💠 نقد
#صوفیه🔻خاطره ای از شیخ علی صافی اصفهانی درباره کتاب مثنوی:
🔸اینجانب در زمان طاغوت که به دبیرستان می رفتم گاهی از طرف دبیرستان عده ای از محصلین زبده را برای دیدن و آشنا شدن با بعضی از مراکز فرهنگی و سیاسی کشور به آن مراکز می بردند، یکی از آن مراکز کنسولگری شوروی در اصفهان بود که بنده هم یک روزی از طرف دبیرستان به عنوان یکی از دعوت شدگان با عده ای از محصلین دیگر برای بازید از کنسولگری شوروی به آنجا رفتیم.
🔸بعد از بازدید ما را به سالنی برای پذیرائی هدایت کردند پس از صرف شیرینی معاون سفیر آمد و به ما خوش آمد گفت و قدردانی کرد آنگاه به رسم یاد بود به هر نفر یک کتاب مثنوی بضمیمه ی یک جزوه ی چهار صفحه ای زیبا در مورد «دین و
کمونیسم» که مزین به آرم داس و چکش و عکس عمر
#خیام بود! و لای صفحه ی اول کتاب گذاشته شده بود به ما هدیه کرد. (خاطره از سایت ایشان است)
🔻اضافه کنید بر داستان فوق شاهد مشهور دیگری را
🔹که در کتاب خاطرات
#مستر_همفر جاسوس انگلیسی در ایران آمده است: مستر همفر می گوید: باید حلقه های صوفیه را گسترش داد، کتاب هایی را که به زهد فرا می خواند ترویج نمود همچون کتاب احیاء العلوم
#غزالی،
#مثنوی_معنوی #مولانا و کتاب های
#ابن_عربی.
👈 سؤال ما این است که آیا نظام
#کمونیسم و
#مارکسیست با این عمل می خواهد روح خداپرستی و توحید و معرفت و دین داری را در جوانان ما تزریق کنند؟ یا اینکه بین خود و این کتاب و عکس یک سنخیتی می دید که احساس می کرد می تواند مرام خود را از این طریق به جوانان مسلمان تزریق کند؟
.....................................
🌐 @shobhe_net