شهدا شرمنده ایم

#سردشت
Канал
Логотип телеграм канала شهدا شرمنده ایم
@shahidsharmandeimПродвигать
57
подписчиков
8,72 тыс.
фото
2,02 тыс.
видео
638
ссылок
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روايت رهبر انقلاب از سكوت دنيا در برابر بمباران شيميايی سردشت تا جنجال برای افتادن گربه در چاه!

🔹سالروز بمباران شيميایی #سردشت🎬

@shahidsharmandeim
📌امان از دل مادر بسوز ای دل مادر

خدا نکند که خاطره شهادت تازه شود آن وقت است  قلب مادر از جا کنده میشود

 #مادری که در #سردشت سرگردان بود تا محل شهادت پسرش را ببیند .من که  جان از بدنم رفت،سردشت تو با من چکار کردی،روزی که به محل شهادت رفتم حس کردم توی دنیای دیگری هستم حالم خوب نبود اما خدا ی مهربان کسانی را برای من فرستاده بود که هوای من را داشته باشن
 کم کم به محل #شهادت نزدیک میشدم به خودم میگفتم ،هی به خودم دلداری میدادم  اما مگر میشد!! داشتم از درون میسوختم کم کم که نزدیک تر میشدم تپش قلبم بالا تر میرفت کوله پشتی #محمدم روی دوشم بود اما آنقدر قدر در خودم غرق بودم دیدم نه کوله دستم هست نه کیفم
به امید خدا هر چه بالاتر میرفتیم #بوی_شهدا رو حس میکردم #صلوات فرستادم تا از ته قلبم داد نزنم به #تپه_جاسوسان که رسیدم
 دل تو دل نداشتم از خدا خواستم که به دلم رحم کنه که به آرامش به #محل_شهادت_محمدم بروم
 دیدم نه، قلبم از خودم بیشتر عجله داره ،تپش قلب امانم را بریده  #چادرم را بستم به #کمر_شکسته ام داشتم بالا میرفتم دیدم #بوی_محمدم را حس میکنم با صدای بلند گفتم #یا_زهرا
محمدم کجا افتاده بودی مادر؟ دیدم یکی از برادرها گریه کنان گفت مادر جان من شرمندتم دقیقا  زیرپای شما محمد شهید شده بود گفتم یا زهرا یا زهرا یازهرا افتادم جایی که محمدم #سر به سنگ های سردشت گذاشته بود ،پسرم چه ناجوانمردانه پر پر شد .56 اما یک لحضه به یاد حضرت زینب افتادم از خودش صبر خواستم تا آروم بشم یک شاخ# گل_لاله نشون کردم تا وقتی که توان داشته باشم سری بزنم
محمدم فدای حضرت علی اکبر

ارسالی :
#مادر_شهید_محمد_غفاری
#شهادت_سردشت_تپه_جاسوسان
@shahidsharmandeim
‍ چند وقت قبل از شهادت علی بریهی رفته بودیم دریاچه ارومیه شهریور بود وماه رمضان اونجا ماشینی گیر کرده بود خواستیم بیرون بیاریم که خودمون گیر کردیم علی #روزه بود ولی ما نتونسته بودیم روزه بگیریم تو اون هوای گرم وبا زبان روزه خدا بیامرز خیلی صبر داشت فقط می گفت توکل به خدا همه چی درست میشه خلاصه بعد از حدود ۵ ساعت خدا خواست ماشین رو در آوردیم.خیلی با خدابود روزی یه جز قرآن تو ماه مبارک میخوند نمی دانم توی شبهای قدر با خدا چی راز و نیاز کرده بود ولی اینو می دونم آرزوش شهادت بود به اون هم رسید.
اللهم عجل لولیک الفرج
شادی روح شهدا صلوات

#شهید_علی_بریهی 🕊
#نیروی_صابرین
#سردشت
https://t.me/joinchat/AAAAAD4F8fKbXKxIfdLIgw