شهدا شرمنده ایم

#خاطرات_شهدا
Канал
Логотип телеграм канала شهدا شرمنده ایم
@shahidsharmandeimПродвигать
57
подписчиков
8,72 тыс.
фото
2,02 тыс.
видео
638
ссылок
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
💠 #خاطرات_شهدا

#براى_لو_نرفتن ....

🌷در منطقه #فكّه، پيكر شهيدى اول ميدانِ مين روى زمين بود. اطرافش مملو از #مين_منور بود.

🌷 مين منور شعله بسيار زيادى دارد. به حدى كه مى گويند كلاه آهنى را #ذوب مى كند. حرارتى كه در نزديكى آن نمى توان گرمايش را تحمل كرد.

🌷خوب كه نگاه كردم، ديدم آثار #سوختگى به خوبى بر روى #استخوانهاى اين شهيد پيداست. در همان اول فهميدم كه چه شده ....

🌷او نوجوانى تخريب چى بوده كه #شب عمليات در حال باز كردن #معبر بوده است تا گردان از آنجا رد شود. ولى مين منورى جلويش #منفجر شده و او براى اينكه عمليات و محور نيروها لو نرود، بلافاصله خودش را روى مين منور سوزان انداخته تا شعله هاى آن، منطقه را #روشن نكند و نيروها به عمليات خود ادامه دهند.

#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات

⚘شهید گمنام⚘:
@shahidsharmandeim🌸🌸🌸
#خاطرات_شهدا 🌷

💠
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️

🌹

ساعت یڪ و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می آمد
یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود
و خیلے آروم ،
به طوری که کسے بیدار نشود ،
پای تانکر آب مےشست...

جلوتر رفتم...

دیدم حاج ابراهیم همتِ ،
فرمانده ی لشڪر ...

انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند
خاڪے تر می شوند....

این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...

#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#سردار_خیبر 🌷

🌷شهید گمنام🌷:
@shahidsharmandeim🌷🌷
#خاطرات_شهدا🌷

💠شهیدی که شماره تابوتش را خودش گفت.
🌹

🔹از منطقہ زنگ زدن و خبر دادن علی اڪبر شہـید شده و ۹ روز قبل جنازه شو فرستادن مشہـد ، چرا نمے‌رین تحویل بگیرین ؟!

🔸مردهای فامیل رفتیم برای تحویل گرفتن بدن علی اڪبر . روی انبوهے از بدنہ تابوت‌ها اسم شہـدا رو نوشتہ بودن ڪه بعضیاشون خیلی بدخط و ناخوانا بود .

🔹بعد از زمانے طولانے ڪم ڪم داشتیم از پیدا ڪردن جنازه علی اڪبر نا امید مے‌شدیم . ڪه یہ هو صداشو شنیدم .

🔸« حـاج آقـا ! حـاج آقـا ! من اینجام ! یازدهمین تابوت از همین ردیف ڪه جلوش وایسادین » .

🔹چنان یڪہ خوردم ڪه نتونستم تعادلمو حفظ ڪنم . شڪسته بسته بہ پسرم حالے‌ ڪردم ڪه تابوت یازدهم رو بیارن پایین .

🔸وقتے در تابوت رو وا ڪردیم علی اڪبر رو دیدیم . باور میڪنین ؟! بعد ۹ روز از شہادتش دونه‌هاے عرق مثل شبنم رو صورتش نشسته بود !

#شہـید_علـےاڪبـر_بـازدار🌷
شادی روحش #صلوات

🌷شهید گمنام🌷:
@shahidsharmandeim🌷🌷🌷
‍ ‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠

#خاطرات_شهدا

#شیعه_امیرالمومنین

🍂 یکبار در یکی از مناطق درگیری، متوجه چهار زن شدیم که مقابل یک خانه روی زمین نشسته بودند. یکی از رزمنده‌های سوری که همراه ما بود گفت:
«اینها مشکوکند و شاید انتحاری باشند.»

🍂 محمودرضا گفت:
«شاید هم نباشند. بگذارید با آن‌ها صحبت کنیم.»
بعد رفت جلو و شروع کرد به زبان عربی با آن‌ها صحبت کردن.

🍂 خودش را معرفی کرد و به آن‌ها گفت:
«نترسید، ما شیعه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب هستیم و شما در پناه مایید»

🍂 وقتی این را گفت آرام شدند. بعد با آن‌ها حرف زد و اعتمادشان را جلب کرد. بعد از آن بود که شروع به همکاری کردند و در آن حوالی محل تجمع تعدادی از تکفیری‌ها را هم در یک خانه نشان ما دادند.

🌷شهيد محمودرضا بيضايی🌷

─┅═ঊঈ🌹🥀🌹ঊঈ═┅─
🥀 @shahidsharmandeim
─┅═ঊঈ🌹🥀🌹ঊঈ═┅─
🔻آرزویــش ایـــن بود: یڪ قبــــر در کربلا، یکی در قطعه ۲۶ بهشت زهــــراداشته باشد. در عملیات جــــُرُف الصَخَرعـــــراق پیکرش متلاشی شد و جــــامانــــد ۳روز بعد ســـــرو دستش پیدا شد آوردن قطعه ۲۶ و بعد، بـــــدن بی ســـــر را هم کشف و کربلا خاک کردند....

#شهید_حمیدرضا_زمانی
#خاطرات_شهدا

@shahidsharmandeim
🌺🌺🌺
🌺🌺
🌺
#خاطرات_شهدا

📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله‼️

در تفحص شهدا،

دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد

گناهان یک هفته او اینها بود ؛

شنبه : بدون وضو خوابیدم .😴

یکشنبه : خنده بلند در جمع 😆

دوشنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .🤔

سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .📿

چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .🗣

پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .☝️

جمعه : تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات .😔

📝راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد :

⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...

⁉️ما چی⁉️

کجای کاریم
حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️

1⃣غيبت…
تو روشم ميگم🗣

2⃣تهمت…
همه ميگن🔕

3⃣دروغ…
مصلحتي📛

4⃣رشوه...
شيريني🍭

5⃣ماهواره...
شبکه هاي علمي📡

6⃣مال حرام ...
پيش سه هزار ميليارد هیچه💵

7⃣ربا...💸
همه ميخورن ديگه🚫

8⃣نگاه به نامحرم...🙈
يه نظر حلاله👀

9⃣موسيقي حرام...🎼
ارامش بخش🔇

🔟مجلس حرام...💃
يه شب که هزار شب نميشه

1⃣1⃣بخل...
اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰


🌷شهداواقعاشرمنده ایم که بجای #باتقوا بودن فقط #شرمنده_ایم 😢😢😢



@shahidsharmandeim
#خاطرات_شهدا

شهید بزرگوار محسن گلستانى هنوز صداش تو گوش رزمنده هاى لشگر ٢٧ محمد رسول الله هست ، چه الهى قلبى محجوب بعد نماز جماعتش ، چه اللهم الجعل صباحنا صباح الابرار تو زمين صبحگاه دوكوهه

انقدر عاشق وارسته ى پروردگار بود كه اگر يه مقدار دير مي ديديش احساس كمبود معنوى ميكردى ، يادمه يه روز از تهران تا خط پدافندى مهران فقط به عشق ديدن محسن با پاى شكسته رفتم .

 دم غروب كه مي شد بچه ها رو بالا پشت بام ساختمون حمزه جمع ميكرد و دسته جمعى سوره ى الرحمن رو ميخوندن و هديه به امام زمان عج ميكردن بعد وقتى خورشيد داشت غروب مي كرد ميگفت بچه ها با آقا حرف بزنيد الان اقا جوابتونو ميده

آخرين حرفى كه ازش تو قلبم موند، شب عمليات والفجر ٨ بود من از گردان مالك رفتم تو گردان حمزه محسن و پيدا كردم گفتم يه چيزى بهم بگو يادگارى بمونه گفت محمد اين همه حسين حسين گفتى يادت باشه امام حسين امشب اونور تانک ها منتظره ، اشاره به اينكه كسى كه دم از امام حسين عليه السلام ميزنه موقع خطر وقتى رسيد به تانک هاى دشمن پشت به امام حسين ع نميكنه و فرار نميكنه .

 از محسن هر چى بگم زبونم قاصره هر كى ميخواد بهتر بشناسش كتاب دسته ى يك نوشته ى اصغر كاظمى رو بخونه

 نثار شهداء و حضرت امام صلوات و فاتحه اى هديه كنين

#شهید_محسن_گلستانی
@shahidsharmandeim
🌷بسم رب شهدا و صدیقین 🌷

#خاطرات_شهدا

ﻣﺜﻞ ﺷﻬﺪﺍ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ ‼️

☝️ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﺸﯿﺪ ...

ﺍﮔﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﯿﺪ ...👌

🙏ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﯾﺪ ...

ﮔﻨﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺑﺸﻪ ...

ﻭﻟﯽ ﻣﺜﻞ ﺷﻬﺪﺍ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ ...

ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻓﯿﻘﺎ ﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ

🌷ﺷﻬﯿﺪ ﺣﺴﯿﻦ ...

ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺳﻠﻤﺎﻥ
ﯾﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻨﺎﻫﺎﺷﻮ ﺗﻮﺵ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ ...

ﯾﻪ ﻣـــــــــدﺕ ﺩﻓﺘـــــﺮﺵ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑـــــﻮﺩ ...

ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺩﻭ ﺧﻂ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ‼️

🤔ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ...

ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ ..
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﻧﻢ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﮐﻨﻢ ...

ﺍﺯ ﺳﺎﻋﺖ 10 ﺗﺎ 10.10 ﺩﻗﯿﻘﻪ

ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ 👥

10...ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻭﻗﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺿﺎﯾﻊ ﮐﺮﺩﻡ ...ﻭﻗﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺗﻠﻒ ﮐﺮﺩﻡ .

ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭼﻘﺪﺭ ﺟﮏ ﻣﯽ ﮔﯿﻢ❗️

📲ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﭼﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ... ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ...❗️

ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ 10 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﻭﻗﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﻠﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ⁉️

ﺑﯿﺎﯾﻢ ﻣﺜﻞ ﺣﺴﯿﻦ ... ﮔﻨﺎﻩ کنیم

ﺩﯾـــﮕﻪ نـــــــــه⁉️

📿ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ 15 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻬﺶ ﻭﺍﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ

ﺗﻮ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﮐﺎﺭﻭﻥ ...

👈ﺷﺐ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﺴﺘﯽ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﯼ ﺍﺯ ﺑﺲ ﻗﺒﺮ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ...
ﺷﺐ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﺮ ﻫﺎ
ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ...ﮔﺮﯾﻪ ﺯﺍﺭﯼ ...ﮐﻪ ﭼﯽ⁉️

ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺒﺨﺶ ﺍﺧﻪ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ 15 ﺳﺎﻟﻪ ﻣﮕﻪ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺩﺍﺭﻩ⁉️

ﮔﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﮕﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻮ ﭼﯿﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ⁉️

.... ﺯﺍﺭ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺒﺨﺶ 🙏

ﮔﻔﺖ :
🌙ﺩﯾﺸﺐ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺑﺨﻮﻧﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻮﻧﺪﻡ ...

☀️ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮﻡ ﺭﻭ ﺍﻭﻝ ﻭﻗﺖ ﻧﺨﻮﻧﺪﻡ 😔 .

ﺍﯾﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺧﻂ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ

ﺑﯿﺎﯾﻢ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻧﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﮑﻨﯿﻢ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻧﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ ...

🙏اللهم الرزقنا شهادت ان شاءالله
@shahidsharmandeim
💞💞💞💞
#خاطرات_شهدا
#به_شرط_ترک_سیگار

💍همان روز خواستگارے یا زمان خواندن خطبہ عقد بود که مادرم گفت:قول می دهد که سیگار هم نکشد.خانمش هم گفت:مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد؛سیگار کشیدن دور از شأن شماست! 🚬 😦 📿

وقتے برگشتیم خانہ ،رفت جیب هایش را گشت؛سیگارهایش را درآورد،لہ شان کرد و برد ریخت توی سطل. گفت: تمام شد[...] دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند. 😓

💞💞💞💞

همین هم شد. ❤️

خانمش مے گفت: یکے دو سال از ازدواجمون مے گذشت💕 رفتم پیشش گفتم:این بچه گوشش درد مے کنہ؛این سیگار🚬 را بگیر یہ پک بزن،دودش را فوت کن توی گوشش.گفت: نمے تونم.قول دادم دیگه سیگار نکشم📿گفتم:بچہ داره درد میکشہ !گفت: ببر بده همسایہ بکشہ و توی گوشش فوت کنہ.دیگہ هم به من نگو.

#شهید_محمد_ابراهیم_همت
اینطور سر قولش بود..🌹

💕💕💕💕
@shahidsharmandeim
#خاطرات_شهدا

داشتم می رفتم سرکلاس. برعکس همیشه صدایی از کلاس نمی آمد. در را باز کردم، دیدم هیچکس نیست.
روی تخته نوشته شده بود:《بچه های کلاس دوم فرهنگ همگی رفته اند جبهه.کلاس تا اطلاع ثانوی تعطیل است.》
من هم دیدم جایز نیست بمانم.شاگرد برود معلم بماند؟!
اندازه پسر خودم بود؛سیزده چهارده ساله. وسط عملیات یکدفعه نشست. گفتم:《حالا چه وقت استراحت بچه؟》
گفت:‌《بند پوتینم شل شده می بندم راه می افتم.》
نشست ولی بلند نشد. هردو پایش تیر خورده بود. برای روحیه ما چیزی نگفته بود.

@shahidsharmandeim