♦️ بچه را همراه با یکی از رفقایش غسل داده و کفن کرده بود. چند لحظهای باهم کنار جنازه بچهمان تنها نشستیم. خیلی بچه را بوسیدیم و با روضه حضرت علیاصغر(ع) با او وداع کردیم، با آن روضهای که امام حسین(ع) مستأصل، قنداقه را بردند پشت خیمه. میترسیدم محمدحسین بالای سر بچه جان بدهد. تازه میفهمیدم چرا میگویند امان از دل رباب
.
♦️ خودش رفت پایین قبر. کفن بچه را سر دست گرفته بود و خیلی بیتابی میکرد. شروع کرد به روضه خواندن. همه به حال او و روضههایش میسوختند.
♦️ برای سنگ قبر بچه، خودش شعر گفت:
داغی بده که حس کنم تو را
داغ لب ترکترکِ اصغر تو را
طفلم فدای روضه صدپاره اصغرت
داغی بده که حس کنم آن ماتم تو را
.
.
پ.ن: برشی از کتاب
#قصه_دلبری،
خاطرات
#همسر_شهید #شهید_محمدحسین_محمدخانی .
تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و هدیہ به روح مطهر شهید صلواتـــــ .
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی#شیرخوارگان_حسینی#حضرت_علی_اصغر#شب_هفتم_محرمhttps://t.center/shahdanzende