.

#باروخ_اسپینوزا
Канал
Логотип телеграм канала .
@shekast_napzirПродвигать
2
подписчика
72,3 тыс.
фото
71,9 тыс.
видео
14 тыс.
ссылок
ترس خرافه را می‌پروراند. اشخاص ضعیف و حریص از روی بدبختی از عبادت استفاده می‌کنند و اشک‌های زنانه میریزند تا ازخداوند درخواست کمک کنند. تجمل و تشریفات در دین قرار داده شده‌اند تا ذهن انسان را با تعصبات مسدود کنند و برای عقل جایی نمی‌ماند که حتی اندکی شک کند. فراموش نکنید که عقل بازیچه الهیات نیست.



#باروخ_اسپینوزا
@alzaymerissm
Forwarded from آخوندکده
من اعتقاد دارم یک چیزی از آن بالا مراقب ماست، ولی متاسفانه باید بگم که اون حکومت است. نه خدا!!
هدف نهایی حکومت نه تسلط بر مردم باید باشد نه محدود ساختن آنان از راه وحشت و ترس، و نه وادار کردن آنان به اطاعت.
بلکه باید هدف آن آزاد ساختن مردم از ترس باشد تا بتوانند در بیشترین امنیت ممکنه زندگی کنند. به عبارت دیگر باید حق طبیعی انسانها را به زنده بودن مورد حمایت قرار داد تا با اطمینان کامل و بدون اینکه بر خود یا بر همسایه خود زیانی وارد سازند زندگی کنند.

هدف نهایی حکومت این نیست که انسان را از موجودی صاحب خرد و اندیشه به چارپایی لایعقل یا عروسک خیمه‌شب‌بازی مبدل کند، بلکه باید آنها را چنان آماده سازد که روح و جسمشان را در امنیت تمام بپرورند و عقل خود را آزادانه به کار بندند و نگذارند که قدرت مردم در راه کینه‌جویی و خشم و فریب مصرف شود و نه معروض رشک و ستم واقع شوند.
در واقع غرض و هدف اصلی حکومت همانا آزادی است.

#باروخ_اسپینوزا
@AkhondkhaR
☆☆☆

*#کتاب_خوب_بخوانیم 📚 *

شهری را که اتباعش فقط از رهگذر ترس دست به جنگ‌افزار نمی‌برند، نمی‌توان در صلح پنداشت بلکه فقط می‌توان گفت این شهر در وضع جنگی به سر نمی‌برد.

صلح نه صرفاً همان غياب جنگ بلکه فضیلتی است که از نیرومندیِ ذهن ناشی می‌شود؛ زیرا اطاعت، یعنی اراده‌ای استوار برای انجام دستوراتی که رأی عمومی شهر مقرر داشته است.

در هر صورت، شهری که صلحش به روحِ سست بنیادِ اتباعش بستگی دارد -همان اتباعی که همچون گوسفند بندگی را به سادگی می‌آموزند- به راستی بهتر است بیابان خوانده شود تا شهر.

#باروخ_اسپینوزا
#رساله‌ی_الهی_سیاسی

@khodavandegareshgh

#کانال_خداوندگار_عشق
Forwarded from Friedrich Nietzsche
«من به دقت کوشیده‌ام که اعمالِ انسانی را مسخره نکنم، و نسبت به آنها اظهارِ تأسف یا انزجار نکنم، بلکه آن‌ها را بفهمم؛ به همین دلیل شورهایی مثل عشق، نفرت، خشم، حسد، شهرت‌طلبی، دلسوزی و دیگر تشویش‌های ذهن را، نه به عنوان پلیدی و نقص در طبیعتِ انسان، بلکه به عنوان خصیصه‌های آن می‌نگرم. این خصیصه‌ها همان‌قدر به طبیعتِ ذهن مربوط‌اند، که گرما، سرما، طوفان، رعد و غیره به طبیعتِ جَو مربوط‌اند؛ هرچند برخی از این پدیده‌ها آزاردهنده باشند، با این وجود ضروری‌اند، و علت‌های معینی دارند؛ به وسیله‌ی همین علت‌هاست که ما می‌کوشیم تا طبیعت‌شان را بفهمیم، و ذهن از دیدنِ درستِ آن‌ها همان‌قدر لذت می‌برد که آنها را همچون برتری‌های حواس بیانگارد.»

#رساله_سیاسی
#باروخ_اسپینوزا
@Friedrich_Nietzschee