#تاریخ#هنر#ایرانیان_تاثیرگذار_درهند بررسی مکتب هنری ایران و هند
بخش دوم:
قسمت اول
در ادامه از بخش اول این مقاله
👇یازده سال بعددر1580سروکله نقاش دیگری که وی نیز غیرمستقیم شاگردی ازشاگردان بهزادبود در هند پیدا میشود واین فرخبیک است که اصلا ترک کالماک میباشد. فرخبیک هم ازسبک آسیای مرکزی متأثربود و هم از سبک چینی اما درین میان خود سبکی مستقل و مطلوب داشت و مقارن ورود وی بدربار اکبر نقاش دیگری از ایران رسید بنام آقارضا که دردستگاه
#جهانگیر پذیرفته شد، جهانگیر در توزوک هنگامی که میخواهد از ابئالحسن ملقب به نادرالزمان تجلیل کند می نویسد که پدر وی آقارضا هنگام ولایت عهدی من از هرات رسید(28)، وی از شاگردان
#میرسیدعلی بود و در نقاشی سبکی خاص داشت،آقارضا را برخی ازهنرشناسان با علیرضای عباسی تخلیط میکنند که البته درست نیست همچنانکه این آقارضا نمیتواند رضا عباسی هنرمند عهد شاهعباس باشد زیرا وی هنگام ولیعهدی جهانگیر به هند آمد و حتی در آن عصر نیز مرد جوانی نبود زیرا خود پسرش ابوالحسن را تعلیم میداد و پسدش از خود وی بهتر شد و برتبه بهترین نقاش
#بابریان درعصر جهانگیر رسید و بر خلاف پدر توانست از زیر بار سبک بخارا که آقارضا تا پایان عمر بدان پایبند بود شانه خالیکند و رهائییابد.
#رامبراند نقاش معروف اروپائی سعی میکرد که از رویکارهای شرقی کپیه کند، این نمونه از این قبیل کار است، در طرف راست خان خانان است و در طرف چپ مردی ایستاده که بازی در دست دارد، اصل کار در کتابخانه پیرمنت مرگان نیویورک است. تاریخ اجرا 56ر1654
مجلس ضیافت همایون در باغ دلگشایکابل، این تنها اثر مستقل میرسیدعلی پایهگزار نقاشی ایرانی هند است شاید میر سیدعلی درهمان نخستین روزهای اقامت در دربار همایون این نقاشی را کشیده است، این اثر را مرحوم اردشیر فروخته و امروز ما نمیدانیم که به چه کسی تعلق دارد.
در مکتب هنری امبر که چیزی شبیه به گالری هنرهای ملی در انگلستان بوده است،علاوه بر همه عوامل مورد بحث عامل کتابخانه هماثرات فراوان داشته است،
#بابریان به کتابوکتابخانهعلاقمندی بسیارداشتند و بابر در توزوک بابری بارهاازکتاب سخن به میانآورده است.
درحقیقت باانقراض سلسله سلطنتی شاهرخ یاگورکانیانایران وسقوط تیموریان سمرقندآثارمکتوب این شهرها بسوی هندسرازیرشد، زیرا پادشاهان وامیرزادگان بابری باین کتابهای مصور و نقاشیها عشق میورزیدند و حتی برای تهیه آن به صرف هزینههای بسیار تن درمیدادند،ازسوی غرب ،ازبغداد واستامبول نیز کتابهای مصوربسیار بههند رسید که در آن نمونههائی از کار نقاشان روم شرقی یافت میشد.
نمونههای بسیار از آثار نقاشان مغولی وچین هم باتصاویری از جنگهاوضیافتهای سلسه یوآن وارد هند شدواز همه مهمتر مدقعها و کتابهای مصوری بودکه در قلمرو صفویه تهیه شده بود و پادشاهان و امیران بابری هند آنها را به بهای خوب میخریدند، آثار بهزاددرآن عصر به سه تا چهارهزار روپیه خرید و فروش میشد و کار برخی از هنرمندان مانند سلطان محمد، آقامیرک و مظفرعلی بهزاد نیز پا بپای کار استاد در هند خواهان داشت.
کتابخانه
#اکبرشاه در نوع خود بینظیر بود و بنا بهدستور وی قرار شده بود که از آثار هنری ایران علاوه بر استفاده تعلیمیکپیهبرداری هم بشود.
اکبر از 981تا997 در فتحپور سیکری بود و این 17 سال درخشانترین عصر هنری هند بابری است پس ازآن اکبر در حدود بیستسال درلاهور بسر برد و شهری را که با آنهمه کار و کوشش و امید و آرزو ساخته بودمتروک ساخت، درلاهور نیز هنرمندان بدور وی جمع شدند و برای تزئین قصر ویکوششهائی بعمل آمد و
#نکته جالب توجه اینست که با کوچ اکبربه لاهورنفوذ سبک
#صفوی در آثار هنری عهد اکبر که روز بروز
#ضعیفتر میشد شدت
#وقوت بیشتر یافت و درینجاست که نفوذ نقاشی فرنگی نیز کمکم در کار مکتب بابری اثر گذاری میکند اکبر فقط یک باردرسال(1010)به فتحپور آمد اما دوباره به لاهور بازگشت و تا سال (1014) که سال وفات وی است در آن شهر بماند.
ابوالفضل علامیکه تاریخ تمدن عصرامبرراتحت عنوان آئین اکبری برشته تحریرکشیدهاست درباره نقاشان این عصر ونقاشخانه و کتابهای مصور آن نیز اشارتی دارد، وی مینویسد که نقاشانیکه امروزه در هند بسر میبرند از بهزاد و نقاشان اروپائی برترندو آثاری بوجود میآورندکه تاریخ نظائرش را ندیده است که از آنجمله است حمزهنامه،رزنامه، راماین، نلدمن، کلیلهودمنه و عیار دانش،امروز بخش بزرگ این آثار به انگلستان منتقل شده است .
نویسنده:مهدی غروی/فرهنگ و مردم
محمدسعیداکبرزاده
#شرق_شرق #مشاهداتی_از_افق_شرق @shargheshargh