کانال محرمانه شناسایی و شکار مزدور ایران

#شکنجه
Канал
Логотип телеграм канала کانال محرمانه شناسایی و شکار مزدور ایران
@shenasaiiranПродвигать
30,54 тыс.
подписчиков
2,17 тыс.
фото
859
видео
2,88 тыс.
ссылок
کانالی محرمانه ، برای شناسایی و افشای مزدوران و آدمفروش های حکومتی ...از سال ۱۳۹۵ @Resarch999 اکانت ادمین
***

#اسفندیار_رحیم_مشایی کیست ؟؟

 زاده‌ آبان۱۳۳۹ #رامسر
که در دولت نهم، ( #محمود_احمدی_نژاد ) معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود.

در این دوره با استفاده از امکانات سازمان میراث فرهنگی ، به کاوش های متعدد برای یافتن و غارت زیرخاکی و آثار باستانی خصوصا در منطقه رامسر و خطه غرب مازندران دست زد و با تبانی با باندهای مافیای منطقه، موارد زیادی تاراج را انجام داد..

وی در ابتدای کار دولت دهم، در تیرماه ۱۳۸۸ معاون اول ، احمدی نژاد، ، رئیس‌جمهور شد. اما یک هفته پس از حکم حکومتی خامنه‌ای ، مبنی بر برکناری او از این سمت، استعفاء داد و ساعتی بعد از سوی محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس دفتر ریاست جمهوری منصوب شد و تا ۱۱ آذر ۱۳۹۱ در این جایگاه فعالیت کرد.

مشایی در رشتهٔ مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل نموده است و در طول جنگ ایران و عراق، در فاصله سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ از اعضای سپاه پاسداران  بود.
او در زمان شهرداری محمود احمدی‌نژاد، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود

این فرد جنایتکار ، از ابتدای ورود به سپاه پاسداران، به عنوان‌ مهره امنیتی به عنوان‌ نفوذی وارد سازمان مجاهدین خلق در رامسر و شهسوار شد....
و با این پوشش باعث اعدام حداقل ۱۷ نفر از کادرها و هواداران مجاهدین خلق و ۳ نفر از اعضای فداییان خلق در منطقه شد ......

هیچوقت هوادار مجاهدین نبوده بلکه از همان ابتدا این مرتجع جز انجمن #حجتیه بوده که از انجمن های مرتجع ای بود که بعد وارد سپاه پاسداران شد و از بازجو ها و #شکنجه_گران در دادگاه باصطلاح انقلاب رامسر بود


وی در دستگیری و اعدام خواهر زاده اش مجاهد خلق ، #علی_محمد_صالحی
از مسئولین بالای سازمان مجاهدین خلق مستقیم دست داشته و در صحنه اعدام او حضور داشته
و همچنین در دستگیری برادرش که هوادار مجاهدین بود به نام #بختیار_رحیم_مشایی هم دست داشته است !!!

در دستگیری و اعدام پسر عمویش مجاهد خلق ،
#احمد_رحیم_مشائی هم دست داشته و همین خوش خدمتی ها باعث شد که مدارج ترقی را در این رژیم طی کند !!

وی رفیق و بچه محل
#صادق_حمیدی فرمانده سپاه سابق رامسر است


ادامه دارد .....



کانال محرمانه شناسایی و شکار مزدور



https://t.center/shenasaiiran
#رحیم_محمدی_بالادزایی:

#رحیم_محمدی

بسیجی مزدور و فاسد؛ کارمند شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه چالوس؛ مدرس بسیج رسانه چالوس

رحیم محمدی اصالتا اهل #ساری و مرکز استان مازندران و #روستای_بالادزا ( #بالادزا ) است که همسر سابقش بخاطر خیانت های فراوان او از وی طلاق گرفته و با آخوند #کاظمی_کیاسری همرزم #قاسم_سلیمانی ( قاسم_کتلت ) و مشاور مستشاری فرماندهی #سوریه ازدواج کرد!
او از رحیم محمدی دارای یک فرزند دختر به اسم #کوثر است و در حال حاضر از #کاظمی هم دارای بچه است.

پدر #رحیم #محمدی مسئول #شکنجه در #زندان ساری است و دارای یک خواهر است که بر عکس خودش و پدرش از خواهرش به نیکی یاد میکنند! ولی برادرش همانند آنها بسیجی مزدور و آدم فروش است.

رحیم #محمدی_بالادزایی به #رحیم_دراز و #حاجی_دزده شهرت دارد!

و اما ماجرای یکی از خیانت های رحیم محمدی #بالادزایی چیست؟

رحیم‌ محمدی سالها قبل در وزارتخانه نفت کشور کارمند بود، مدتی هم در شرکت نفت سمنان بود و بعدا انتقالی به مازندران گرفت و در شرق مازندران و در ساری مشغول شد و در محله کارمندان ساری و مسجد مهدیه ساری زندگی می کرد.

#رحیم_محمدی با منشی خود بنام #سحر_صفرپور فرزند #رمضان_صفرپور ( بازنشسته شرکت نفت) که اهل چالوس و یک زن شوهردار بود و شوهرش به نام ( و ) هم از دوستان صمیمی رحیم محمدی بود و چون از روی ظاهر فکر میکرد محمدی اهل خدا و پیغمبر و آدم درستی است با هم رفت و آمد خانوادگی بسیار نزدیکی داشتند، روی هم ریخت؛ در واقع هم به همسر خودش خیانت کرد و هم به دوست صمیمی اش خیانت کرد و با زن دوستش روی هم ریخت و اینقدر زیر پای این زن نشست تا باعث شد که او از شوهرش طلاق گرفته و با رحیم محمدی ازدواج کرد و الان از زن سابق دوستش که همسر فعلی اش است هم یک دختر به اسم #وانیا ( #وانیا_محمدی #وانیا_محمدی_بالادزایی ) دارد!!

او در خانه دوستش رفت و آمد داشت و سر سفره او نشست و نمکدان شکست و بی ناموسی و خیانت کرد

ولی چون فرمانده بسیج مسجد المهدی بود و باجناقهای سابقش هم اطلاعاتی بودند توانست با همکاری باجناق های آدم فروش اطلاعاتی اش جلوی این آبروریزی را بگیرد.

چون انگشت نما شده بود و همه او را به چشم یک بسیجی مزدور و آدم فروش و خیانت کار و بی ناموس شناخته بودند و چهره اصلی اش برای مردم رو شده بود، از آن محله فرار کرد و از شرکت نفت ساری انتقالی گرفت و به شرکت نفت #شاهرود رفت.

بعدا #رمضان #صفرپور ، پدرزن فعلی رحیم محمدی، بخاطر کم حجابی دختر کوچکش به نام #سوگند او را زیر کتک میگیرد و در حد کبودی بدن میزنه که تو چرا حجاب نداری و این دختر بچه از خونه میره بیرون و میره پشت مجتمع گل شمال چالوس و خودش را میندازه تو آب و خودکشی میکند

ولی #میکائیل_نوائیان مداح فاسد و آدمفروش سپاه که این روزها به یار گرمابه و گلستان #محمد_شریفی فرماندار روضه خوان چالوس تبدیل شده و روزها در فرمانداری و کنار دست #شریفی نشسته و شب ها هم نقش چراغ خواب اتاق خواب شریفی را دارد، بخاطر دوستی اش با رحیم محمدی در کانال خبری تلگرامی اش طوری وانمود میکند که خودکشی نبوده و حادثه بوده است و مینویسد که چرا شهرداری فکری به حال حاشیه مجتمع #گل_شمال نمیکنه و نرده نمیزند که دختر بچه از اینجا پرت شده پایین...!!!

بعد از این خودکشی، رحیم محمدی بخاطر گریه و زاری زنش ( که قبلا منشی محمدی و زن دوستش بود و با خیانت و بی ناموسی با هم ازدواج کردند) به #شرکت_نفت چالوس انتقالی میگیرد و مدتی مسئول حسابداری ناحیه مرکزی #نوشهر ، #چالوس و #کلاردشت بود و در امورات روابط عمومی شرکت نفت چالوس هم دخالت و مشاوره میداد و چون #تورج_امانی مدیرکل شرکت نفت غرب مازندران رفیق صمیمی رحیم محمدی می باشد او را بعنوان رئیس شرکت نفت ناحیه #نور منصوب کرد!!!!

روابط غیر متعارف #تورج_امانی مدیرکل فاسد و همجنسگرای شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی غرب مازندران منطقه چالوس با #رحیم_محمدی بسیجی مزدور و دزد ناموس دوستانش و رییس شرکت نفت ناحیه شهرستان #نور زبانزد همه کارکنان شرکت نفت شده است!!!

رحیم محمدی با تورج امانی بسیار صمیمی است و همه میدانند که روابط و رفت و آمدهای مخفی فراوانی این دو با هم دارند!

پرسنل شرکت نفت چالوس میگویند که این دو نفر ( تورج امانی و رحیم محمدی) روابط غیر متعارف و غیر اخلاقی همجنسگرایی از نوع #سعید_طوسی و #ثقتی به صورت پنهانی دارند و بر عکس ثقتی مدیرکل ارشاد گیلان که فاعل بود، تورج امانی مدیرکل شرکت نفت غرب مازندران مفعول است و رحیم محمدی فاعل است!!!

از طرفی میگویند چون تورج امانی مدیر شرکت نفت منطقه چالوس مفعول است و در روابط زناشویی با همسرش مشکل دارد، رحیم محمدی با اطلاع تورج امانی با همسر امانی هم رابطه دارد و نقش همسر امانی را برای زنش پر میکند!

ادامه دارد...




کانال محرمانه شناسایی و شکار مزدور




https://t.center/shenasaiiran
ایست قلبی خبرنگار گیلانی در بازداشتگاه پلیس امنیت و اطلاعات نیروی انتظامی رشت.

با دخالت مستقیم #دلخوش نماینده فاسد #صومعه_سرا و حضور فیزیکی #خیر_خواه رییس دادگستری صومعه سرا در محل شکنجه #میرقاسم_زاده ، #خبرنگار محلی ، وی زیر #شکنجه عوامل اطلاعات نیروی انتظامی رشت ، به #کما رفته است.

خبرها حاکیست میرقاسم زاده خبرنگار استان #گیلان ساکن شهرستان صومعه سرا که هفته گذشته بدلیل افشای فساد مالی #کاظم_دلخوش ، نماینده رانتی و باندی صومعه سرا مورد پیگرد قضایی و توسط اطلاعات نیروی انتظامی دستگیر و در بازداشتگاه اطلاعات نیروی انتظامی رشت واقع در سه راه فرزانه جنب اداره کل اطلاعات گیلان با نظارت مستقیم #خیرخواه ، رییس دادگستری گیلان و از همدستان دلخوش مورد ضرب شتم و شکنجه قرار گرفته بود دچار #ایست_قلبی شده و تا این لحظه پیگیری‌های خانواده از وضعیت وی بی نتیجه مانده است!

#ساسان_شیخی_معافی_خمامی رییس خانه مطبوعات و رسانه های کشور که اهل گیلان و #خمام است، در ماجرای خبرنگار اهل #کلاردشت عرضه نداشتید، اینجا بیایید وسط میدان و موضوع را پیگیری کنید!!!! آخه تا کی سکوت؟ تا کی مصلحت اندیشی؟ تا کی برای منافع شخصی خود ساکت بودن؟ به خدا قسم که بخاطر رانت و رپورتاژ و آگهی و یارانه و حواله و وام و کارت هدیه و پاداش و پست و مقام، بی تفاوت بودن ارزش ندارد! مردم و همکارانتان شما را در حال و آینده قضاوت خواهند کرد!!!



https://t.center/shenasaiiran
****


#الیاس_محمودی کیست؟؟!


قسمت اول





الیاس محمودی

پیش از شورش ۵۷ ، افسر #ژاندارمری بود و به واسطه‌‌ی داشتن لیسانس حقوق وارد اداره دادرسی ارتش شاهنشاهی شد.


مشارکت در کشتار دهه‌ی ۶۰:

محمودی مدعی است «در رژیم گذشته به جهت صیانت از آرمان‌های امام و ارزش‌های انقلاب بازداشت شدم و در طول ۳۰ سال حکومت جمهوری اسلامی به دلیل حضور در سنگرهای مختلف نظام با خانواده خود قطع رابطه عاطفی داشته‌ام»

او در دهه‌ی ۶۰ مدت‌ها دادستان دادگاه‌های انقلاب #ارتش و رئیس شعبه ۶ #دادگاه_نظامی یک تهران بود و
سپس جایگزین
#مهدی_منتظری در حفاظت اطلاعات ارتش شد.


#محمودی ۱۶ سال عضو هیأت رسیدگی به تخلفات #نیروی_انتظامی و ۱۰ سال در دستگاه قضایی در مقام دادستان و رئیس حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و ریاست مجتمع قضایی مبارزه با مفاسد اقتصادی به نظام دیکتاتوری ولایت فقیه خدمت کرد!!!


راه‌اندازی حفاظت اطلاعات قوه قضاییه:

#حفاظت_اطلاعات #قوه_قضاییه تا قبل از پذیرش مسئولیت قتل‌های زنجیره‌ای توسط وزارت اطلاعات،
به عنوان دفتر حراست قوه قضاییه زیر نظر اداره کل حراست وزارت اطلاعات قرار داشت.

پس از افشای قتل‌های زنجیره‌ای و تصفیه‌های انجام گرفته در وزارت اطلاعات که به‌برکناری

#دری‌_نجف‌آبادی

و

#مصطفی_پورمحمدی

منجر شد،

#خامنه‌ای با همکاری #اطلاعات_سپاه اقدام به انحلال دفتر حراست قوه قضاییه و ایجاد مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه به جای آن کرد تا بتواند از طریق تزریق کادر‌های اطلاعات سپاه و اخراجی‌های وزارت اطلاعات آن‌ را به عنوان یک مرکز اطلاعاتی و امنیتی برای اهداف سرکوبگرانه‌ی خود به‌کار گیرد.



به این ترتیب مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه در ردیف حفاظت اطلاعات‌‌های نهاد‌های نظامی و انتظامی قرار گرفته و زیر نظر دفتر مراکز حفاظت اطلاعات بیت‌رهبری که نقش هماهنگ‌کننده دارد، قرار گرفت.


حفاظت اطلاعات نهادی امنیتی مختص سازمان‌های نظامی است و نه سازمان‌های اداری و قضایی.


پس از تشکیل مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه در سال ۱۳۷۷ و در دوران #هاشمی_شاهرودی

#الیاس_محمودی

به عنوان اولین رئیس مرکز تازه تأسیس، اداره آن را به عهده گرفت.

بر اساس صلاحدید خامنه‌ای و بیت‌رهبری، وی تمامی امکانات مربوط به عملیات اطلاعاتی از ایجاد بازداشتگاه‌های مخفی، شنود مکالمات، تعقیب ومراقبت و دستگیری و بازجویی و اعتراف‌گیری را تهیه و به این مرکز واگذار کرد.

و این مرکز به دستور خامنه‌ای، برخلاف قوانین جاری کشور به عنوان سازمانی اطلاعاتی و امنیتی برعلیه مخالفان سیاسی وارد عمل شد.


نشکیل سازمان اطلاعات موازی:

نام و ردپای الیاس محمودی را در بسیاری از حوادث و وقایع اواخر دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ کشور از تشکیل اطلاعات موازی و پرونده سازی‌های سیاسی و نظامی منجر به #حبس و #شکنجه و #اعدام

تا ترانزیت دختران ایرانی به امارات متحده عربی،

غصب زمین‌های شمال،

فساد مالی در ماجرای شرکت‌های بیمه‌، خانه‌ی خیابان فاطمی و… می‌توان مشاهده کرد.

پس از برملا شدن نقش وزارت اطلاعات در « #قتل‌های_زنجیره‌ای» و تصفیه‌هایی که در این نهاد صورت گرفت،

اقتدارگرایان جناح راست با تشکیل «اطلاعات موازی» در «بیت رهبری» به تلاش خود برای سازمان‌دهی هرچه‌بیشتر سرکوب ادامه دادند.

یک شاخه‌ از نهاد جدید در قوه قضاییه و با نام «مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه» ایجاد گردید که اساساً غیرقانونی بود.


این سازمان غیرقانونی سپس به یک ضابط قضایی و همچنین به یک تشکیلات اطلاعاتی برای قوه قضاییه تبدیل شد. بعدها
#محمود_احمدی_نژاد

اعتراف کرد این سازمان هم زمان، هم ضابط قضایی و هم ناظر بر قضات و موجب اعمال فشار دستگاه قضایی بر قاضی شد درحالی که فعالیت تشکیلات حفاظتی موسوم به حراست در همه دستگاه‌ها و سازمان‌ها محدود به حفاظت فردی و فیزیکی از پرسنل و اماکن است و اعمال نقش ضابط قضایی و انجام فعالیت اطلاعاتی خلاف بین قانونی است.

با منصوب شدن

#سعید_مرتضوی

به سمت دادستان عمومی و انقلاب تهران،

او ضلع دیگر این طرح را تکمیل کرد.

در بخش طرح و توسعه حفاظت قوه قضاییه، الیاس محمودی که از ابتدای طرح مذکور بازوی قضایی طراحان این گروه بود، همراه یک تیم از نیروهای اطلاعات نیروی انتظامی که با نام «عملیات دادگستری» مدت‌ها بود در زیرزمین کاخ دادگستری مشغول فعالیت‌های امنیتی و بازجویی از متهمان بودند با موافقت شاهرودی و با همکاری معاونت اطلاعات سپاه پاسداران در قوه قضاییه به کار گرفته شدند تا به «قلع و قمع منافقین جدید» که به تعریف آنان شامل دگراندیشان و روزنامه نگاران و روشنفکران و فعالان دانشجویی بودند، بپردازند.

ادامه دارد






https://t.me/shenasaiiran/145
***

#قاتل #نوید_افکاری
و
سیرک حکومتی #شاهچراغ !

در خبرهای دیروز آمد :
( دادگاه انقلاب شیراز دو نفر از متهمان پرونده « #شاهچراغ » را به « #اعدام در ملاء عام» و سه نفر دیگر را به «مجازات‌های سنگین حبس» محکوم کرد.)

از همان ابتدای نمایش مضحک شاهچراغ
که توسط جاعش طراحی و اجرا شد ، مشخص بود که این نمایش #کمدی_تراژیک برای انحراف افکار عمومی از انقلاب ملی و خیزش مردمی ۱۴۰۱، روی پرده صداوسیمای رژیم رفته .

اما چه کسی برای جوانان فریب خورده سازمان تروریستی سپاه
(گنگسترهای مهاجم به مردم بی گناه در شاهچراغ) چنین حکمی داد ؟

این جانی بدنام کسی نیست جز


سید #محمود_ساداتی

معروف به " #دکتر_ساداتی "


رئیس #دادگاه_انقلاب شیراز
و رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر (از اسفند ۱۳۹۱)

چرا مزدور ساداتی حفاظت اطلاعاتی انتخاب شد ، و نه قاضی های دیگر سیستم گندیده قضایی ؟


نظام فاسد آخوندی در آخرین روزهای اسفند ماه از سال خونبار ۱۴۰۱ که حمامی از خون چندصد تن از جوانان بی گناه و آزادیخواه میهن برپا کرد
و قریب به ۳۰ هزار تن دیگر را اسیر سیاهچالهای مخوف خود ساخت ،
در کنار ژانگولر بازی عفو عمومی !
نیاز به ترمیم چهره و دستهای خون آلود خود و جنایتکاران بی شرفش داشت
و در این بین چه کسی بهتر از قاضی ساداتی #قاتل_زنجیره ای ؟

مشهورترین قربانی جنایات این مزدور ارشد امنیتی نظام ،
صدور حکم قتل حکومتی جاویدنام #نوید_افکاری است .

نوید افکاری در نامه‌ای که منتشر کرد، نوشته بود که همهٔ اعترافات وی تحت شکنجهٔ روحی و جسمی بوده، از جمله اینکه «روی صورتش پلاستیک کشیده بودند» و او «تا مرز خفگی و مرگ پیش رفته» و در این شرایط «مجبور به #اقرار_اجباری به مطالب ساختگی» شده‌است .

وکیل برادران افکاری گفت:
که نه تنها «اقرار تحت فشار روانی و جسمی بوده و آن‌ها در دادگاه، ارتکاب قتل را انکار کردند» بلکه «فیلم مورد ادعای خبرگزاری قوه قضائیه که متهمین را در حال قتل نشان می‌دهد هم وجود ندارد».

علاوه بر وضع وخیم جسمانی، پزشک قانونی شکسته شدن دست و #شکنجه شدن‌اش را تأیید کرده و حتی تاییدیه را گرفته اما قاضی در جلسهٔ دادگاه «از توجه به برگه پزشکی قانونی خودداری کرده» و اعلام کرده «این مسئله به دادگاه ربطی ندارد و باید بروند جای دیگری شکایت کنند.»!!!!


محمود ساداتی خطاب به وحید افکاری که گفته بود
جرمی مرتکب نشده است گفت :
( اینجا دادگاه انقلاب است و نیازی به مدرک نداریم).!!!!!

در این رابطه #شاهد_علوی، خبرنگار، در رابطه با امتناع نوید افکاری از حضور در پزشکی قانونی و امضای صورت جلسه‌ای مبنی بر این‌که شکنجه نشده‌است، می‌گوید:«خانوادهٔ آقای افکاری در گفتگو با من عنوان کردند که ستوان یابوالقاسم_عباسی، بازجوی پرونده و سرگرد #اسماعیل_نیکبختی ، مسئول بالادستی عباسی، نوید افکاری را تهدید می‌کنند که اگر برگه امتناع از رفتن به پزشک قانونی را امضا نکند، پس از بازگشت و با عنوان تکرار تحقیقات، «بلایی هزار بار بدتر سر او می‌آورند و خانواده‌اش را هم یکی پس از دیگری بازداشت می‌کنند.»
در این شرایط، نوید افکاری در همان بازداشت‌گاه آگاهی می‌نویسد شکنجه نشده‌است و پزشک قانونی نمی‌رود.» .!!!!

قاضی پرونده اعترافات زیر شکنجه را می‌پذیرد و شاهد را احضار نمی‌کند.
به گفتهٔ نوید افکاری گزارش پزشک قانونی تأیید کرده که او شکنجه شده و یک شاهد به نام  #شاهین_ناصری او را هنگام شکنجه شدن در #ادارهٔ_آگاهی شیراز دیده‌است.
شاهین ناصری دربارهٔ شکنجهٔ افکاری چنین می‌گوید:
یک روز در آگاهی در راهرو صدای داد و بیداد و التماس شنیدم.
سروان همراهم از من خواست که در راهرو بایستم تا او برگردد.
رفت در یک اتاق را باز کرد. من هم از روی کنجکاوی رفتم ببینم چه خبر است. دیدم دو نفر لباس شخصی در یک اتاقی با فحاشی و باتوم و لوله نوید را با بی‌رحمی تمام کتک می‌زنند.
بهش می‌گفتند هر چی ما می‌گیم درسته. چیزهایی که می‌گیم می‌نویسی یا نه؟ نوید هم التماس می‌کرد نزنید، من کاری نکردم.
دست‌هاش هم می‌آورد روی سرش. یکی از مامورهایی که بعداً فهمیدم اسمش عباسی است همچین کوبید روی دستش که نوید ضجهٔ بلندی زد و از حال رفت.

شاهین ناصری در ادامه اضافه کرد:
من در سه دادسرا در این رابطه شهادت دادم. در دادسرای جرایم امنیتی که رفتم برای شهادت بازپرس شعبه گفت: در آگاهی چه دیدی؟ من دیده‌هایم را توضیح دادم. بازپرس با لحن بدی گفت: تو داری در پروندهٔ امنیتی دخالت می‌کنی. پدرت را درمی‌آورم. همین مأمورها را وادار می‌کنم که به خاطر تهمت و افترا ازت شکایت کنند. ذوبت می‌کنم. !!!


https://t.center/shenasaiiran