شهدا شرمنده ایم

#خاطرات_خاکریز
Канал
Логотип телеграм канала شهدا شرمنده ایم
@shahidsharmandeimПродвигать
57
подписчиков
8,72 тыс.
фото
2,02 тыс.
видео
638
ссылок
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
شهدا شرمنده ایم
🌺بِسم رَبِ الحِیدَرِ کَرار اَسَدُالّله الغالِب🌺 📌https://telegram.me/sohrofiruzan @sohrofiruzan لینک ادمین کانال: @SEPAH_E_GHODS 🇮🇷کانال ما: #اینجا_فدائیان_ولایت🇮🇷 📑بهترین و ناب ترین اخبار سیاسی، جهادی ، نظامی، اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و... را در کانال…
خاطره:
نشسته بودیم تو اتاق این خونه ای که توی تصویره .شب بود حدود ساعت نه شب دقیقا جلوی در تویوتا رو پارک کرده بودیم و پنج نفر بودیم .چون تو خط خانه ی دیگه ای نبود و همین خانه تک بود بالاجبار مکانی برای دپو تجهیزات و استراحت خودم و چند نفر دیگه بود .خلاصه یک هو صدای انفجار خمپاره اومد دقیقا تو حیاط افتاده بود و بلافاصله دومیش تا اومدیم از در بیایم بیرون یک دونه خورد جلوی در پشت ماشین که ماشین رو ترکوند و سوراخ سوراخ کرد برگشتیم تو اتاق که یکی دیگه رو سقف خورد و تیکه های سنگ رو سر یکی از بچه ها ریخت بقیه رو با مصیبت از خونه خارج کردم و فرستادم تو سنگرها و من موندم و علی که راننده ی خط بود و بچه ای دلیر د نترس که همیشه با من تو خط بود تنها کسایی بودیم که یکسره بالا بودیم .خلاصه با علی رفتیم تو سنگر که دیدیم ماشین برا اثر اصابت ترکشهای خمپاره سیم کشیش قاطی کرده و چراغ ماشین روشن شده و تو شب چمتا چند کیلومتر اونطرف تر نورش میرفت .اگه ماشین جلو در نبود خمپاره ی سوم خممون رو نیکه پاره کرده بود .خلاصه بچه ها از چراغ ماشین اعتراض میکردن و حق داشتن چون بهترین گرا برای خمپاره بود.اما هران ممکن بود ماشین رو بزنن و نمیشد نزدیکش شد به علی گفتم من سر نیزه رو برمیدارم و میرم سمت کاپوت ماشین و تو فقط برو شاسی رو بکش من کاپوت رو باز کنم و سیم باطری رو با سرنیزه قطع کنم .همین که گفتم یا علی با علی دوییدم سمت ماشین .خمپاره بود که اطرافمون مینشت رو زمین و زمین رو گود میگردو منفجر میشد .رسیدیم به ماشین دیدم قبل از کشیدن شاسی درب موتور ماشین چراغ خاموش شد نگو شاسی چراغ با ترکش و موجش عمل کرده بود و به سرعت برگشتیم تو سنگر .تا صبح خمپاره و کپسول بود که رو سرمون میزیختن و خدا رو شکر جز عای که تو اتاق رو سرش تیکه های سقف منفجر شده ریخته بود کسی اسیبی ندید .هوا روشن شد که خواستیم ماشین رو برگردونیم عقب دیدیم نه چرخی واسش مونده و نه بدنه ای....
#مدافعان_حرم
#مدافع_حرم
#مدافعین_حرم
#خاطرات
#خاطرات_خاکریز
#خاطرات_مدافع
#کلنا_عباسک_یا_زینب
#کلنا_جنودک_یا_زینب
#خمپاره
#داعش
#جبهه_النصره
#ایها_السلفیون#خانطومان#خان_طومان#حلب

@shahidsharmandeim