پیش آقا امام زمان بودم... آقا داشت کارامو و گناھامو میدید و گریھ مےکرد. گفتم:آقا گفت:جون آقا؟؟بھ من نگو آقا...بگو بابا... سرمو انداختم پایین و گفتم:بابا... شرمندم از گناھ...!!! آقا گفت:نبینم سرت پایین باشھ ھا...عیب ندارھ...بچھ ھرکارے کنھ پای باباش مےنویسن...!!!💔 مےفھمے یعنے چے...؟؟؟