#خادم_الشھدا ڪیست؟
می گفت:
#خادم_الشھدا بودن نه شغله و نه حِرفه است...
بلڪه لیاقتی بیش نیست...
حالا بیاییم و هِــــــــــے تلاش ڪنیم ڪه به همه بفھمونیم...
"من
خادم الشھدام..."
بی فایده است...
خودت رو گول زدی...
به درد لای جرز دیوار هم نمی خوره... الڪی ڪه نیست...!
ڪسی ڪه در راه خدمت به
#شھدا قدم گذاشته باید شھدایی باشه...
باید
#خلوص داشته باشه...
باید...
باید...
باید به این
#آیه باور قلبی داشته باشه:
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً، بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّھِمْ يُرْزَقُونَ»
زنھار مپندارید ڪه آنان ڪه در راه
#خدا ڪشته شده اند مردگانند
نه
بلڪه زندهاند و نزد پروردگار خود روزى ميخورند
(سوره آل عمران آيه 169)
می گفت:
من ڪه
#لیاقت ندارم...
#شھدا دست ما رو گرفتند...
وقتی شروع می ڪنی
#خیر و
#برڪت دنیا و آخرتت رو می گیره...
ڪار برای
#شھدا آسون نیست...
سختی های خودش رو داره...
می گفت:
یه جایی ڪارت لنگه، آبروت در خطره...
تھمت می شنوی، زخم زبون می شنوی...
#شھدا هستند ڪه
#مردانگی به خرج می دهند و آبروت رو می خرند...
می گفت:
دیروز از بلندی با صورت ولو شدم روی زمین بتنی...
چند جای بدنم
#زخم برداشت و ڪبود شد
میگفت:
این زخم ها رو می بینی خوب میشه، اما جاش می مونه...
مثل
#زخم_زبون...
#شھدا تو این یڪسال بھم خیلی لطف ڪردند و هوامو داشتند...
باز هم میگم
#لیاقت خادمی رو ڪه نداشتم...
دستم رو گرفتند...
تو این یڪسال فعالیتم برا
#شھدا تو فضای مجازی و دوماهی ڪه مھمان
#امام_رضا(ع) و شھدای
#فاطمیون #مشھد بودم خیلی هوایی شدم و مشتاق
#شھادت...
به اون آیهی بالا
#ایمان داشت و میگفت:
#ابوحامد ؛
#فاتح،
#حجت،
#سید_ابراهیم،
#غلامحسین،
#سیدحڪیم،
#ذبیح_فاطمیون،
#ابوعلی و دیگر
#شھدا همه زندهاند و خیلی جاها یقین پیدا میڪنم حضور دارن...
گاهی از
#درڪ ما خارجه...
الھی
#نصیرمان باش،
#بصیر گردیم...
https://goo.gl/3ZfpLO➖➖➖➖➖➖ڪانال فرمانده شھید«مھدیصابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw