شهید باید با کارت و پلاک پیدا می شد...
مجبورمان میکرد کامل درآوریمش، همه استخوان هایش را...
تمام لوازم شخصی ای که همراهش بود را می گذاشت کنارش...
ساعت ها خاک را الک میکردیم تا پلاکش پیدا شود…
میگفت: به آرام کردن دل مادرش می ارزد، بگردید…
خودش هم پا به پای ما میگشت
پیدا که میشد سریع کروکی اش را میکشید بعد می افتاد زمین و سرش را می گذاشت روی خاک و بلند بلند گریه میکرد، خدایا شکرت…..
#شهید_مجید_پازوکی#جستجوگر_نور@shohada72_313