گوشه ی #دلت که گیر کند به #سیم_خاردارهای این #دنیا... یا زخمی می شوی...🤕 یا می سوزی و آتش می گیری...
#سخت_است زندگی با جگرپاره شده... سختِ سختِ سخت است...
اما چاره چیست؟ التیام از کجاست؟ جز آنکه باید دست دل را گرفت و #راهی_شد...🚶
در این شهر شلوغ و هزار رنگ و فریب باید همپای دل بروی و ببینی که کجا او را آرام می یابی...😌
همراهش که می روی می بینی تو را به محضر #شاهدین می برد... می برد تا #درد_دلت را بگویی... از# زخم های_زندگی از #سیم_خاردارهای_گناه و بن بست های به #ظاهر مصلحتی... می بردت تا بگویی به آن ها که دنیا چقدر سخت است😥
می بردت تا بخواهی از آن ها که نشانت دهند #آسمان یعنی چه؟!!
اصلا #آسمانی_شدن را یادت می دهند...😇 کافیست دل بدهی به حرف هایشان!! سکوتشان ، فضای ملکوتی و بی آلایش مرقدهایشان... برای توی #گمشده_در_راه ،هزار هزار حرف دارد...
به قول سید، #عالم_محضر_شهداست ، اما کو محرمی که این حضور را دریابد...
این قطعه بی نشانیتان هزار هزار نشان است تا بفهماندمان که همه ی خوبی ها در بی نشانی هاست ، تا آن جا که مقدور است بی نشان بمان !
بی نشانی پر از #لذت است اما حیف ✋ جز آنان که چشیده اند کسی نمی داند #گمنامی یعنی چه...
حال بنگر لحظه ای در کنار #سرداران_بی پلاک بودن چه #صفایی دارد ، تصور حضور در محضرشان...😍