#دوران_نامزدیاوایل آشنایی و روزهای خوش نامزدی با
سید سجاد بود.
😍قبل از همه ی مهمان ها
#سید_سجاد به دیدنم آمد و از مادرم اجازه خواست که من به دم در خانه بروم.
😍نمیدانستم،
سید برای چه آمده....
😢وقتی به دم در رفتم،دیدم با دسته گل قشنگی منتظرم هست.
💐مهرش روز به روز بیشتر میشد
🌹و محبت و عشقش در وجودم ریشه میدواند.
🌷رو به من کرد و گفت: میخواهم حرفی به شما بزنم،امشب هوای من را بیشتر از وقتهای دیگر داشته باش.
☺️😣خندیدم و گفتم:
سید هوای شمارا دارم ولی اگر بزرگترها به من اجازه بدهند.
❤️گفت:پس هرچه بنویسم،قبول است؟
گفتم:اصلا قباله برایم مهم نیست.
😔جواب داد:پس قباله را در حد وسعم
🖊مینویسم که تا
#قبل از
#مرگم،همه ی ان را به تو بدهم.
در طول زندگیمان هیچوقت از او مهریه ام را نخواستم.
مهریه ی من
#مهر و
#محبت سید سجاد به من بود که برایم سنگ تمام گذاشت و رفت
😔#مهریه#سبک_زندگی_شهدا#شهید_مدافع_حرم_سید_سجاد_حسینی@shohada72_313