🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#شیر
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
🌷 ازت ممنونم؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوان‌تر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه و آله السلام...
ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه‌ی زمانی قراردادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی، نمونه‌اش حب شه‌زاده علی‌اکبر -علیه‌السلام- رو عنایت کردی.
الهی! أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر"

❤️ مامان؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگ‌ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم؛ دوستت دارم
...و امّا
روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم.
پدر شما #لقمه_حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم...

💎 فرازهایی از وصیت‌نامه‌ی #شهید

🗓 به مناسبت سیزدهم اسفند، سال #روز شهادت شهید مهدی صابری، مدافع حرم تیپ فاطمیون
https://t.center/shahdanzende🕊

#لقمه_پاک
#نطفه_پاک
#شیر_پاک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ڪلیپ

●همیشہ تو خونہ صدام مےزد:
همسر شـ هید نوروزی
همسر شـ هید جان
وقتے زل‌مےزد بهم مےگفتم باز چےشده؟
مےگفت: سنت کوچیکتر از اونیہ ڪہ بهت بگن همسر شـ هید هنوز بچہ ای آخہ!
عَوضش میشے ڪوچیڪترین همسر شـ هید…

#شهید_مهدی_نوروزی🌷
#شیر_سامراء
#سالروز_شهادت


•••❥•ʝøɪɴhttps://t.center/shahdanzende🕊
༻‌🦋🦋༺‌

#سلام_بر_ابراهیم

💢سال ۱۳۵۴ بود. من با یکی از دختران محله، مخفیانه دوست شدم. آن زمان حدود هفده سال داشتم. در یک ساعت خلوت، داشتم توی کوچه با همان دختر حرف می‌زدم. محو صحبت بودم و به اطراف و پیرامون خودم توجه نداشتم. یکباره دیدم که ابراهیم از سر کوچه به سمت ما می‌آید!

🔸رنگ از چهره‌ام پرید، دیگر کار از کار گذشته بود. او متوجه ما شد. من آمدم کنار دیوار و در فاصله‌ی یک متری کنار آن دختر ایستادم. ابراهیم همان‌طور که از جلوی ما عبور می‌کرد، در حالی که سرش پایین بود سلام کرد. جواب سلام را دادم و دیگر چیزی نگفتم. رنگ صورتم پریده بود. ابراهیم توقف نکرد. هیچ حرفی نزد و آرام از کوچه عبور کرد. نمی‌دانید چه استرسی به من وارد شد. اگر توی همان کوچه همان‌جا مرا می‌زد، این قدر ناراحت نمی‌شدم.

🤯 اگر پدر و مادرم می‌فهمیدند، اینقدر نگرانی نداشتم که ابراهیم ماجرای ارتباط ما را فهمید. او بهترین دوست من بود. شب و روز با او بودم. او استاد کشتی و والیبال من بود. او مرا به جمع والیبالیست‌ها کشاند. من هرچه اعتبار داشتم به خاطر او بود آن شب خواب نداشتم. فردا اگر ابراهیم من را ببیند چه می‌گوید؟ اگر مرا در میان بچه‌ها تحویل نگیرد؟ این افکار داشت مرا دیوانه می‌کرد. آن شب خیلی طولانی شد.

🏡صبح که شد اولین جایی که رفتم منزل ابراهیم بود. در زدم. آمد دم در و مثل همیشه سلام و علیک گرمی داشت. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده! من سکوت کردم. ابراهیم هم چیزی نگفت. چند دقیقه‌ای گذشت. بغض گلویم را گرفت. گفتم: داش ابرام یه چیزی بگو. اصلا ً‌بزن توی صورتم، فحش بده. به من بگو بدبخت، این همه نصیحت کردم و ... ابراهیم انگار که چیزی ندیده و نشنیده گفت: «از چی داری حرف می‌زنی؟» گفتم: دیروز مگه ندیدی که من با دوست دخترم.

🔻پرید تو حرفم و گفت: «این حرفا چیه، من چرا باید سرت داد بزنم. تو شاید تصمیم داری با اون دختر ازدواج کنی. من که نباید مانع بشم.» بعد مکثی کرد و گفت: «شما هنوز همون دوست خوب ما هستی.» خیره شدم به صورتش بعد خداحافظی کردم و برگشتم.

💬 خیلی فکر کردم. این برخورد ابراهیم خیلی درس داشت. اون روز ساعت‌ها فکر کردم. شب بود که تصمیم خودم را گرفتم. یک راست رفتم سراغ اون دختر و گفتم: ببین دختر خانم، اکثر پسر‌هایی که با یه دختر رفیق می‌شن، قصدشون ازدواج نیست. اون‌ها افکار شیطانی دارن. عاقبت خوبی برای اون دختر ایجاد نمی‌شه. بعد چند نفر را مثال زدم و گفت: این‌ها زندگیشون تباه شد.

بعد گفتم: تو هم اگه می‌خوای در آینده، زندگی خوبی داشته باشی، دنبال این مسائل نرو. کسی که هر روز با یه پسر باشه در آینده و در زندگی مشترک مشکل پیدا می‌کنه بعد هم خداحافظی کردم و گفتم: شتر دیدی ندیدی. ما برای همیشه رفتیم.

🌀یک راست رفتم سراغ ابراهیم و کل ماجرا را برایش تعریف کردم. گفتم: من با این دختر می‌تونستم همه‌گونه ارتباط داشته باشم، اما رفتم و این حرف‌ها را بهش گفتم و برای همیشه خداحافظی کردم. انشاء‌الله تا وقتی که خدا کمک کنه دنبال این مسائل نمی‌رم.

🤲ابراهیم سکوتش را شکست و گفت: «برو دعایش را به پدر و مادرت بکن. اگر شیر پاک مادرت و لقمه حلال پدرت نبود، مطمئن باش این کار را نمی‌کردی.»

#شیر_مادر_نان_پدر_حلالت_آقا_ابراهیم💐



iD ➠https://t.center/shahdanzende🕊
🖇🤭


سردار #حاجے_زاده عزیز🍃
تولدتون مبارڪ♥️
.
#شیر_مرد
#سردار_شجاع
#سردار_تنہا_نیستــ

°•.🍃♥️🖇
مادر #شهید محمد هادی ذوالفقاری:
از روز اول به ما یاد داده بودند که نباید گرد گناه بچرخیم. زمانی هم که باردار می‌شدم، این مراقبت من بیشتر می‌شد. بسیار در مسائل معنوی مراقبت می‌کردم.به غذاها دقت می‌کردم و هر چیزی را نمی‌خوردم.

کتاب "پسرک فلافل فروش"

#نطفه_پاک
#شیر_پاک
#لقمه_حلال

@shahdanzende
#یا_امیر_المؤمنین_ع


#افطار امروز،طعم دیگرے دارد!
حتے ڪاسہ ے #شیرِ گوشہ ے سفره،
#روضہ_خوانے میڪند...

باور ڪن ڪه خدا هم
#بغض دارد امشب...


ว໐iภ ↬ @shahdanzende🏴
بترسید از مسئولین و افرادی که در جامعه غربی درس خوانده اند و در فضای فرنگ رشد کرده اند....
امکان دارد با هر ظاهری حتی با عبا و عمامه و یا با محاسنی اسلامی بازگردند و خواهان مسئولیت در #انقلاب باشند به هیچ وجه به آنها اعتماد نکنید
هدف غرب و غربزده ها این است که روحیه جهاد و شهادت و استقلال را از ما بگیرند پس در مواجهه با آنها احتیاط کنید...
تمام حواستان به #ولی_فقیه باشد و مو به مو پیرو فرمایشات او باشید...

#فرمانده تیپ ویژه شهدا
#تیپ_حضرت_ابوالفضل
#قهرمان کشتی کشور
#بسیجی بصیر و گمنام
#یل میدانهای نبرد حق علیه باطل
#شیر کوهستانهای کردستان و غرب #دلسوخته واله
#عاشق شیدا
#مجنون مولا علی مرتضی(ع)
#شهید_سیدمصطفی_میرشاکی

@shahdanzende
🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
‍ #زبان_حال_زیارت_نرفته_هاااا ای رفیقان که سوی شهر حسین در سفرید این دل غمزده و زار مرا هم ببرید زیر یک پرچم و بیرق همگی سینه زدیم شرط و انصاف نبوده که شما ها بپرید فکر این مساله بدجور خرابم کرده که چرا شاه کرامت دل من را نخرید من شنیدم که در این خانه…
‍ و تو
#اے_زائرچہ خوب شنیدے .

َل_مِن_مُعینِ #مہدی ات را کہ اینچنین شتافتے
ومن...هنوزهمان
#جا_مانده ی بی سروپاےهمیشگی کہ ڪافی نبودبرایش گریہ هاےشب قدروعرفہ ومحرمُ و و و....😢
وتو
#اےزائرشڪ ندارم یڪ سال خوب بودنهاراتمرین کردے...اخݪاقت...نمازت...زبانت ...#حجابت...
ک ارباب صدایت ڪرد
ومنِ
#جامانده خود میدانم چه ڪردم ک باز خطـ خوردم...😔 #اے زائر...سرازپانمیشناسے...ب پابوسی بے سرمیروے؟؟ #اے زائر...بدان...قدم بہ قدمت راجا پاےخانم #زینب س میگذارے...
راستي...
منِ #جامانده نیز اسمم راگزاشتہ ام #کنیز_زینب...
اما بدان اینجا هرروز براےمن #یوم_الحسرت است...
بیاور براے من کمی ازتربت راتاخاڪ برسرکنم درین آلوده روزهاے #تهران تنها آن خاڪ شفاےمن است...
راستی #اے_زایر...
صداے دخترکی کہ بین راه میگوید
#اشرب_ماء_یازوار را کہ میشنوے...؟؟
چہ میکنے؟؟؟😔
راستے...
#چـــــــــادر کہ بہ سر داری؟؟
لطفش بہ این است کہ #خاڪی شودها...
لطفش بہ این است #کفشہایت ازیڪ جایي بہ بعد دیگر نباشدها...
راستے...اگرمادرے #شیر_خواره داشت توهوایش راداشتہ باش....
مےروے؟؟ بہ سݪامت...سلامِ ماراهم برسان...
بگو...قول مےدَهَمت آقا..... #باز_هم_فاصله_ها_بغض_گلوگیر_شده
#جا_مانده
#شرح_فراق_ما_را_بس
#خودنویس
💌🖋

#کـــانال_رفتند_تا_بمانــــیم
🆔 @shahdanzende
محـبوبتـرین سـید دنیا
عـیدت مـبارک💚
چه #جلالی فتبارک الله 🌹👌
چه #جمالی فتبارک الله 🌹👌
پسر #حیدر فتبارک الله 🌹👌
#جگر_حیدر فتبارک الله🌹👌
#شیر_نر_حیدر فتبارک الله 🌹👌

#مقام_معظم_دلبری😊👌
🌸🍃 #کریم_اهل_بیت

مادرش #فاطمه باشد
و پدر هم که #علی،🌼💐

پسری همچو #حسن
#شیرِ_جَمل خواهد شد...🍀💕

#آقامون
#علی_پدر_شد 🎉🎊