گاه نوشت های یک ایرانگرای تبریزی

#ازبک
Канал
Логотип телеграм канала گاه نوشت های یک ایرانگرای تبریزی
@soltanii_irПродвигать
612
подписчиков
408
фото
325
видео
105
ссылок
گاه نوشت های شخص بنده مرتبط با اخبار پانترکیسم و نقد این اندیشه که برگرفته از توهم و نادانی است در این کانال تلگرامی صورت می گیرد؛ به امید ایران بزرگ و گسترش افزون ایرانبانان 😁✌
Forwarded from امپراطوری مقاومت (zahra)
گاه نوشت های یک ایرانگرای تبریزی
نامه کنایه آمیز شاه ایران به سلطان عثمانی! این نامه‌ی تاریخی در سال ۹۶۱ هجری قمری (۴۸۳ سال پیش) و بعد از چهار یورش ناکام سلطان سلیمان عثمانی به ایران، از طرف شاه #طهماسب نوشته شده است... 📜در بخشی از این نامه‌ی تاریخی، شاه طهماسب صفوی به سلطان سلیمان عثمانی…
🏳وقتی سلطان #سلیمان عثمانی با قوی ترین ارتش جهان قصد تبریز و سپس قزوین را میکند و در سرما سپاهش یخ میزند🥶💪

👑هنگامی که شاه تهماسب پس از دفع پنجمین فتنهٔ عبیدالله‌خان #ازبک در #هرات به‌سر می‌برد و قصد فتح ماوراءالنهر را داشت خبر ورود سپاهیان عثمانی به #آذربایجان به وی رسید.
🇹🇷عامل تحریک سلطان عثمانی، الامه سلطان تکلو بود. الامه امیرالامرای آذربایجان بود و در هنگام غیبت #شاه_تهماسب سلطان #سلیمان_محتشم را تشویق کرد که از غیبت شاه استفاده کرده و آذربایجان و بخش‌های مرکزی ایران را به‌سادگی تصرف کند.
💂‍♀شاه سلیمان ابراهیم پاشای وزیر را با ۸۰ هزار نیرو به‌سرعت روانهٔ آذربایجان کرد. ابراهیم پاشا با همکاری الامه تقریباً تمام آذربایجان را تصرف نمود. در این هنگام خبر حمله به شاه تهماسب رسید.
🏇وی به‌سرعت از هرات به سمت #قزوین حرکت کرد. سرعت حرکت وی به‌قدری زیاد بود که بیشتر #سپاه وی دیگر قادر به ادامهٔ راه نبودند.
وی به ناچار بسیاری از آن‌ها را برای استراحت آزاد گذاشت به‌طوری‌که تنها ۷۰۰۰ سپاهی در قزوین (پایتخت) با وی ماندند، در حالی‌که در وفاداری برخی امرای باقی‌مانده نیز تردید وجود داشت.

در پی خبر بازگشت شاه تهماسب، سلطان سلیمان نیز به‌سرعت با سپاهیان کمکی در تبریز به ابراهیم پاشا پیوست. پس از رسیدن این خبر به قزوین گروهی از امرای خیانتکار #قزلباش از اردو گریخته و در #تبریز به الامه پیوستند.

🇹🇷سپاه بزرگ عثمانی برای وارد کردن ضربهٔ نهایی و اشغال مرکز ایران، از تبریز به سمت دشت سلطانیه حرکت کرد اما در دشت #سلطانیه سرما و برف شدید آن‌ها را غافلگیر نموده و بسیاری از آن‌ها را کشت به‌طوری‌که سلطان سلیمان دستور عقب‌نشینی به سوی موصل را صادر کرد:)

📜شاعری در مورد این رخداد در دشت سلطانیه چنین سروده است که:

رفتم چو به سلطانیه آن طرفه چمن
دیدم دو هزار مرده بی گور و کفن

گفتم که بکشت این همه #عثمانی را
باد سحر از میانه برخاست که من:/
@EmpireOfResistance