🌷خاطره ای از #شهید_تورجی_زاده ، ذاکر اهل بیت و فرمانده گردان حضرت زهرا (س) – لشکر 14 امام حسین(ع):
🔹روزی شهید حاج حسین خرازی، فرمانده لشکر امام حسین(ع) در سنگر مخابرات نشسته بود. بیسیم چی در حال گفتگو با محمدرضا تورجی زاده بود. حاج حسین وقتی مطلع شد، پیام داد که از پشت بی سیم چند خط نوحه و روضه بخواند. محمدرضا هم پس از اندکی مکث، با حالت خاصی شروع کرد به ذکر مصیبت حضرت زهرا(س):
در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون می چکید
صدای سوزناک شهید تورجی زاده از بلندگوی بی سیم ها شنیده شد و یکباره حال و هوای رزمنده های حاضر در سنگر عوض شد. همه منقلب شده و می گریستند از جمله شهید خرازی که به پهنای صورت اشک می ریخت. داغ دوستان شهیدش برای او بسیار سنگین بود. وقتی حال منقلب حاج حسین را دیدند، از طریق گوشی بی سیم از شهید تورجی زاده خواستند دیگر ادامه ندهد.
#متن_خاطره : #شهید_تورجی_زاده مداح بود و عاشقِ حضرتِ زهرا«س». آیت الله میردامادی نقل میکرد: بعد از #شهادتِ_محمد_رضا خوابش رو دیدم و بهش گفتم: محمد رضا ! این همه از #حضرت_زهرا «س» گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت؟ #شهید_تورجی_زاده بلافاصله گفت: همینکه در آغوشِ فرزندش #حضرت_مهدی «ع» جان دادم برام کافیه...
سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با #شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید... اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...