🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#شهـداے_گمنـام
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
🌹 #شهیـد_گمنـام_سلام


🌸 مجید موقع اعزامش بہ جبهہ ۱۸ سالش بود . روز اعزام بهش گفتم : مجيد ! من دوست ندارم تو رو دست و پا شڪستہ ببينما ...! مواظب خودت باش ، نرے و درب و داغون برگردے .
خنديد و گفت : نه مامان ! خيالت راحت من جورے ميرم ڪہ ديگہ حتے جنازه ام هم بہ دستت نرسہ .
بہ شوخے گفتم : لال شے ! اين چہ حرفيہ میزنے ،
موقع اعزام مجيد اصلاً ڪنارم نمےماند ،
من هم دوست داشتم بچه ام مث بقيہ بسيجےها يہ ڪم ڪنارم بمونہ .
هر وقت هم مےيومد ، گونه هام رو مے گرفت و مےگفت : چيه مامان ! چرا رنگت پريده ؟ چرا ناراحتے ؟
بهش گفتم : اين چہ وضعشہ ؟ تو چرا مدام اين ور و اون ور ميري و پيشم نمےنشينے ؟
گفت : من وقتے ڪنارت مےنشينم و اون احساس و محبت مادرانہ رو توے چهره ات مبينم ، مےترسم شيطون وسوسہ ام ڪنہ و نذاره برم . موقع رفتن اومد سراغم باهام روبوسے ڪرد و گفت :
مامان ! وقتے سوار شديم من وسط اتوبوس مےايستم ،
من تو رو نگاه مےڪنم ، تو هم من رو نگاه ڪن . تا جايـےڪہ ميشہ همديگہ رو نگاه ڪنيم ...
وقتے ماشين حرڪت ڪرد تا لحظہ ے آخر براے هم دست تڪون دادیم و همدیگہ را نگاه ڪریم .
اين آخرين ديدارمون بود ...
چند روز بعد خبر شهادتش رو برام آوردند
همونطور ڪہ خودش گفتہ بود ديگہ جسدش برنگشت ...


راوے : مادر شهيد
📚 منبع : ڪتاب حڪايت فرزندان
روح الله ۲ ، صفحه ۹۲

#شهیـدمجیـدقنبرے
#شهـداے_گمنـام


🌷 ڪانال « رفتندتابمانیم 🌷
💟 @shahdanzende


دوستان خود را نیز دعوت نمایید ...