🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#معبر
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
کاش یک #تخریبچی
می‌زد به #معبر_نفس ما؛

تخریب می‌کرد
آنچه من است و #هوای_نفس !

که گاهی بدجور گیر می‌کنیم،
میان مین‌های القاب و #شهرت‌ها ...

#صبحتون_شهدایی🌷


ว໐iภ ↬@shahdanzende 🕊🕊
کاش یک #تخریبچی
می‌زد به #معبر_نفس ما؛

تخریب می‌کرد
آنچه من است و #هوای_نفس !

که گاهی بدجور گیر می‌کنیم،
میان مین‌های القاب و #شهرت‌ها ...

#صبحتون_شهدایی🌷


ว໐iภ ↬ https://t.center/shahdanzende🕊🕊
هادی حجازی فر، کارگردان فیلم موقعیت مهدی سخنان تکان دهنده ای درباره مسئولیت خون شهدا بیان کرد که بهانه این نوشتار را فراهم آورد.

او در مصاحبه ای گفت:
« فلش اشاره این فیلم به مسئولان در هر رده است. آنان باید بدانند که پشت هر میز خون است و باید جوابگوی خون این عزیزان باشند.
امیدوارم که برخی مسئولین یادشان بیاید این میز که پشت آن نشسته‌اند، محصول خون بهترین آدم‌های روزگار است و چه مسئولیت عظیمی بر دوش‌شان قرار دارد. »

این سخنان بیدارگر آقای حجازی فر مرا به یاد خاطره ای انداخت که در دوران جبهه برایم اتفاق افتاده بود:

"امروزصبح صحرای #دزفول مملو از سپاهی و بسیجی بود؛ همه آمده اند به صبحگاه مشترک #لشکرعاشورا؛ همه گروهان ها وگردانها باهمه تخصص ها؛ پیاده، ادوات، توپخانه و....

آخه قراربود #مهدی_باکری فرمانده لشکر برای همه سخنرانی کند.

من تا آن زمان، نه فرمانده لشکر دیده بودم و نه مهدی باکری...

اسم مهدی که می آمد مو بر تن آدم سیخ می شد و همه به وجد می آمدند.

مسئول اطلاعات و عملیاتمان می گفت: عراقی ها از مهدی خیلی می ترسند؛ او می گفت خودم در شنود بی سیم بعثی ها شنیدم که می گفتند برای جنازه مهدی از طرف فرماندهان ارتش بعث جوائز سنگینی تعیین شده است .

همین‌جور صحبتها باعث شده بود که فکر کنم مهدی باکری یک آدم متفاوتی با تیپ و هیکل خاصی است که تاکنون مثلش را ندیده ام.
من و امثال من که برای اولین بار قرار بود فرمانده لشکر عاشورا؛ مهدی باکری را ببینیم، منتظر دیدن آدم روئین تنی در حد و اندازه رستم و سهراب بودیم

💫همه منتظر بودند...
همه چشم ها به سوی معبر وردی فرمانده مهدی.

درست سر ساعتی که از قبل اعلام شده بود، تکبیر و هلهله شادی لشکریان عاشورا در آسمان پیچید؛ چنان‌که گوئی اهل آسمان نیز با بسیجیان همراه شده بودند.اما در این میان چشم من به #معبر بود که ورود فرمانده غول پیکر و پرآوازه و روئین تن را به تماشا بنشینم اما با دیدن یک بسیجی بسیار معمولی و لاغر اندام با لباس کهنه بسیجی، انتظارم به پایان رسید.

با خود گفتم:
فقط همین؟
مهدی باکری!؟

فرمانده لشکرعاشورا که اسمش لرزه برجان دشمن انداخته است، همین؟!

اما هنوز فکرمی کردم شاید با لحن و گفتار پرطنین اش، ویژه بودن مهدی را درک خواهم کرد که نا گاه با صحنه عجیبی مواجه شدم که راز اقتدار مهدی را برایم ترجمه کرد.

واقعا عجیب بود و الان که از آن واقعه بیش از دهها سال می گذرد، هنوز آن صحنه برایم بی مثال مانده است.
آری! با همین چشمان خودم دیدم که وقتی مهدی باکری؛ فرمانده نام‌آور لشکر عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی، خم شد و پتوی سربازی کهنه ای را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد و آن‌گاه با لحنی آرام جمله ای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی به هر کسی نقل کرده ام هم اشک از چشمان من سرازیر می شود و هم اشک مخاطبم...

به خدا سوگند همین الان هم با چشمان اشک آلود صدای ملکوتی اش در گوشم می پیچد که او می گوید:

"خاک بر سرت مهدی آدم شده ای که بیت المال را به زیر پایت انداخته اند؟!"

#موقعیت_مهدی

https://t.center/shahdanzende
کاش یک #تخریبچی
می‌زد به #معبر_نفس ما؛

تخریب می‌کرد
آنچه من است و #هوای_نفس !

که گاهی بدجور گیر می‌کنیم،
میان مین‌های القاب و #شهرت‌ها ...

#صبحتون_شهدایی🌷

ว໐iภ ↬ @shahdanzende🕊🕊
کاش یک #تخریبچی
می‌زد به #معبر_نفس ما؛

تخریب می‌کرد
آنچه من است و #هوای_نفس !

که گاهی بدجور گیر می‌کنیم،
میان مین‌های القاب و #شهرت‌ها ...

#‌شبتون_‌شهدایی
ว໐iภ ↬ @shahdanzende🕊🕊
#راهی_برای_شهادت


اگر میخواید شهید بشید
اگر خیلی دوست دارید به اجرشهادت برسید
آرزوی شهادت دارید

دعا نکنید جنگ بشه!

برید مثل شهدا گناه کنید ...!

گناه کنید تا زمینه ی شهادت براتون فراهم بشه....!

ولی مثل شهدا گناه کنیم !....

نه مثل من! نه مثل رفیقا مون تو خیابون!

شهید حسین ...... فرمانده گردان سلمان یه دفتر داشت گناهاشو توش می نوشت ..

💠یه مدت دفترش دست من بود...      

نگاه کردم یه روز یکی دو خط زیادتر  نوشته بود .گفتم چه گناه بزرگی کرده که این جا نوشته ...

دیدم نوشته .. می خوام برم دو رکعت نماز بخونم استغفار کنم ...

از ساعت ۱۰ تا ۱۰.۱۰دقیقه با بچه ها الکی خندیدیم ....
۱۰دقیقه وقت خدا رو ضایع کردم ...وقت خدا رو تلف کردم.

💠حالا  ما امروز چقدر جوک می گیم؟

پی ام می زنیم همین جوری چت می کنیم ...همه چی...

چه قدر از این ۱۰ دقیقه های وقت خدا رو ما داریم تلف می کنیم؟ بیایم مثل شهید حسین ...... گناه کنیم دیگه
نه؟

مثل اون بچه ۱۵ ساله که تازه نماز بهش واجب شده بود تو اردوگاه کارون ...

شب نمی تونستی راه بری از بس قبر کنده بودن بچه ها تو اردوگاه ...شب می رفتن می نشستن تو این قبر ها زیارت عاشورا می خوندن نماز شب ...گریه زاری ...که چی؟

که خدایا گناهان من رو ببخش آخه یه بچه ۱۵ساله مگه چه گناهی داره؟

گیر می دادی بهشون که مگه گناه تو چیه که این قدر گریه می کنی؟ .... زار می زنی خدایا من رو ببخش.

 گفت : دیشب می خواستم نماز شب بخونم خواب موندم  ... نماز ظهرم رو اول وقت نخوندم .

این گناه یه بچه بسیجی خط مقدمه دیگه نه؟😔😔

💠بیایم مثل اونا گناه کنیم اگر می خوایم گناه بکنیم مثل اونا گناه کنیم 
مث جوون پونزده ساله


اگه تا الان نخواستیم مث شهدا باشیم
لابد بهونه میاریم که اون موقع اینقدر شرایط گمراهی فراهم نبود
اره درسته
اون موقع جنگ بود و ویرانی
اصلا جوون فکر گناه سمتش نمیومد
اما ما داریم جوونایی که از نسل خودمونن هم سن خودمون
شهدایی مثل
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_محمد_سلیمانی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_دهه_هفتادی
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#شهید_رسول_خلیلی
...
که نشون دادن میشه با خدا آشتی کرد
اونقدری عاشق خدا شد تا شهید بشیم

💠راه شهادت راه شهیده
گمش نکنیم...
مولامون امام خامنه ای فرمود : در باغ شهادت هنوز بازه
هنوزم کوره راهی هست
هنوزم معبری هست
دل را باید صاف کرد...
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة بحق الزهـــــرا سلام الله علیها

#شهید_حجت_الله_رحیمی
#کمی_تأمل
#دلنوشته_هایی_خودمانی
#راه_شهادت
#معبر_تنگ

@shahdanzende