✅ کدام نیمهی خرداد؟
سالها تا مصرع «انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم» را میشنیدم، یاد رحلت
#امام_خمینی میافتادم و به انتظار او برای عروج میاندیشیدم. حالا البته این معنا را رد نمیکنم، اما معنای اصلی و اولیه این گزاره برایم بیشتر جلوه دارد.
«سالها میگذرد، حادثهها میآید |
#انتظار فرج از
#نیمه_خرداد کشم». امام در دل حوادث پیاپی، دلبستهی انتظاری است که البته از زمان خاصی پررنگ و معنادار شده است. حادثه
#پانزده_خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. مبدأ
#انتظار_حقیقی برای کسی چون امام است.
این نشانهگذاری نمادین علاوه بر آن که میتواند تعریف متفاوت امام از
#انتظار_فرج مسلمین یا انتظار فرج موعود را بیان کند، نشانه اهمیت قیام ۱۵ خرداد از منظر امام نیز هست. امام
#انقلاب_اسلامی را با
#هویت دینی و مردمی آن میشناخت و برای حرکت خود، بر اساس قیامی هویتسازی کرد که متکی به حضور سیاسی و مبارزهجویانه مردم دیندار بدون دخالت ایدئولوژیهای چپ و راست و ملیگرا و... بود.
نیمه خرداد ۶۸ البته بسیار مهم است. شوک
جهانی درگذشت امام، تشییع ده میلیونی او، تجدید بیعت مردم ایران و جهان با او و نهایتاً انتخاب شبیهترین شاگرد او برای رهبری انقلاب اسلامی هر کدام واقعهای مهمند. اما همه اینها ریشه در نیمه خرداد ۴۲ دارند. هرچند در آن سال، نه دامنه
#نهضت_امام چندان گسترده شده بود، نه سربازان امام از گهوارهها برخاسته بودند و نه کسی باور میکرد امواج این قیام مذهبی بتواند همه جریانات معارض و رقیب را درنوردد.
حادثه نیمه خرداد ۴۲ ظاهراً کوچک بود و زود جمع و جور شد، اما ماند و
#جهانی شد، چون اصالت و هویت داشت، چون
#مردمی،
#آرمانی و رو به
#آینده بود. و امروز همچنان نیمه خرداد زنده است، اگر آنچنان باشیم. و فریب جنود ابلیس، از جمله
#یأس را نخوریم.
...انتظار فرج از نیمه خرداد کشیم
محمدجواد میری
@smjmiry