امام زمانی ها | masaf

#خاطرات_شهدا
Канал
Логотип телеграм канала امام زمانی ها | masaf
@sin_graphy1Продвигать
96
подписчиков
710
фото
672
видео
44
ссылки
•●﷽●• •●🌱●•میگفت یه جوری زندگی کن که امام زمان بگه:غصه نخور لااقل از تو راضے هستم:) •●🌻●• شرایط کپے/تبادل/برنامه هفتگے👇 @sin_ghrafy •●🌷‌●•پاسـخ گویی به مسائل دینے👇 📞096400
💌#خاطرات_شهدا
🕊شهید #یوسف_رئیسی‌دزکی

🔸از خواب بعد از ظهر بیدار شده بود، وقتی مرا دید که لباس بیرونی پوشیده ام پرسید : آبجی کجا؟ دارم میرم دانشگاه ، وایسا اومدم، تا سر جاده همراهی ام کرد.

🔸مینی بوس که ایستاد، همراهم آمد بالا و جای مناسبی در صندلی های عقب برایم انتخاب کرد که کنار مرد غریبه ننشینم، همیشه همین طور با غیرت بود.

🔸آن وقت‌ها که تازه به سن بلوغ رسیده بود هم سر به زیر و متین از جلوی دبیرستان دخترانه عبور می کرد.

🔸به دوستش گفته بود: همه این ها مثل خواهرهای خودم هستند، اگه من به ناموس مردم نگاه کنم یک نفر دیگه هم به ناموس من نگاه می کنه!

#یادشهدا_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
........................

🍃🌺🌸🍃🌺🌸🍃🌺🌸

❥︎✿✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
🔞🔞دیدن فیلم مستهجن🔞🔞

#خاطرات_شهدا😔💔

🌙 توی اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلم‌های زننده پخش می کردند🔞

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ😡

ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ

ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...😰😰

ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،

ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ

ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود،😔

ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ😔

ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ😰😭

ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،

ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.😔

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ

ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ 🐀

ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ

ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.😭

ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ😭😭

ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

اینطوری شهید دادیم و حالا بعضیا راحت پای کانالهای ماهواره نشستند 😔
ونمی دانند یه روز همان شهید رو می آورند تا در مقابل او توضیح دهند که به چه قیمتی چشم خود را به گناه آلوده کردند

#شهدا_شرمنده_ایمـ😭💔

❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️

✪✪✪✮✩❈❂❂❂✼

✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
#خاطرات_شهدا⟮.▹🌼◃.⟯
‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

زمانےکه‌شهید‌باکرۍ،شهردارارومیه‌بود
روزی‌برایش‌خبرآوردندکه‌براثر
بارندگےزیاد،دربعضےنقاط
‌سیل‌آمده‌است..🌧
.
مهدۍگروه‌هاۍامدادۍرااعزام‌کرد
وخودهم‌به‌کمک‌سیݪ‌زدگان‌شتافت..✋🏼
.
درکنارخانه‌اۍ،پیرزنےبه‌شیون‌نشسته‌بود، آب‌واردخانه‌اش‌شده‌بودو
کف‌اتاق‌هاراگرفته‌بود..🌊
.
درمیان‌جمعیت‌،
چشمِ‌پیرزن‌به‌مهدۍ‌خیره‌شده‌بود
که‌سخت‌کارمےکرد،پیرزن‌به‌مهدۍگفت:
.
«خداعوضت‌بدهد،مادر،خیرببینے،🍃
نمےدانم‌این‌شهردار‌فلان‌فلان‌شده‌کجاست،
اۍکاش‌یك‌جوازغیرت‌شماراداشت..»😒
.
ومهدۍفقط‌لبخندمےزد..꧇)❤️
.
#شهید_مهدی‌_باکری🌱

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
#خاطرات_شهدا
شهید محدرضا استاد نظری
#معرفی_شهید
‌ᷝᷡᷝᷝᷝ‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
•||•هشتک های کانال امام زمانے ها جهت دست رسی بهتر به مطلب مورد نظر

•|🌱|• #سخنرانی_مهدوی
•|🎙|• #سخنرانی
•|📱|•#نرم_افزار
•|🥀|•#شهدایی
•|🌈|•#تم
•|💻|• #والپیپر
•|🕊|•#سه_دقیقه_در_قیامت
•|🐿|•#آن_سوی_مرگ
•|☘️|•#ذکر
•|🕋|• #منبر_مجازی
•|📚|• #رمان
•|💛|•#استوری
•|🍃|• #بصیرت_مهدوی
•|❤️|• #عاشقانه_مذهبی
•|🖥|•#پروفایل
•|📜|•#حدیث

•|🎧|•#به_وقت_هندیسفری #به_وقت_آرامش #به_وقت_ارامش

•|🗞|•#خاطرات_شهدا
•|☔️|•#عنایت
•|❄️|•#رهبری
•|🍉|•#بیو
•|😂|•#فان
•|🌂|•#توصیه
•|🍒|•#انگیزشی
•|📖|•#قران
•|🥇|•#سیاسی
•|🦋|•#خواص_سوره
•|📗|•#کتاب_آنلاین
•|🌸|•#فان
•|🍄|•#ترک_گناه
•|🍉|• #به_سوی_روشنایی (مصاحبه به افراد متحول شده)

•|🌸|• هشتک های دیگه هم داخب کانال هست ولی اینا مهم هاش هستن میتونید کلمه مورد نظر خودتون رو داخل کانال سرچ کنید و مطلب مورد نظر خودتون رو پیدا کنید 😌
#خاطرات_شهدا
🔸" در محضر شهید "...

دوستان خوبم
خط فقـط خط امـام ،
این شعـار را همیشـه
در ذهن خویش داشته باشید
و با مخالفـان این خـط
هیچ سازش وسستی
به‌خود راه ندهید.

🥀#شهید_علی‌_اصغر_خنکدار

#سالروز_شهادت🕊
‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
ما را آفریده اند براےِ
رفتن در مسیر سخت
خالص شـــــــوی
منقطـع شـــــوی
#شهیـــد خواهےشد...
این راه ...
و این تـــو ....
#شهید_سعید_خواجه_صالحانی
#خاطرات_شهدا
‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
🌸خواهر عزیزم👇👇👇👇

هرگاه خواستی از حجاب خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که اشک امام زمانت را جاری میکنی به
خون های پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی

به یاد آر که غرب را در تهاجم
فرهنگی اش یاری میکنی و فساد را منتشر میکنی و توجه جوانی که صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنی

به یاد آر حجابی که بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمی حفظ کند تغییر میدهی ...
تو هم شامل آبرویی

بعد از همه این ها اگر توجه نکردی (متنبه نشدی) 
هویت شیعه را از خودت بردار (اسم خودتو شیعه نزار)
🌹شهید علاءحسن نجمه
🥀یاد شهدا با صلوات
#خاطرات_شهدا


‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
#خاطرات_شهدا
رفتار و کردارش جذبم کرده بود. از آرزوهایم بود که شبیه او شوم. هر چند از محالات بود. گفتم: 《حاجی چیزی برایم بنویس که یادگاری بماند》دست به قلم شد.

🔹بسمه‌تعالی
علی عزیز چهار چیز را فراموش نکن:
۱.اخلاص ، اخلاص ، اخلاص ؛
یعنی گفتن ، انجام دادن و یا ندادن برای خدا؛
۲.قلبت را از هر چیز غیر او خالی کن و پر از محبت او و اهل بیت علیهم‌السلام کن؛
۲.نماز شب توشه عجیبی است؛
۴.یاد دوستان شهید ، ولو به یک صلوات!
برادرت ، دوستدارت سلیمانی
و امضایی که نشست پای این نصیحت های برادرانه .

📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
دو شهید...دو رفیق

همه جا معروف شده بودن به باهم بودن
تو جبهه حتی اگه جداشونم میکردن آخرش نا خواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم
خبر شهادت علیرو که آوردن مادر محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت بچم
اول همه فکر میکردن علی رو هم مثل بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دلداری بدی
همونجور که اشک میریخت گفت:
زانوهای محکم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن
عهد بستن آخه مادر...
عهد بستن بدون هم پیش "سیدالشهدا" نرن...

مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی نوشته شده بود خیره شد.

#شهید_محمد_رجبی 🌷
#خاطرات_شهدا

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎ᴊᴏɪɴ↯
♥️🕊 @sin_graphy1
#عاشقانه_شهدا💕

🔹مرتضی میگفت:

🔸من به جايی برسم كه خدا من را باانگشتش نشان دهد

🔹وبگويد اين مرتضی را كه می‌بينيد

🔸عاشقش شده و خونبَهايش را با شهادت دادم!!

🔹من هم شوخی میكردم و میگفتم بنشين تا خداعاشقت شود😄

🔸میگفت فاطمه
🔹آخر می‌بينی خدا چه جورعاشقم میشود!

🔸من از مرتضی دعای شهادت نديدم .
میگفتم : تو خودت را برای خدا میگيری😉

🔹میگفت : بله اين قشنگ است كه خدا بگويد از تو خوشم آمده، بيا پيش خودم..🌿

🔸ان شاءالله به جايی برسيم كه خدا بيايد سراغمان،❤️

🔹چنان دلبری كنيم كه خدا بگويد اين برای من است🙃

#شهید_مرتضی_حسین_پور 🕊
#روایت_همسر_شهید
#خاطرات_شهدا

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
💢نمیخواهم کسی مرا بشناسد

🔹بعضی از شبها که به مرخصی می آمد با حقوق ناچیزی که میگرفت وسایلی را آماده می کرد و به سراغ افراد نیازمند میرفت،وسایل را پشت درب می گذاشت و سریع بر می گشت و میگفت: نمیخواهم کسی مرا بشناسد .
#خاطرات_شهدا
‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
💢پلیسی که با پدرش کشتی گرفت و...

🔹رابطه ما جدا از پدر و فرزندی، دوستانه و صمیمی بود. با هم شوخی می‌کردیم. کشتی می‌گرفتیم. نوید بدن ورزیده و قدرتمندی داشت. من را زمین می‌زد. وقتی خاک می‌شدم، سریع دستم را می‌گرفت و بلندم می‌کرد. من را می‌بوسید و می‌گفت: « بابا ماشاالله تو پهلوانی. شما قوی هستی. عزیز هستی.»

🔹همیشه و با همه اهل شوخی و خنده بود. با این حال ادب را رعایت می‌کرد. همین اخلاق‌هایش او را عزیز می‌کرد.قلب پاک و روشنی داشت. با آن که در ظاهر جوان خوش‌پوش و به روزی بود ولی از کارهای خیر غافل نمی‌شد. در طرح اکرام ایتام برای حمایت از کودکان بی‌سرپرست عضو شده بود و ماهانه مبلغی را برای سرپرستی و کمک به ایتام پرداخت می‌کرد. روز آخر جانشین حفاظت به اتاق کارش سر زده بود. وقتی اتاق را بسیار تمیز و مرتب دیده بود، خیلی تشویقش کرده و گفته بود: «شما واقعا لیاقت شهادت را دارید!» همانطور هم شد. قبل از آن که به شهادت برسد، در صفحه‌اش نوشته بود: «خدا آن‌هایی را که دوست دارد، زودتر می‌برد!»
#خاطرات_شهدا
✦°══════
‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
#خاطرات_شهدا
🔴 شهید حسین پور جعفری

🔻شهیدی ڪه حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقت‌ها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مے‌ایستاد..

🔹حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!! موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت.
‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
جلوه محبت حضرت زهرا (س) در سیره شهید نور الله ملاح

با خوشحالی زد روی شانه ام. گفت: یادت هست همیشه می گفتم غریبانه شهید می شوم. دیشب مژده وصال را از حضرت فاطمه (س) گرفتم. حضرت فرمودند: چند روز دیگر مهمان ما هستی.

عملیات آزاد سازی مهران بود. عصر ۱۶ تیر ۹۵٫ وقتی گردان ما ارتفاعات قلاویزان را تصرف کرد، هواپیماهای دشمن کفری شده بودند. بی هدف به همه جا شلیک می کردند. بدن نور الله سیبل یک راکت شد و چیزی از پیکرش باقی نماند. غریبانه غریبانه.

🗣راوی: غلام علی نسایی
📚کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره  ۵۲٫  به نقل از ماه نامه امتدد، فروردین و اردی بهشت ۱۳۹۰، شماره ۶۳و ۶۲، ص ۱۳٫
#خاطرات_شهدا

‌ᷝᷡᷝᷝᷝ‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
#شهیدفیسبوکچی!

به خاطر اینکه تو فیس‌بوک فعالیت می‌کرد و همیشه آنلاین بود و در جهت نشر فرهنگ مقاومت، در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کرد، دوستاش اسمشو گذاشته بودند: فیس‌بوک‌چی👨🏻‍💻😅...

ایشون #شهیدمحمدعلی‌ابوحسن معروف به کاظم هستند که در منطقه قنیطره واقع در جولان سوریه، به همراه شهید جهاد مغنیه و شهید الله‌دادی و جمعی دیگر از مجاهدان حزب‌الله، توسط تیم
تروریستی اسرائیل به شهادت رسیدند♥️🕊...
#خاطرات_شهدا
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞♡∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌
#خاطرات_شهدا

کت و شلوار دامادی‌اش را💍
تمیز و نو در کمد نگه داشته بود
به بچه‌های سپاه می‌گفت:🖇👀
«برای این که اسراف نشود،
هر کدام از شما خواستید داماد شوید،
از کت و شلوار من استفاده کنید.
این لباس ارثیه‌ی من برای شماست.»
پس از ازدواج ما،
کت و شلوار دامادی محمد حسن،
وقف بچه‌های سپاه شده بود :)
و دست به دست می‌چرخید
هر کدام از دوستانش که می‌خواستند داماد شوند،برای مراسم دامادی‌شان، همان کت و شلوار را می‌پوشیدند.🤵🏻
جالب‌تر آن که،
هر کسی هم آن کت و شلوار را می‌پوشید؛
به #شهادت می‌رسید!🙂♥️

#شهید_محمدحسن_فایده

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]•

🌹~چرا جنگ؟~🌹

جوان دانشجویی بود که به جبهه آمد. مدتی در جنگ حضور داشت. امایکسال بعد، از حضور در جبهه پشیمان شد!
میگفت: عراقی ها مثل ما مسلمان هستند. چرا با اینها میجنگیم؟ ما اشتباه میکنیم و...
ابراهیم با او صحبت کرد. گفت: ما نخواستیم و نمی توانستیم جنگ را شروع کنیم. این صدام بود که جنگ را آغاز کرد. صدام حتی کسانی که میانجی صلح شده بودند را رد کرد. وظیفه ما در چنین شرایطی طبق آیات الهی جنگیدن است. آنجا که قرآن میفرماید:

"و اگر دو گروه از مومنان با هم جنگ کردند، میان آنها صلح برقرار کنید، پس اگر آشکار شد یکی از آنها بر دیگری ستم کرده، با آن گروه جنگ کنید تا به حکم اجبار تسلیم امر خدا شود و اگر به سوی خدا برگشت میان آن دو طائفه به عدل اصلاح کنید، و عدالت را برقرار نمایید، چون خدا عدالت گستران را دوست می دارد."

#خاطرات_شهدا
#برادر_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی


‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
#خاطرات_شهدا

شهادت آرزوی دیرینه شهید مظفزی‌نیا بود و می‌خواست طوری شهید شود که پوزه آمریکا و اسرائیل را به خاک بمالد

مهربان و خوش‌اخلاق بود و دست به خیر داشت؛ حتی وقتی که خسته از مأموریت و کار برمی‌گشت اگر احساس می‌کرد کسی چه پدر و مادر و چه غریبه به کمکش نیاز دارند لباس از تن بیرون نمی‌آورد و به کمک و خدمت می‌شتافت..

راوی: برادر شهید

#شهید #شهروز_مظفری_نیا
#شهید_مقاومت
#مرد_میدان
‌ᷝᷡᷝᷝᷝ‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
🗂#خاطرات_شهدا🗞📿#شهید_مهدۍباکرے 💎

🪁از خدا خواسته بود که بدنش
یڪ وجب از خاڪ زمین را
اِشغال نڪند..
آب دجله او را براۍ همیشه
با خودش برد..🥀

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ✎Join∞🦋∞↷
♥️🕊@Sin_graphy1
Ещё