خاطره ای از زبان خواهر شهید«سیدامین حسینی» با نام جهادی «
#سیدعقیل»
سری آخر ڪه
#سوریه رفت چند روز بعد به من زنگ زد بعد از چند لحظه اۍ ڪه با هم صحبت ڪردیم
گفت:
#آبجی یه چیزی بهت میگم از دستم ناراحت نشو،گفتم: بگو؟ ،گفت: آبجی من
#شهید میشم ،منم ناراحت شدم و باهاش بد برخورد کردم
گفت:ناراحت نشو من خوابمو دیدم و
#شهید میشم و برام گریه نکن
آره
#برادرم خودش میدونست ڪه
#شهید میشه و سری آخر هم رفتار و حرکاتش تغییر ڪرده بود
اطرافیانش هم بهش میگفتن تو این سری که میری سوریه
#شهید میشی و تمام این حرفا به واقعیت پیوست و برادرم شهیـــــد شد...
➖➖➖➖➖➖─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــهید مہدے صابرے»╬ईह═─
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw