همه را در فرار می بینم
طنز را برقرار می بینم
شهرآبستن حوادث نو
ملتی در ویار می بینم
پشت درهای بسته ی تحریم
کشوری بیقرار می بینم
هرچه ابر آمده سر شهرم
همه شان را نبار می بینم
چون که گفتند کُمبزه داری
ماه دی را بهار می بینم
بس که سُرخ استگونه های یار
دک و پوزش انار می بینم
توی هرعکس مانده از دنیا
لحظه ها راشکار می بینم
ابن سیرین خبر که امشب هم
بارشی از دلار می بینم
باحقوق نجومی ام هرشب
خواب گشت و گذار می بینم
هرکه در فکر خرسواری بود
روی دوشم سوار می بینم
عاشق سینما و سریالم
فیلمها را سه بار میبینم
مشکلات دوبینی ام حل شد
غصه ها را قطار میبینم
#سمیه_صالحی