«هر آسمانی رنگ خودش را دارد»
❇️ راستش همه، رفته بودنهایشان را برای پاییز نگذاشتهاند، حداقل دوروبر ما که اینطور نیست و خیلی از رفتنها قبل از پاییز، خالیمان میکند، در تابستانی که فقط فصل مهاجرت پرندهها نیست. آدمها هم گاهی مجبور میشوند آخر تابستان بروند، بروند به جایی که پاییزش بوی خاک نمخورده اینجا را دیگر نمیدهد. البته پرندهها با هم میروند و ما یکی یکی و تنها، فقط با دو چمدان ۲۳ کیلویی که برای خیلی چیزها جا ندارد و بیست و چند سالی خاطره و یک دل تنگ برای رفیقهایی که کیلومترها مرز و ۷ روز و ۲۴ ساعت مشغله تمامنشدنی بینمان فاصله انداخته است.
🔸 شهریور برای خیلی از ما، به معنای خداحافظیست، به معنای بریدن، به معنای فاصله، به معنای تازگی و نو شدن، به معنای جادهای به سوی فرودگاه امام که خدا خدا میکنیم همینطور کش بیاید و تمام نشود، به معنای توییتها و استوریهای رفتن، به معنای غربت، به معنای رفاقتی که نگرانش هستیم، به معنای آغوش لحظه آخری که چند ثانیه و چند دقیقه خیلی برایش کم است.
🔸 چند سال پیش جمعی از بچههای دانشگاه، همت کردند تا پادکستی را تهیه و منتشر کنند که سوژهاش دانشجوهای ایرانی خارج از کشور بود و تصمیم بزرگی که برای رفتن گرفته و تبعات این تصمیم که به جان خریده بودند.
🔸 مهاجرت در
#رادیو_بومرنگ، نه سیاه است و نه سفید، مثل خود ما و مثل خیلی از روزهای زندگیمان خاکستریست. در هر قسمت آن داستان کوتاهی روایت میشود از یک جمع دوستی که در دانشگاه شکل گرفته و حالا
#اپلای و
#مهاجرت برخی از اعضایش، تأثیراتی را دامنگیر همه این جمع میکند. البته در کنار این داستان، نظرات و صحبتهای بچههای مشغول تحصیل یا کار در خارج از کشور درباره جنبههای مختلف رفتن هم چاشنی هر قسمت است.
🔸 در روزهای داغ رفتن، گفتیم یادی کنیم از رادیو بومرنگ و پیشنهاد بدهیم که دوباره بشنویدش. هشت قسمت فصل سوم آن را در لینکهای زیر میتوانید بشنوید. در
SoundCloud و
Castbox هم میتوانید رادیو بومرنگ را دنبال کنید.
🎧 «
جدال» به روایت امیر
🎧 «
نیمه پُرتر از خالی» به روایت رضوان
🎧 «
نَه مَردِ سفر» به روایت علیرضا
🎧 «
وز پی جانان» به روایت رضوان و نیما
🎧 «
از آشفتگی تا آشفتگی» به روایت امیر
🎧 «
زیر سقفِ یک آسمان» به روایت علیرضا و نیما
🎧 «
آشنای غریبه»
🎧 «
آخر قصه»
@sharifdaily