Смотреть в Telegram
#آمریکا #Colorado #ریموت درباره این تجربه اینترنشیپم بخوام بنویسم، اول از همه باید بگم که خیلی اتفاقی کلا پیش رفت همه چیز. من اول برای یک استاد دیگری ایمیل زده بودم در آمریکا و تجربیاتم رو گفته بودم. بعدش اون استاد گفت در حال حاضر خیلی پروژه‌ی باز داره و یک استاد دیگر بهم معرفی کرد که تازه استاد شده بود و دوستش هم بود و پوزیشن خالی داشت. برا همین به این استاد جدیده ایمیل زدم و گفتم که فلانی شما رو معرفی کرده. فکر کنم دلیل اصلی جواب گرفتنم هم همین قسمت متن ایمیلم بود. یعنی واقعا ایمیل‌ها رو می‌خونن انگار اساتید ولی نیاز داره یک بخشی باشه که جلب‌شون کنه جواب شما رو بدن. بعد از یکم رد و بدل ایمیل‌های مختلف درباره‌ی میزان علاقم به مسائل مختلف و تایم خالیم، قرار شد بریم میت و یک interview داشته باشیم. از این‌جا دیگه شروع شد عملا کار ما. اول از همه تو interview یکم درباره career path و خواسته‌ام از دنیای ریسرچ و اپلای پرسید. این‌که آیا می‌خوام آمریکا اپلای کنم یا هدفم جای دیگری‌ست. بعدش هم یکم سوال technical پرسید و بعدش هم ازم خواست ایده‌های مختلفی که می‌شه روی یک مسئله، پیاده‌سازی کرد رو بگم و حالت brain storm داشت جلسه یک ربعی. آخرش ازم پرسید چه پروژه‌هایی دوست دارم و چقدر می‌تونم وقت بذارم. در واقع این‌طوری گفت که اگر می‌خوای زود نتیجه بگیری و در عین حال با من کار کنی، باید یک ایده‌ی جدید خودت بزنی چون سخته join کردن یکی به یک تیم در حالتی که تازه باهاش آشنا شدم و حضوری هم نمی‌بینمش تو آزمایشگاه، برای همین باید ایده‌ای بزنی که زود به preprint تبدیل بشه و در ادامه شانس بالایی برای acceptance هم داشته باشه تو کنفرانس‌های رنک A و A* فیلد. خب انقدر راحت نیست این کار ولی یک سری ایده خودش پیشنهاد داد که کسی رو نداشته روشون کار کنه و برای همین می‌شه روی اون‌ها کار کرد. بعد از جلسه بازم یکم ایمیل رد و بدل شد و کار شروع شد. خوبی ریسرچ ریموت اینه که می‌تونی هر زمانی که خودت می‌خوای روی پروژه وقت بذاری. برای همین تسک‌ها که مشخص می‌شد تو جلسات و ایمیل‌ها، من برنامه‌ریزی می‌کردم یه طوری تا ددلاین برسونم. به نظرم تجربه‌ی خود استادم و این‌که full time در حال ریسرچ بود خودش و واقعا پیگیر بود خیلی تو مسیر کمک کرد. برخلاف انتظارم کار ما هم تبدیل به preprint شد و منتظریم نتیجه بیاد. پیش‌روی کار کلا این‌طوری بود که یک سری جلسه بود مباحثه درباره روندهای مختلف و نیازمندی‌های پروژه، بعد تسک مشخص می‌شد و هر کسی یه بخشی از تسک‌ها رو هندل می‌کرد تا جلسه‌ی بعدی. بعدش هر کسی باید گزارش کار می‌داد تو Slack و هر ۳ روز هم یک آپدیتی باید داده می‌شد که هماهنگی صورت بگیره. پیشنهاد می‌کنم اگر وقت خالی و حوصله‌ی ریسرچ از ۰ رو دارید، با دانشگاه‌های آمریکا ریموت کار کنید. البته ممکنه خیلی از اساتید ایمیلتون رو ایگنور کنن. من بالای ۴۰ تا ایمیل زدم که بالاخره به این‌جا رسید و شانس هم تاثیر زیادی داشت. خیلی از ریسرچ‌های خارجی، چالش‌های Programming و مسائل پیاده‌سازی دارن. اگر توانایی کدزنی بالایی دارید، راحت پوزیشن گیرتون میاد با پروژه‌های قبلیتون. سعی کنید تو ذهن خودتون اول مشخص کنید دنبال چی هستید و بعد برای همون ایمیل بزنید و تجربه‌هاتون رو خوب present کنید. من مصاحبه‌هایی که رفتم و ریجکت شدم، اکثرا فیدبکشون بهم این بود که این پوزیشن به ساختمان کارها و CV من نمی‌خوره و بهتره reconsider کنم درباره‌ی مسیر مورد نظرم. این‌جایی که اپلای کردم اما دقیقا مشابه کارهای قبلیم بود و ایده داشتم و می‌تونستم ایده جدید بزنم. در واقع allignment کارم با استاد به کارم اومد، وگرنه معدل بالاتر از من براشون اپلای کرده بودن به نظرم و آدم بهتر از من خیلی بود. تو خود کار، خیلی وقت‌ها conflict پیش میاد بین خروجی شما و خواسته‌ی استاد و باقی اعضای تیم. سعی کنید اون جاها خودتون رو کنترل کنید و عصبانی نشید. یکی از این جلسات ممکن بود به خاطر اشتباه من، کل اینترنشیپم کنسل بشه و به خاطر صبوری استادم واقعا کنسل نشد. اینو خواستم آخر از همه بگم که تاکید بیشتری روش بکنم. ریزتر هم بخوام بگم، پارامترهای مدل یکم متفاوت بودن با خواسته‌ی اولیه‌ی مسئله و ددلاین هم نزدیک بود و تشنج بالا بود. مورد آخر هم این‌که پیشنهاد می‌کنم تجربیات آدم‌های مختلف رو بشنوید، مخصوصا هم‌فیلدهای خودتون. تجربیات خودتون رو هم به اشتراک بگذارید، مخصوصا تجربیات technical، خیلی کمک می‌کنه. ✈️ @sharif_internship
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram Center
Telegram Center
Канал