•|غُلامِحُسَـــــین|•

#عباس
Канал
Логотип телеграм канала •|غُلامِحُسَـــــین|•
@shahid_saberiПродвигать
136
подписчиков
6,39 тыс.
фото
1,16 тыс.
видео
1,81 тыс.
ссылок
کـانال رسمی شهید مدافع حریم ولایت میـــــرزا مــهدی صابــری "غلامحسین" فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) لشکـــــــــر ســـــــــــرافراز فــاطمیـون با مدیریت خانواده شــهید | ارتبـــاط با خادمین @Seyed_meisam76 | @karbala19427
goo.gl/rl3eOH

#سقای_فاطمیون

از بچگی باهم، همبازی بودیم و بچه محل از همان کودکی پسر آروم و خوبی بود و مودب

دست تقدیر ما رو از هم جدا کرد،خونه مون رو عوض کردیم و اومدیم یک محل جدید، بعضی وقت ها فقط میرفتم سر میزدم به دوستام

گذشت سال ها، بزرگ شده بودیم توی همه جا حرف از سوریه بود، دوست داشتم #سوریه رو ببینم، بی بی هم لایق دونست اسم ما رو هم توی لیست #عباس هاش نوشت

بار اول رفتم بعد از چند وقت برگشتم بعد از مدتی دلم طاقت نمی آورد دوباره راهی شدم، توی مقر مدرسه ( #سراج) بودم طبقه دوم

داشتم از پنجره حیاط مدرسه رو نگاه میکردم که یک دفعه یکی صدام کرد، صداش آشنا بود وقتی از بالا نگاش کردم اول نشناختمش

ولی باز هی صدام میزد منم #مجتبی نمیشناسی، یک دفعه جا خوردم و خوشحال شدم باور نمیکردم بعد از این همه سال چطور بی بی ما رو بهم رسوند

سریع رفتم پایین #مجتبی هم بدو اومد بالا، بعد از بغل کردن و روبوسی، کلی اول جفتمون خندیدیم، بعد هم نشستیم یاد قدیما کردیم

ماشاءالله بزرگ شده بود و آقا، بار اولش بود که اومده بود، توی همین صحبت ها بودیم که شهید #سیدمصطفی_موسوی اومد

بهم گفت میشناسید هم دیگر رو گفتیم آره بچه محل قدیم بودیم و کلی خندیدم و حرف زدیم توی نیروی انسانی بود کنار دست شهید #فاتح

اکثر اوقات وقتی بیکار می شد میومد پیشم و بیاد قدیما درد و دل میکردیم

بهم میگفت باورت میشه اومدیم #سوریه چقدر کار خدا بزرگه، که مارو هم دعوت کرده اینجا

محل #عملیات بچه های #فاطمیون چند قسمت شده بود، یک تعداد #ملیحه، یک تعداد #حلب، یک تعداد رو هم داشتن آماده میکردند برای #لاذقيه

یک تعداد نیروها رو بردند فرودگاه برای اینکه عازم بشن #لاذقيه #مجتبی هم یواشکی خودش رو لای نیروها قایم کرده بود تا با بچه ها بره #لاذقيه برای هجوم

#شهید_فاتح هم وقتی فهمید ميخواست از هواپیما پیادش کنه ولی بس که #مجتبی اصرار وخواهش کرد آخرش هم گریه کرد #شهیدفاتح اجازه بهش داد

خداروشکر هجوم #لاذقيه با موفقیت انجام شد، و #عملیات با شجاعت بچه های #فاطمیون با پیروزی تمام شد

#عملیات #لاذقيه خیلی مهم بود برای سوریه، خیلی از گروهای #حزب_الله... و عراقی و سوری نتوانسته بودن که این کوه رو بگیرند ولی به کمک خدا بچه های ما توانستند موفق بشن

#مجتبی هم وقتی برگشت مرخصیش رسیده بود، رفت مرخصی

منم بعد از چند وقت اومدم مرخصی آخرین بار که #مجتبی رو دیدم، تشیع جنازه شهدای #فاطمیون بود

روحش شاد واقعا پسری شجاع و با ایمانی بود،آخرین بار هم که #منطقه رفته بود با شهید #سیدمصطفی_موسوی #فرمانده #یگان_موشکی شده بود که ماشاءالله خیلی از خودشون رشادت و شجاعت نشون داده بودند

تا اینکه در #عملیات #بصرالحریر جام شهادت رو نوشید، روحش شاد یادش گرامی انشاءالله که در قیامت هم شفاعت ما رو هم بکنند(یازینب)

روایتی از شهید مدافع حرم #سیدمجتبی_حسینی #سقای_فاطمیون به روایت دوست شهید

کانال رسمی شهید مدافع حرم «مهدی‌صابری»
@shahid_saberi
Forwarded from اتچ بات
#دو_پرستوی_دمشق


نامشان مصطفی بود و مهدی ...

در جبهه های نبرد همه این دو را #سید_ابراهیم و #غلامحسین می شناختند.

دو برادر از جنس دو دوست...

هردو برای خودشان یلی  بودند...

مصطفی پدر محمد علی شش ماهه

مهدی تک پسر و پشت و پناه خواهران و مادر ,امید پدر...

پدر مهدی چنین گفت:بعد از مهدی, مصطفی شد پشت و پناه قلب مجروحم ...

خصلتش بود, تاب ماندن نداشت,در حاشیه چشمانش غروب غریب موج میزد...

پرواز مهدی و حسن را شاهد بود .

بغض درد آلودی حنجره قلبش را سخت تنگ کرده بود...

به #مهدی سفارش کرده بود: سلامم را به #ارباب_عاشقان برسان...

#تاسوعا را غنیمت دید و بر قله سعود رفت تا #نماز_عشق را پشت #عباس_حرم اقامه کند .

غلامحسین

@Shahid_saberi
بسم الله الرحمن الرحيم

goo.gl/C879ce

برای شهيد والامقام،مهدی صابری
غلامحسينِ تيپ فاطميون🌹🇦🇫

اي شهيد!
شهادت را چه پنداشتی؟
با چه مقايسه اش کردی؟
که اينگونه سبقت گرفتی و
شدی اولئِکَ المُقَرَّبون!
دانستی که يک #امام می تواند #مأموم خويش را عاشق باشد!
خودت را غلامش خواندی و خواستی بِسانِ #علی_اکبرش باشی.
و خويش را غُلامِ حُسِينْ خواندن و علی اکبری عمل کردن،هنری بس مردانه می خواهد!
فرمانده ی گردان علی اکبر(ع)
می شود فردی همچون شما ،که خود را برای #ارباً اربا شدن آماده می کند!
شما که از دُخت پيغمبر(س)
جانفشانی برای امام زمان(عج) آموختيد و تيری که به پهلو برخورد می کند می شود نشان قبولی در امتحان... .
شمايی
که در مکتب #عباس(ع)، جانبازی برای امام و فرمانِ امام را آموختيد!
و از علی اصغر(ع)،برکت عمر را فراگرفتيد.
و چه زيبا #ثانيه ها می شمارند فاصله یِ بين جانبازی تا شهادت را!

کانال رسمی شهید مدافع حرم «مهدی‌صابری»
https://t.me/joinchat/AAAAADzPRVIP2ulf3ztFAw
#دلنوشـــــته

بسـم رب الشهداء والصدقین

آمده ام از آمدنت بگویم ازحس مادرانه ی تمام مادران بگویم.

ازحرف دل هاشون بگم.ازلحظه ی که چشم هایت رابازکردی ازلحظه ای که خندیدی وگفتی مادر،ازلحظه هایی که گریه کردی ودست وپازدی واین مادربود از رو زمین بلندت کرد لحظه به لحظه درمقابل چشمانش بزرگ شدی بزرگ وبزرگتر...

وتوهرچقدربزرگترمیشدی بازم دنبال دراغوش مادرمیگشتی
مادرت چه مادرمهربانی بود
ازکودکی برپیشانیت سربندیازینب یازهرابست برروی پیراهنت روی قلبت نوشت یاحسین...

وتوهمراه مادرعالم وعمه ی دل هابااسم زینب(سلام الله علیها)وزهرا(سلام الله علیها)قدوقامت کشیدی...

قلبت را بااسم ونوای حسین(علیه السلام)آرام کردی...

وتوچه شجاع ودلیربودی که مادرت تورا راهی کرد، راهی #کربلا، کربلای زینب (سلام الله علیها)کربلایی که دران بریدن سرهاودست هابرشمروحرمله های زمان کاری نیست

تورفتی واسم مادررازنده نگه داشتی صبرعمه زینب (سلام الله علیها )به تمامی مادران نشون دادی...

برادرتورفتی ولی دوباره دردل های عاشقان متولدشدی تولداسمانی...
خواهرت تودلش برات تولدگرفت...

شدی هموطن دل ها،شدی الگوی دل های بیقرار به شهادت توبارفتنت نشون دادی که ماهمه فدایی هستیم توبارفتنت نشون دادی جدایی ازحرم عمه زینب(سلام الله علیها)جدایی ازچادرمادرمان فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) برای ماننگ است نشون دادی که همه ی ما #عباس_زینبیم نشون دادی که ما همه مدیون این شهدایم....

نشون دادی که هنوزم مادرانی است که میگذرندازجگرگوشه هاشون....
تورفتی اما بارفتنت دوباره اگاهمون کردی...
دوباره به ما یاددادی که چگونه باشیم...ویادمان باشدکه مواظب قدم هایمان باشیم
که کجامیگذاریم چراکه درهروجب این خاک خون شهیدانی است که الان بودنمان بخاطروجود آنهاست
مواظب چشم هایمان باشیم چراکه وقتی چشم مان به چشم خیس مادرشهیدی افتادروسیاه نباشیم...

ازکودکی یه حسی دلتوبه زینبیه میبرد... #حس_شهادت...
حسی که فقط عاشقان رفتن به کربلارفتن به سوی اسمون هاپیدامیکنند.

داداش تورفتی پیش خدا ازدور مواظبمون باش داداش جایی که هستم زیادم خوب نیست،داداش هرلحظه خداروصدامیزنم میگم خدایا نکنه یه لحظه غافل شم ازیادت نکنه لحظه ی غافل شم ازامانتی مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها)!!

نکنه فراموش کنم #شهادت...
چقدرشیرین وزیباست!!داداش گفتی نمازای اول وقت وزیارت عاشورایادت نره؟؟!چشم

داداش...
نمازام اول وقت...
داداش توپیش خداعزیزی #شفاعتم_کن تاپیش مادرمان حضرت زهراشرمنده نباشم شفاعتم کن تاپیش امام زمانمون #شرمنده_نباشم...

داداش خیلی شرمنده ی امام زمانمون هستم #برایم_دعا_کن.داداش...

ان شاءالله که ماهم میتونیم.
و درآخر #داداش_دوباره_دعوتم_کن
#بیام_مزارت...

بیاد #شهید_میرزا_مهدی_صابری🌹
#یافاطمة_الزهرا
#یاعلےڪربلا

https://goo.gl/oHJvrp

کانال رسمی شهیدمدافع حرم«مهدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
پرواز-تا بی نهایت
حاج حسین یکتا
#پرواز_تا_بي_نهايت

لبيك اللهم لبيك
شهيد خلبان #عباس_بابايي به روايت حاج حسین یکتا

به بهانه ي تقارن سالروز شهادت عباس بابايي و ايام حج

#حسین_یکتا

غلامحسین
@Shahid_saberi
بسم رب الشهداء و الصدیقین

دنیای بی حسین (ع) نفسگیر و مبهم است
هر صبح بی سلام برایم جهنم است
آدم همیشه دربدر شاه کربلا ست
وقتی حسین (ع) اشرف اولاد آدم است

"سلام بر ارباب قلب‌ها به نیابت از شهید مدافع حریم #عباس_حیدری🌹 از شهدای لشکر #فاطمیون💐


«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»

ذکر روز چهارشنبه
یا حی یا قیوم

#کلام_ناب_امروز ۱۴ تیرماه ۹۶


 #امام_علی (علیه السلام):

مَن تَرَكَ إنكارَ الْمُنكَرِ بِقَلبِهِ ويَدِهِ ولِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الْأحياءِ

هرکس، قلب و دست و زبانش، در مقابل ناهنجاری ها و زشتیها، بی تفاوت باشد،مرده ‏اى است ميان زندگان.


https://goo.gl/6P9Mvc


کانال رسمی شهیدمدافع حرم«مهدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
goo.gl/rl3eOH

#سقای_فاطمیون

از بچگی باهم، همبازی بودیم و بچه محل از همان کودکی پسر آروم و خوبی بود و مودب

دست تقدیر ما رو از هم جدا کرد،خونه مون رو عوض کردیم و اومدیم یک محل جدید، بعضی وقت ها فقط میرفتم سر میزدم به دوستام

گذشت سال ها، بزرگ شده بودیم توی همه جا حرف از سوریه بود، دوست داشتم #سوریه رو ببینم، بی بی هم لایق دونست اسم ما رو هم توی لیست #عباس هاش نوشت

بار اول رفتم بعد از چند وقت برگشتم بعد از مدتی دلم طاقت نمی آورد دوباره راهی شدم، توی مقر مدرسه ( #سراج) بودم طبقه دوم

داشتم از پنجره حیاط مدرسه رو نگاه میکردم که یک دفعه یکی صدام کرد، صداش آشنا بود وقتی از بالا نگاش کردم اول نشناختمش

ولی باز هی صدام میزد منم #مجتبی نمیشناسی، یک دفعه جا خوردم و خوشحال شدم باور نمیکردم بعد از این همه سال چطور بی بی ما رو بهم رسوند

سریع رفتم پایین #مجتبی هم بدو اومد بالا، بعد از بغل کردن و روبوسی، کلی اول جفتمون خندیدیم، بعد هم نشستیم یاد قدیما کردیم

ماشاءالله بزرگ شده بود و آقا، بار اولش بود که اومده بود، توی همین صحبت ها بودیم که شهید #سیدمصطفی_موسوی اومد

بهم گفت میشناسید هم دیگر رو گفتیم آره بچه محل قدیم بودیم و کلی خندیدم و حرف زدیم توی نیروی انسانی بود کنار دست شهید #فاتح

اکثر اوقات وقتی بیکار می شد میومد پیشم و بیاد قدیما درد و دل میکردیم

بهم میگفت باورت میشه اومدیم #سوریه چقدر کار خدا بزرگه، که مارو هم دعوت کرده اینجا

محل #عملیات بچه های #فاطمیون چند قسمت شده بود، یک تعداد #ملیحه، یک تعداد #حلب، یک تعداد رو هم داشتن آماده میکردند برای #لاذقيه

یک تعداد نیروها رو بردند فرودگاه برای اینکه عازم بشن #لاذقيه #مجتبی هم یواشکی خودش رو لای نیروها قایم کرده بود تا با بچه ها بره #لاذقيه برای هجوم

#شهید_فاتح هم وقتی فهمید ميخواست از هواپیما پیادش کنه ولی بس که #مجتبی اصرار وخواهش کرد آخرش هم گریه کرد #شهیدفاتح اجازه بهش داد

خداروشکر هجوم #لاذقيه با موفقیت انجام شد، و #عملیات با شجاعت بچه های #فاطمیون با پیروزی تمام شد

#عملیات #لاذقيه خیلی مهم بود برای سوریه، خیلی از گروهای #حزب_الله... و عراقی و سوری نتوانسته بودن که این کوه رو بگیرند ولی به کمک خدا بچه های ما توانستند موفق بشن

#مجتبی هم وقتی برگشت مرخصیش رسیده بود، رفت مرخصی

منم بعد از چند وقت اومدم مرخصی آخرین بار که #مجتبی رو دیدم، تشیع جنازه شهدای #فاطمیون بود

روحش شاد واقعا پسری شجاع و با ایمانی بود،آخرین بار هم که #منطقه رفته بود با شهید #سیدمصطفی_موسوی #فرمانده #یگان_موشکی شده بود که ماشاءالله خیلی از خودشون رشادت و شجاعت نشون داده بودند

تا اینکه در #عملیات #بصرالحریر جام شهادت رو نوشید، روحش شاد یادش گرامی انشاءالله که در قیامت هم شفاعت ما رو هم بکنند(یازینب)

روایتی از شهید مدافع حرم #سیدمجتبی_حسینی #سقای_فاطمیون به روایت دوست شهید

کانال رسمی شهید مدافع حرم «مهدی‌صابری»
t.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
[قول میدم برای - عمه ام عباس - باشم]

‌#شب_عملیات، #فرمانده بخاطر کم سن بودن #سیدعلی_اصغر ، دستور میده پشتیبانی باشه

#سید به دنبال - #فرمانده - ، اتاق فرمانده اصلی میره و بدون هیچ مجالی میگه، اسممو خط بزنین من میخوام برگردم #ایران

جواب میدن دلیل #برگشتت رو توضیح بده - #سید گفت:
آقای #فرمانده به من گفتن باید تو خط پشتیبانی باشم

فرمانده گفت:
شما سنتون کمه فقط ۱۷ سالتونه، #جنگ ندیدین، - همش چندروزی #آموزش دیدین، لااقل یکی دوبار تو این پست باشین، تا با #جنگ و صدای تیر و تفنگ آشنا بشین

#سیدعلی_اصغر جواب داد:
یک - اگه سنم کمه مهم نیست کنارم عمه ام حضرت زینب(سلام الله علیها) هستند؛ هوای منو دارن

دو - اگه من با صدای تیر و تفنگ آشنا نیستم بازم همین عمه ام تمام عمر مبارکشونو به این حالت گذراندن، کمکمون میکنن

سه - من ساداتم و از هر کسی به عمه ام محرمم و غیرتم اجازه نمیده جزء نیروهای پشتیبانی باشم

چهار - پارسال رفتم #کربلا در #بین_الحرمین - با جدم امام حسین(علیه السلام) #عهد بستم

گفتم:
#یاحسین - ای جد بزرگوارم شما اگه اجازه بدین من برم لیاقت #دفاع از حریم ناموس شما رو پیدا کنم

با انگشت اشاره کردم به طرف عمویم حضرت #ابوالفضل_العباس(علیه السلام) - قول میدم برای عمه ام #عباس باشم

و اینکه مادرم خیلی به من افتخار میکنه خیلی دوستم داره میخوام پیش مادرش - حضرت زهرا(سلام الله علیها) - رو سفیدش کنم

فرمانده که شاهد این صحنه بود بخاطر شجاعت و درک و فهم #سیدعلی_اصغر نسبت به سنی که داشت، اسمش رو جزء - نیروی خط شکن - نوشت

راوی:
[دوست و همرزم شهید مدافع حرم‌ #سیدعلی_اصغر_حسینی از #لشکرفاطمیون]

goo.gl/kDYsNY

کانال رسمی شهیدمدافع حرم«مهدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
•|غُلامِحُسَـــــین|•
https://t.me/shahid_saberi
#همسرانه


وصیتی از سرلشکر #خلبان شهید #عباس_بابایی

همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد...

ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران - امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو.

البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی .

مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه البته بوسیله ایمانی که به خدا داری...

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ وقتی خدا روز #ولادت حضرت #علی_اصغر علیه السلام آقا #محمد_علی رو به ما هدیه دادند آقا مصطفی در همان بیمارستانی که من بودم به دلیل مجروحیت، بستری بود.
بدون همسرم به خانه برگشتم.
آقا محمد علی #نذر حضرت #عباس علیه السلام بود
من فقط به این فکر میکردم که چرا خدا من را اینطور #امتحان کرده است؛ به محمد علی که نگاه میکردم با خودم می‌گفتم من با این بچه در روز #عاشورا که #۶ماهه می شود چه کنم.
با خودم می‌گفتم خدایا امسال کاری می‌کنی که روضه های حضرت #رباب را با جان و دل حس کنم.

روز تاسوعا #خبر_شهادت تمام زندگیم رسید و من دیگر در روز عاشورا #توان در آغوش گرفتن محمد علی را نداشتم و فرزندم اینطوری از #شیر گرفته شد.



روایت #همسر شهید #مدافع_حرم
#مصطفی_صدرزاده


نثار حضرت علی اصغر علیه السلام و شادی روح شهدا صلوات.


ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from Deleted Account
🗒 #یادشھـــــدا...

#حتی_یاد_شھدا_هم_مشکلات_هایمان_را_حل_میکنند

بعد از زخمی شدنم پدرو مادرم به هیچ عنوان راضی نبودن که دوباره برم

چند شب پیش با پدرو مادرم خلوت کرده بودم و یادی از شهدای مدافع حرم میکردم که رفیقام چطور شهید شدن
داستانهاشونو میگفتم
داستان #مهدی رو گفتم اون روزایی که تو پادگان باهم بودیم
وقتی عکسشو نشون دادم بهشون
یدفه انگار پدرو مادرم کلا نظرشون درباره رفتنم عوض شد

گفتم اینهمه جوون مثل دسته گل رفتن خونشونو در راه #اربابشون دادن مگه من خونم ازونا رنگین تره
چرا منو از قافله ای که رفیقام باهاش رفتن منع میکنین
مگه من #شیعه_علی (ع) نیستم
مگه من عزادار #حسین_ابن_علی (ع) نیستم

تو کربلا نبودم
ولی الان که میتونم جونمو در راه خدا و خواهر بزرگوار حضرت #عباس بدم
تورو خدا جلومو نگیرین

والله چنان تأثیر گذاشت حرفام و برکت نام شهدا که آقام با مادرم هیچی نگفتن فقط تأیید کردن حرفامو

#مهدی جان داداش دمت گرم میدونم یه کاراریی واسم انجام دادی
اگه شفیعم شی واسه شهادت دیگه اون عهدی که اونروز تو پادگان بستیمو کامل بهش عمل کردی
خیلی مرد بودی و هستی
البته با شناختی که ازت دارم میدونم که یادت نرفته
چون مرد بودی


فرستاده از هم دوره شهید #میرزا_مھدی_صابرے🌹( #غلامحـسین )

https://goo.gl/0mWUMQ

─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
#عباس دنبال فیش حقوقی و درجه و مقام نبود .

روی مسئله بیت‌المال بسیار حساس بود.
وسایلی که در سپاه تحویلشان بود را تا جایی که می‌توانست دقت می‌کرد و در بسیاری از موارد از هزینه‌های شخصی برای بیت‌المال خرج می‌کردند.

عباس دنبال فیش حقوقی و مادیات و درجه و مقام و مرتبه نبود و حتی از مبلغ دقیق حقوقش نیز اطلاع نداشت.

در هفته 3 الی 4 شب نماز شب می‌خواند.

عقیدش بر این بود که ولو 10 دقیقه 2،3 رکعت نافله را بخواند و #زیارت عاشورا در برنامه عملی اش هر روزش بود.

#شهید_عباس_دانشگر

آخرین وداع مومنه ، محترمه ، #مادر_صبور شهید دانشگر با عباسش

آنقدر جسم پاک #عباس سوخته بود که اجازه ی دیدن پیکرش را به ایشان ندادند ....

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
‌#بسم_رب_المهدی



۸ سال جنگیدند ... باتوپ ... تانک ... نارنجک...

دیدند شیعیان ایرانی قوی تراز این حرفان .

اومدن جنگی راه انداختند ارزان به نفع خودشون . اما #گران به نفع ما .

نامش #نرم است...

"آرام .. بی سروصدا .. و #جذاب "

خیلی ها را به #دام خودشان انداختند .

اما #مذهبی_ها را نه !!!

با خودشان گفتند تنها راه شکست بچه #حزب_اللهی_ها این است که #همرنگشان بشویم.
#عقایدشان رو قبول کنیم .

آنگاه در قالب #مذهبی و #اسلام ; #گناه کردن را یادشان دهیم .

#حضرت_آقا کارشان را نام نهادن:" #اسلام_آمریکایی "


آمدند .. بدون ذره ای شک در دل بچه مذهبی ها ، یادشان دادن که چگونه با ابزار #دینشان ، راحت #گناه کنن .

به دختران #زینت و #خودنمایی را در قالب #چادر یادشان دادن.

به پسران #لاتی_گری را درقالب #ریش و #چفیه یادشان دادن .

آن زمان #ارزش_چادر را خیلی ها میدانستند .

اما الان #عده_ای دانسته یا ندانسته #ارزش_چادر را به زیرسوال برده اند .

آن زمان #ارزش_چفیه را درک میکردند.

اما الان #عده_ای دانسته یا ندانسته وجه #چفیه را سیاه کرده اند .


#برادرم ! در مقابل نامحرم ; همچون #ابراهیم_هادی و #عباس_لشکری باش .


#خواهرم ! در مقابل توطئه های #دشمن ; همچون #ناهید_فاتحی و #فوزیه_شیردل باش .



پ . ن : خطاب به افراد #مذهبی_نما و صرفا جهت آگاهی افراد #مذهبی
#مدافعین_حیا
#حجاب

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
#اطلاعیه

یادبود شهید مدافع حرم #عباس_حسینی

جمعه ۸ بهمن
#شهر_ری

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
@Shahid_saberi
•|غُلامِحُسَـــــین|•
#مسافر_ڪربلا #مھاجر فی سبیل الله #شھیده_فاطمه_مومنی ولادت: افغانستان -سوزمـه قلعـه ۱۳۶۳ #شھادت: #کربلا روز #عاشورا محرم۱۴۲۵قمری ۱۳۸۲/۱۲/۱۲شمسی ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری» @Shahid_Saberi
#مختصری از زندگینامه
#مسافر_کربلا

#شهيده_فاطمه_مؤمنى

#شهيده فاطمه مؤمنى، فرزند آقاجان، در سال 1363 شمسى، در ولسوالى #سوزمه _قلعه، در خانواده‏اى مذهبى، متدين و مجاهد ديده به جهان گشود. هنگامی كه دو ساله بود همراه والدين خود در كنار ديگر مردم سوزمه ‏قلعه به ايران مهاجر گرديد

.#شهيده فاطمه به پيشنهاد خانواده در سال 1380، با يكى از بستگانش ازدواج كرد.
ايشان #بانوى #باايمان، #پرتلاش و #مهربان بود، در خانه اخلاق خوب و رفتار پسنديده داشت. در انجام #فرايض_دينى جدى بود.

علاقه‏ اى زياد به #خاندان_عصمت و طهارت داشت و برخى اوقات با اجازه همسرش در منزل #دعا برگزار می‏كرد.
ازهنگامی كه خداوند دخترى به آن ه‏ا عطافرمود كانون خانواده‏ اش ‏گرم‏تر شد.

در هفتم اسفند ماه 1382، #شهيده مؤمنى در كنار همسرش راهى #كربلا شد. موقعى كه به كربلا رسيد به زيارت حرم حضرت امام #حسين‏ عليه السلام و حضرت #عباس‏ عليه السلام مشرف شد و به يكی ‏از آرزوى‏هاى ديرينه اش رسيد.

در #صبح روز #عاشورا يعنى دهم محرم سال 1425 قمرى ، برابر با 1382/12/12 شمسى، #شهيده مؤمنى #دخترش را در بغل گرفت، به سمت حرم امام حسين ‏عليه السلام حركت كرد. در آن روز ايشان خيلى سر حال به نظر میرسيد و تغيير زيادى احساس می‏شد كه در واقع همان حال و هواى لحظه‏ هاى قبل از #شهادت بود. آنان هنگامی كه در »نزديكی هاى #مقام امام زمان عج« رسيدند #انفجار عظيم، در آن محل به وقوع پيوست كه در نتيجه آن جمعى از #زائران امام #حسين‏ عليه السلام #شهيد و زخمى شدند.

از جمله #شهيده فاطمه #همراه با #دختر خرد سالش به هوا پرتاب شد و هر كدام در يك سمت نقش زمين گرديد. اين بانوى مظلومه در همان جا در نوزده سالگى همراه با دختر ناز دانه ‏اش به #شهادت رسيد و #همسرش نيز مجروح گرديد. متعاقب آن، پيكر خون آلود اين #شهيده از محل شهادت انتقال يافت و در قبرستان وادی ‏السلام كربلا قطعه مخصوص #شهداى عاشورا( به خاك سپرده شد.
راهش مستدام باد!

شادی روح همه #شهدای_صدر_اسلام صلوات

اللهم صل علــے محمد و آل محمد و عجل فرجهم

#منبع: وبلاگ تبسم بیداری
 #کتاب #سوزمه_قلعه در مسیر #شهادت

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
#حتی_یاد_شهدا_هم_مشکلات_هایمان_را_حل_میکنند


بعد از زخمی شدنم پدرو مادرم به هیچ عنوان راضی نبودن که دوباره برم

چند شب پیش با پدرو مادرم خلوت کرده بودم و یادی از شهدای مدافع حرم میکردم که رفیقام چطور شهید شدن
داستانهاشونو میگفتم
داستان #مهدی رو گفتم اون روزایی که تو پادگان باهم بودیم
وقتی عکسشو نشون دادم بهشون
یدفه انگار پدرو مادرم کلا نظرشون درباره رفتنم عوض شد

گفتم اینهمه جوون مثل دسته گل رفتن خونشونو در راه #اربابشون دادن مگه من خونم ازونا رنگین تره
چرا منو از قافله ای که رفیقام باهاش رفتن منع میکنین
مگه من #شیعه_علی (ع) نیستم
مگه من عزادار #حسین_ابن_علی (ع) نیستم

تو کربلا نبودم
ولی الان که میتونم جونمو در راه خدا و خواهر بزرگوار حضرت #عباس بدم
تورو خدا جلومو نگیرین

والله چنان تأثیر گذاشت حرفام و برکت نام شهدا که آقام با مادرم هیچی نگفتن فقط تأیید کردن حرفامو

#مهدی جان داداش دمت گرم میدونم یه کاراریی واسم انجام دادی
اگه شفیعم شی واسه شهادت دیگه اون عهدی که اونروز تو پادگان بستیمو کامل بهش عمل کردی
خیلی مرد بودی و هستی
البته با شناختی که ازت دارم میدونم که یادت نرفته
چون مرد بودی


فرستاده از هم دوره شهید #میرزا_مهدی_صابری(غلامحسین)

─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
دست نوشته های برادر #عباس_وفایی از لشڪر #فاطمیون

یگان تڪ تیر انداز



«شــ‌هید مــ‌هدے صابرے»
@shahid_saberi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تشییع پیڪر مطــ‌هر شــ‌هید #عباس_حسینی

شــ‌هر ری - فیروزآباد - ده خیر

پنجشنبه:۲۴ / ۴ / ۱۳۹۵



─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« #زینب تاج سر ماست و ما #عباس او هستیم»

نماهنگے زیبا در وصف #بانوے‌دمشق



─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVJlISmZRYZ3ZA
Forwarded from Deleted Account
سالار زینب«سلام اللہ عليہا»

#عباس از مقابلش امشب تڪاڹ نخورد

طورے عناڹ گرفت ڪہ #مرڪب تڪاڹ نخورد 

با احتیاط #خواهر خود را سوار ڪرد

طورے ڪہ آب در دڸ #زینب(س) تڪاڹ نخورد


💫۲۸ رجب آغاز سفر حضرت #عشق💫


🔻كاناڸ رسمے شہيد«مہدے صابرے
🔺 @Shahid_saberi