بابای خوب علی اکبر وزهرا.. زهرا گاهی دلتنگ پدر میشد. از من میپرسید *چرا بابا نمیاد خونه؟ چرا نمیاد منو بغل کنه؟ دلم براش تنگ شده...* میگفتم بابا شهید شده و رفته تو اسمونها. رفته بهشت... میگفت مامان، *من بال میخوام که باهاش بتونم برم تو آسمونا تا بهشت.* میگفتم دخترم ما باید خیلی خوب باشیم تا بتونیم بریم بهشت...
تو برنامهی ماه من، زهرا چند بار نگاهش به عکس بابا خیره شد. بعد از برنامه ازش پرسیدم: «دخترم! موقع برنامه به چی نگاه میکردی؟» گفت: «به عکس بابا» گفتم: «قشنگ بود؟» گفت:« بله مامان، *من فکر کردم اونجا بهشته، میخواستم بروم پیش بابا،* اما نمیدونستم از کجا باید برم...»
همسرشهیدمدافعحرم جواداللهکرم
به مناسبت روز پدر دخترا بابایی ان ... وبابا بعدازین اتفاق ودلتنگی دخترش،بی قرار شد وطولی نکشیدکه پیکرپاک ومطهرش به میهن باز گشت... #رمضان۱۳۹۹ #صلوات #کانال۱۲ @shahidjavadallahkaram ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─