***
واقعه
#الله_داد #مشهد قسمت چهارم
#یهودیان به نزد امام جمعه رفته و از او درخواست کمک میکنند.
او به آنان میگوید که تا زمانی که یهودی هستند نمیتواند به آنان کمکی کند.
#یهودیان که میدانستند دولت مرکزی ایران در تهران است و دارای قدرت کافی برای کمک به آنان در شهر مشهد نیست با اکراه پیشنهاد او را پذیرفته و
#مسلمان میشوند.!!!!
امام جمعه سپس به جمعیت میگوید که چون یهودیان
مسلمان شدهاند حمله به آنان و غارت اموالشان حرام است و باید هرچه از محله یهودی برداشتهاند به یهودیان
مسلمانشده بازگردانند.!!!!
یک نفر از مسلمانان که از این دستور امام جمعه اطاعت کردهبود حدود ۲۵ کیلو ابریشم را که از یهودیی غارت کردهبود بازگرداند ولیکن صاحب آن شناسایی نشد.!!
او ادامه میدهد که مسلمانان به
#کنیسه یهودیان حمله کردند و اموال غارت شده را برای ساخت
#مسجد و
#حسینیه استفاده کردند که تا به امروز موجود است.!!
او ادامه میدهد بعضی یهودیان بعد از این واقعه به
#افغانستان و
#ترکمنستان و
#عراق رفتند
ولیکن بعضی دیگر
#ظاهراً_مسلمان شدند و در بیرون وانمود میکردند که مسلمانند ، اما عمیقا ازمسلمانان و ایرانیان کینه به دل گرفته و در محافل خود بر گرفتن انتقام سخت از ایران و ایرانی ،سخن میگویند!!!!
#یهودیان_آنونسی به
#مکه و
#کربلا میرفتند. و حاجی و کربلایی میشدند!!!
آنها در مساجد به شدت عبادت میکردند و روزه میگرفتند و نماز میخواندند و از مسلمانان
#گوشت_حلال خریداری میکردند؛ ولیکن همسران آنان هیچوقت این گوشت را طبخ نمیکردند
زیرا آنان به
#قوانین_تورات پایبند بودند و گوشت خریداری شده از مسلمانان را دور میریختند و از گوشت
#کوشر خریداری شده از بقیه یهودیان مخفی استفاده میکردند.!!!
تعدادی از آنان وارد مدارس مذهبی شده و تبدیل به آخوند شدند ...!!
و کسانی بودند که خانوادگی به مسلک ملایان و آخوند ها در آمدند!!!
پدر و همه پسران با هم !!!
و اما سر موسی مونتیفیوری بعد از دریافت نامه یهودیان مشهد از دولت انگلستان خواست از آنان حمایت کند تا به یهودیت بازگردند
ولیکن بسیاری از ترس جان خود حاضر به اینکار نشدند و همچنان
مسلمان ظاهری و یهودی مخفی باقی ماندند !!!
در بیشتر روایتهای نقل شده از واقعه اللهداد اولین فردی که مسلمانان را به حمله به یهودیان تشویق میکند یکی از سادات مشهد است.
بر اساس بعضی روایتها این سید در محله یهودیان مغازه فروش
#تنباکو داشت و از آنان مبلغی برای حفاظت از یهودیان دریافت میکرد؛
ولیکن آن سال یهودیان از پرداخت مبلغ مذکور سرباز زدند و او از جامعه یهودی کینه به دل داشت.
در روایت دیگری دلیل خشم مسلمانان کشته شدن یک کودک
مسلمان نقل شدهاست.
در این روایت یک کودک
مسلمان کشته شده و جسد او را برای مقصر خواندن یهودیان در حیاط کنیسه انداختند.
این اتفاق باعث خشم مسلمانان و حمله آنان شد.
بر اساس نوشته
#یعقوب_دیلمانیان از یهودیان مشهد بعد از حمله به محله یهودیان پنج یا شش یهودی از خانوادههای
#حکیمی و یکی از افراد خانواده
#رحیمی اولین کسانی بودند که تصمیم گرفتند به اسلام بگروند.!!!!
آنان به نزد امام جمعه رفته و تصمیم خود را برای
مسلمان شدن اعلام کردند.
امام جمعه با خوشحالی این روز را «اللهداد»
(
#هدیه_خداوند ) خواند. !!!!
این افراد سپس
#جدید_الاسلام یا
#جدیدیم (جمع لغت جدید به عبری) یا
#الله_دادی خوانده شدند.!!
و تعدادی از یهودیان با تغییر نام خانوادگی خود را
#شریعتمدار ،
#اسلام_الشریعه ،
#علم_الهدی ، و
#اسلام_پناه نامیدند ....!!!!!!
در آن دوران به افرادی که از دین یهود یا مسیحیت به دین اسلام تغییر دین میدادند
#الله_دادی نیز گفته میشد.
که به معنی نو
مسلمان از دین یهودیت بود !!!
بیشترین ضربه روحی به یهودیان وقتی وارد شد که مسلمانان چندین دختر یهودی را به زور به عقد خود درآوردند.
دیلمانیان مینویسد که دو دختر یهودی به نامهای حنا و میشال توسط مجتهدی که یهودیان را
مسلمان کردهبود به زور گرفته شدند.
اتفاق اللهداد ممکن است در چهارچوب روابط ایرانیان و یهودیان نیز مورد بررسی قرار بگیرد.
بیشتر یهودیان در مشهد از جمله رهبر آنان
#ملا_مهدی_آقاجانی که در روایت ولف نیز به او اشاره شدهاست برای دولت بریتانیا کار میکردند.
این مسئله به علاوه اینکه ایران در مدت کمی قبل از این واقعه شهر هرات را به واسطه قدرت انگلیسیها از دست داده بود خشم مردم را نسبت به یهودیان زیاد کردهبود.
چند سال بعد از این واقعه رهبر یهودیان انگلستان موسی مونتیفیوری دستور داد که یهودیان اجازه یابند دوباره به یهودیت بازگردند؛ ولیکن بیشتر یهودیان به دلیل ترس از جانشان حاضر به بازگشت نشدند و مخفیانه یهودی بودند اما از اسلام ظاهری دست نکشیدند !!!