🔷 ظاهر شیک و درون تهوعآور
دیکتاتوری!
◼️پوتین و همسرش هنگام افتتاح یک مرکز بزرگ تجاری در مسکو، وارد بخش فروش گوشت آن مرکز میشوند.
▪️پوتین که بخش مذکور را بسیار تمیز و مرتب دیده بود؛ با محافظین خود به سمت غرفه قصابی رفته، شروع به صحبت با قصاب می کند.
❗️رئیس جمهور:
گوشتهای گاو و گوسفند بد نیستند، کارها چطور پیش میره؟
▪️قصاب:
در مجموع خوب است اما امروز حتی یک کیلو هم نتونستم بفروشم!
❗️پوتین:
-چرا؟
▪️قصاب:
چون شما از اینجا بازدید داشتید، از ورود مشتری به بازار ممانعت به عمل آمد ...
❗️پوتین:
-در این صورت من از تو گوشت می خرم!
پس ۴ کیلو گوشت میتونی به من بدهی!؟
▪️قصاب:
نه، نمیتونم، بفروشم!
❗️رئیس جمهور:
برای چی نمیتونی بفروشی؟!
▪️قصاب:
گفتند؛ شما میآئید، تمام چاقوهای ما را جمع کردند!
❗️رئیس جمهور:
چاقو هم نباشه، میشه. این تکه گوشت رو به من بده!
▪️قصاب:
باز هم نمیتونم بفروشم!
❗️رئیس جمهور:
دوباره چی شد؟ چرا نمیفروشی؟!
▪️قصاب:
چون که من قصاب نیستم! بلکه یک افسر از بخش امنیت، در پلیس حفاظت ریاست جمهوری هستم.
❗️رئیس جمهور با عصبانیت می گوید: برو فرماندهات رو صدا کن!
▪️قصاب:
اوناهاش اونجاست، تو غرفه ماهیفروشی داره ماهی میفروشه ...
🔻 *حکومتهای بدون پشتوانه مردمی، یک بسته ظاهری شیک و آراسته، ولی حقیقت و درونی تهوعآور دارند ...
#دیکتاتور #دیکتاتوری🤝@NinaSajadi