@smjmiry🔵 بشارت داوود
فصلی از یک منظومهی بلند دربارۀ قدس
دو سه سال پیش در اوج حملات
#اسرائیل به فلسطینیان، در جستجوی مفاهیمی مشترک میان
#ادیان_ابراهیمی برای نفی اسرائیل بودم. مجموعۀ
#عهدین را در کنار
#قرآن کریم تورق میکردم و هر چه در شرح حال
#بنیاسرائیل و جنایات و مکافات ایشان بیشتر میجستم، میدیدم که مشترکات ادیان ابراهیمی در سرزنش ستمگری و فریبکاری این قوم و درباره سرنوشت پرمخاطرۀشان، بسیار بیشتر از یکی دو گزارۀ مشهور از قبیل این است که منجی
#موعود به
#بیت_المقدس میآید و تکلیف بشر در آن جا روشن میشود و... . عهد قدیم خود سرشار از بیمها و اخطارها دربارۀ این جماعت بدعهد است.
القصه، این تورقها بعداً به تولید دو چیز کمک کرد؛ یکی پوستر
#بشنو_اسرائیل در جلسات ایدهپردازی
#نهضت_مردمی_پوستر_انقلاب و دیگری منظومهای بلند و البته ناتمام در ذهن خودم. منظومه میگویم چون شاید نظمی بلند برای ثبت ماحصل آن جستجوها شده باشد اما تا شعر بودن فرسنگها فاصله دارد. چیزی است از قبیل تلاش قدما برای ثبت منظوم دغدغههاشان. یا در بهترین حالت تقلیدی خامدستانه از حال و هوای اشعار امثال
#علی_معلم. به هر حال در این نگارش، کوشیدم از تاریخ جنایتها و بدعهدیهای بنیاسرائیل آغاز و به سرنوشت ایشان ختم کنم. ابیات زیر که مبنی بر یکذاتپنداری
#مهدی موعود با
#پیامبر_اعظم (ص) و خلاصه شدن تمام انبیا و اولیا در ایشان است، برشی از فصول انتهایی همان منظومه ناتمام است که فعلاً
#بشارت_داوود نامش نهادهام.
[فصل روحالله]
الا برادر صالح، صبور باش، صبور *
ببین که خوشخبرم از ترانههای زبور
که وارثان زمین -گفته است- نیکانند (۱)
که گفته است: در این ارث بیشریکانند
نخست، قوم بهتاراجرفته را مانند
سپس سپاه بهمعراجرفته را مانند
نخست رعد پراکنده، باد سرگردان
سپس به معجزه، یکپاره عود و آتشدان...
چو رعد و برق به سوی کُتِل سوار بُراق (۲)
رسیده لشگر کشمیر و سبزوار و عراق
به رغم ساحر و فرعون و شیخ و کاهن و شاه
به عزم موسویاش سر رسیده روحالله (۳)
و گفته بر سر ناقوسها صدا بزنند
دعای «مرگ بر این دیو» را صلا بزنند (۴)
سپاه کاوه به میعاد جنگ راهی شد
به جنگ ارتش دِژهوختگَنگ راهی شد (۵)
سر از شریعت و انذار موسوی سرشار
دل از طریقت و تبشیر عیسوی سرشار
به چهره، بر اثر بندگی، نشانۀشان
شگفت سختشده مایۀ جوانۀشان (۶)
به فتح مسجد الاقصای چَستخیز شدند
کلیددار کلیسای رستخیز شدند (۷)
نوای ندبه به دیوار ندبه سر دادند
به نام نامی الله خطبه سر دادند
طلسم سلطۀ ضحاک ماردوش شکست
بلور حیلۀ دجال دلقپوش شکست
[فصل
موعود]
وضو گرفت گل نرگس از دل شبنم
شکُفت پشت نمازش، گل از گل مریم
تمام هفت فلک را سپیدهباران کرد
به روشناییِ ساعیر و طور و فاران کرد (۸)
ندا رسید که
موعود اولیا این است
کسی به هیبت شمعون و ایلیا این است (۹)
سِلاه! موسیِ برگشته از بیابان را! (۱۰)
نظاره کن پسر بینظیر انسان را! (۱۱)
ز سوی مدیَن و میقات بازگشته کلیم
فرود آمده از غارِ غُربت ابراهیم
به کف گرفته ترازوی داد را داوود
به اوج برده شگفتی، مسیحِ رازآلود
عصای آهن و شمشیر آهنین بر کف (۱۲)
هزار «رایَت منصور» پیش او در صف **
نگین حلقۀ عِقد است؛ هان! سلیمان است (۱۳)
سَکینه حلقۀ عقدش به دست سلمان است (۱۴)
بشارت حبَقوق است برده هوش جهان
به فن مُعجز برهان، کشیده تیغ بیان (۱۵)
تلاوتش بشنو، یوشَع است و تورات است
طراوتش، طرب پطروس از بشارات است (۱۶)
جهان، مسخّر ساعیر و طور و فاران و...
تمام هفت فلک، در سپیدهباران و...
سپیده نزد خِیام سیاهِ قیدار است (۱۷)
هلا! به قدس درآیید، وقت دیدار است...
* ای قدس، ای بلاد بلاکش، صبور باش (علی معلم دامغانی)
** بیا که رایت منصور پادشاه رسید (حافظ)
محمدجواد میری
@smjmiry⭕️ پانوشتها در این لینک:
https://telegram.me/smjmiry/46