شهدای مدافع حرم

#پیکرش
Канал
Логотип телеграм канала شهدای مدافع حرم
@shahidan_zeynabyПродвигать
87
подписчиков
16,1 тыс.
фото
1,6 тыс.
видео
149
ссылок
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🌹بیاد شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری(کمیل)🌹
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ گلوله ای با سرعت نور بر بدن #خسته اش اصابت کرد. مهدی به #آرزویش رسید وهنگامی که #پیکرش را با قایق حمل میکردند با اصابت آر پی جی دیگر هیچ چیز از مهدی بجز نامش بر روی این کره خاکی باقی نماند.


اینبار دریاچه گوی سبقت را از آن خود کرد وچون #مادری فرزند خویش را به آغوش گرمش کشید اما زمین #ماتم زده بود،آغوش #مهدی را میخواست.آغوش مردی تاریخی.

مردی از جنس فولاد که حتی در سخت ترین شرایط ،خم به ابروان هلال ماهش نمی آورد.


مردی که لبخند برلبش،مسکنی بود برای #همرزمانش که مستقیم به قلبشان تزریق میشد و تشویش را می زدود.

باز هم بگویم؟
از کدام دردش حرف بزنم؟
#شهادت جانسوز برادرش؟
مرگ مادرش؟
#غم چشمهای خواهرش؟
یا اینکه با بدن خسته و زخمیش می جنگید و کم نمیاورد.
یا محبت اقیانوسی اش؟
یا دلاور مردی جهانی اش؟
یا #صبوری نظیر #ایوبش؟

چه زیباست بودنش.مهربانیش!
دلگرمی ای که از حس وجودش میگیری.
تجربه ای که در رفتارش میبینی.
موج دریای محبت صدایش.
تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا حدی که برای در آغوش گرفتنش حتی #زمین و #دریاچه با هم در جنگ بودند
و آن کُلتی که در دستان #همسرش است، #مهریه و تنها یادگار اوست.یادگاری که هنوز عطر دستانش را در خود نگاه داشته است.
سلاحی که ساخته #عشق و محبت است.

بر لبت #لبخند است ...
در دلت غوغاییست...
عشق دیدار داری...
عاشق #معشوقی...

ش.ه.ا.د.ت

نویسنده : #بنت_الهدی

به مناسبت شهادت شهید #مهدی_باکری

📅تاریخ تولد : ۳۰فرودین ۱۳۳۳ میاندواب
📅تاریخ شهادت : ۲۵اسفند ۱۳۶۳

‍ ‍ گلوله ای با سرعت نور بر بدن #خسته اش اصابت کرد. مهدی به #آرزویش رسید وهنگامی که #پیکرش را با قایق حمل میکردند با اصابت آر پی جی دیگر هیچ چیز از مهدی بجز نامش بر روی این کره خاکی باقی نماند.


اینبار دریاچه گوی سبقت را از آن خود کرد وچون #مادری فرزند خویش را به آغوش گرمش کشید اما زمین #ماتم زده بود،آغوش #مهدی را میخواست.آغوش مردی تاریخی.

مردی از جنس فولاد که حتی در سخت ترین شرایط ،خم به ابروان هلال ماهش نمی آورد.


مردی که لبخند برلبش،مسکنی بود برای #همرزمانش که مستقیم به قلبشان تزریق میشد و تشویش را می زدود.

باز هم بگویم؟
از کدام دردش حرف بزنم؟
#شهادت جانسوز برادرش؟
مرگ مادرش؟
#غم چشمهای خواهرش؟
یا اینکه با بدن خسته و زخمیش می جنگید و کم نمیاورد.
یا محبت اقیانوسی اش؟
یا دلاور مردی جهانی اش؟
یا #صبوری نظیر #ایوبش؟

چه زیباست بودنش.مهربانیش!
دلگرمی ای که از حس وجودش میگیری.
تجربه ای که در رفتارش میبینی.
موج دریای محبت صدایش.
تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا حدی که برای در آغوش گرفتنش حتی #زمین و #دریاچه با هم در جنگ بودند
و آن کُلتی که در دستان #همسرش است، #مهریه و تنها یادگار اوست.یادگاری که هنوز عطر دستانش را در خود نگاه داشته است.
سلاحی که ساخته #عشق و محبت است.

بر لبت #لبخند است ...
در دلت غوغاییست...
عشق دیدار داری...
عاشق #معشوقی...

ش.ه.ا.د.ت

نویسنده : #بنت_الهدی

به مناسبت شهادت شهید #مهدی_باکری

📅تاریخ تولد : ۳۰فرودین ۱۳۳۳ میاندواب
📅تاریخ شهادت : ۲۵اسفند ۱۳۶۳

@shahidan_zeynaby
قبل از آنکه کارهای اعزامی حسین درست شود در هشتم آبان‌ماه با هم به بهشت رضا رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت🍃
می‌گفت #پیکرش را بعد از شهادت خودش عقب آورده بود تا از دست تروریست‌ها سالم بماند😔. به گفته حسین لباس‌هایش به #خون_شهید متبرک شده بود🌷
من و حسین همیشه نمازهای خودمان را دو نفره به جماعت می‌خواندیم☺️که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا آخرین نماز جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم...🌸 بعد از اتمام نماز هر دو با مزار شهید خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « آقا مصطفی حرف‌هایی که بهت زدم فقط یادت نرود.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از شهید داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند و کارهای اعزامی‌اش به صورت معجزه‌وار جور شد😳. #شب_شهادتش در آخرین تماس به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی و از او تشکر کن🌹. گفتم: «برای چی؟» در جواب گفت: « چون حاجت من را داد.» بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم حاجتش چی بود.🕊
همسرم وصیتنامه کتبی نداشت ولی به من گفت موقع #شهادتم نگذار نامحرم صدای گریه‌ات را بشنود. صبوری را از حضرت زینب(س) بخواه و هر وقت دلــت برای من تنگ شد برو در روضه‌های اهل بیت(ع) گریه کن.😭
شهید مدافـع حـرم حسیـن هریرے🌹🍃
#سالروزشهـادت🕊🕊🕊

@shahidan_zeynaby
در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم...
صبح که دلم برایش تنگ می‌شود و گریه می‌کنم😭 شب به خوابم می‌آید و من را دعوا می‌کند و می‌گوید «برای چه ناراحتی؟».از نحوه #شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت...
هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد🍃 و به صورت واضح می‌گفت «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره😔دوست داری نحوه #شهادت من را بدانی من بهت می‌گویم»
و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و #پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید.

راوی خواهر شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌺🍃
#سالگرد_شهـادت

@shahidan_zeynaby