#چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد #نافرمانی_مدنی__مبارزه_مدنی ( ۱ )
چگونه میتوان با تبدیلشدن به یک شهروند معترض؛ از اساس ایران دفاع کرد. یعنی وقتی که اخلاق، عدالت و هویت ایرانی دربرابر قانونِ بد(حکومت غیرملی) قرار میگیرد؛ بهجای یک شهروندِ خوب و مطیع یک انسانِ خوب، اخلاقی، میهنپرست و ایرانگرا باشیم.
نافرمانی مدنی یعنی به صدای وجدانمان در برابر صدای قانون گوش دهیم و تا زمانی که یک بیعدالتی را میبینیم، توان خودبودنمان را از دست ندهیم و بتوانیم برای جلوگیری از تدوام و تکرار آن شر، دربرابر حکومتی که آن را ایجاد کرده است، بایستیم.
مبارزه مدنی و نافرمانی مدنی معمولاً در جوامعی که جامعه مدنی پویا باشد، معترضان در برابر حکومت، خشونت متقابل دارند.
جوامعی که جامعه مدنی مرده باشد؛ مبارزهها درپیِ کاهش و کنترلِ خشونتِ حکومت است.
در فقدان جامعه مدنی، هر کنش اجتماعی و سیاسیای باید
#تأثیرگذاری واقعی داشته باشد و برای تأثیرگذاری باید یک
#فشار_اجتماعی یا فشار سیاسی ایجاد کند. بنابراین سرپیچی از اقتدار حکومتی و سرپیچی از قدرت و قانون،
#خیزش_اجتماعی باید تا حدی پیش برود که بتواند جدی و دیدنی باشد.
دو رویکرد دربرابر خشونتِ حکومت وجود دارد. یکی معتقد به عدم خشونت است و دیگری به دفعِ خشونت و دفاع مشروع باور دارد. بنابراین عبارت
#مسالمتجو را مناسبتر از
مسالمتآمیز میداند تا بر حق استفاده از
#خشونت_ضروری برای رسیدن به یک وضعیت بدون خشونت تأکید کند.
خشونتِ ضروری باید
الف)از خشونتی که حذف میکند، بدتر و خشنتر نباشد
ب)کوتاهمدت و محدود باشد
پ)خودکنترل و جبرانپذیر باشد
ت)غیرساختاری و غیرسیستمی باشد (تبدیل به قانون و قاعده نشود)
ث)هیچ نفعِ شخصی در آن نباشد و برای نفع جمعی و خیر عمومی باشد
ج)و البته قابل دادخواهی و مجازات باشد.
نافرمانی مدنی بهعنوان یک
#مسئولیت_شخصی و اخلاقی در چارچوب گفتمان ملی (
#قهر_ملی ) است و هر فرد پس از آگاهیاش وظیفه دارد تا علیه سیستمی که موجب فلاکت و بیعدالتی شده مبارزه کند.
⏬⏬