رفیقش میگفت: یه شب تو خواب دیدمش بهش گفتم: محمدرضا اینقدر از #حضرت زهرا(س) خوندی چیشد اخرش؟ گفت: همین که تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دارم برایم کافیست...
رفیقش میگفت: یه شب تو خواب دیدمش بهش گفتم: محمدرضا اینقدر از #حضرت زهرا(س) خوندی چیشد اخرش؟ گفت: همین که تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دارم برایم کافیست...