکدستسازِ آن از اواخر دههي ۱۹۶۰، مقارن بود با ظهور جنبشهاي اجتماعيِ نو که عمدتا تفاوتهاي اجتماعي-فرهنگي و تقسيماتِ اجتماعيِ موجود يا نوظهور را در کانون تلاشها و سياستهاي خود قرار دادند. از سوي ديگر، ورود به عصر پسافورديسم و ظهور دوران# نوليبراليسم همچنين مقارن شد با افول جهانيِ آرمان سوسياليستي و شکست تاريخيِ دولتهاي مدعيِ سوسياليسم، که متعاقباً به افول سازمانها و جنبشهاي تودهايِ چپگرا و اتحاديههاي کارگري و مشروعيتزدايي از همهي آنان انجاميد. درنتيجه، تضاد طبقاتي و پيکار ضدسرمايهدارانه قدرت بسيجکنندهي سابق خويش را از دست دادند و زمينهي مساعدي براي پيدايش گفتمانهاي سياسيِ جايگزين فراهم شد. اينک تفاوتهاي ازپيشموجود در جايگاههاي اجتماعيْ از تاريکي به درآمدند و نظام تبعيضها و امتيازاتِ برآمده از آنها نقش فزايندهاي براي خويشفهمي، موضعگيری و کنش سياسي يافت. بر همين بستر تاريخي، در ساحت نظريْ رهيافتهاي نظريِ پسامدرنيستي پديدار شدند که ضمن نقد بنيانهاي نظري و رويکردهاي سياسيِ مارکسيسم جزمي، بر مقولهي «تفاوت» تأکيد مینهادند. و بدينترتيب، اشکال جديدي از کنش سياسي براي پيشبرد پيکارهاي حقطلبانه يا ضدِ ستم شکل گرفت که مبتني بر هويتگرايي بود و امروزه عموما ذيل اصطلاح «سياست هويت» (Politics of Identity) شناخته میشوند. در اين ميان، نظريهي پسااستعماري که بخشا وامدار آراي ادوارد سعيد (خصوصا پس از انتشار کتاب «شرقشناسي») بود نيز يکي از منابع الهامبخش مناديانِ سياستِ هويت بوده است.
#ادوارد_سعيد اما در اين مصاحبه، فاصلهي انتقادي خويش از سياست هويت را اعلام میکند و خويشاوندیاي که در اينخصوص به او نسبت میدهند را ناشي از بدفهمیها و سوءاستفاده از کتاب شرقشناسي میخواند. او بیآنکه منکر اهميت تفاوتها باشد، بهجاي هويتگراييِ مبتني بر اين تفاوتها بر اهميت يونيورساليسم تأکيد میکند. او در يکي از جملات پايانيِ اين مصاحبه (دقيقهي ۴۹) میگويد: «مسالهي بسيار مهم غلبه بر جدايي (separation) است. چون جدايي و جداسازي ابزاریست در دست نظام قدرت، با اين هدف که
#فرودستان را فرودست نگه دارد».
ادوارد سعيد بر اين باور است که بهرسميتشناختن تفاوتها و بازشناسيِ هويتهاي متفاوت مستلزم هشياري انتقادي نسبت به جايگاه خويش در سلسلهمراتب اجتماعي و همراهيِ عملي با صداها و مبارزاتیست که در واکنش به سرکوب تفاوتها و نظام تبعيضوستمِ همبسته با آن شکل گرفتهاند. اما همهي اينها بهمعناي تاييد «سياست هويت» نيست؛ سياستي که از تصديق تفاوتها به تثبيت مرزبندیها و تقديس هويتها میرسد و لذا در ساحت گفتماني و سياسيْ خواسته يا ناخواسته بر نفي
#يونيورساليسم و جداسازي#
ستمديدگان پای میفشارد.
#سیاست_هويت #هويت_گرايي #نوليبراليسم #ادوارد_سعيد #شرق_شناسی #هويت_گرايي #فرودستان #يونيورساليسم #ستمديدگان