یسنا نمیدانست وقتی دارد
پشت سر پدر آب میریزد
آخرین بار است نمیدانست
وقتی برگشت و نگاهش کرد
آخرین بار بود اگر میدانست
آنقدر به تماشایش مینشست
که او را هم با خود ببرد ...
اما خوب میداند تنهایی چیست،
خوب میداند دلتنگی چیست ...
امروز یسنا برای‌پدرش
#جشن_تولدگرفت ... جشن تولدی برای شروع
تحول من و تو گرفت ...
آری تولدی ازجنس نور، صفا،
عطرشهدا ...
با دستان کوچکش کیک خریده بود،
برای کودکان و نوجوانان شهرش
هدیه تدارک دیده بود، خلاصه مراسم
ساده و بی ریایی ترتیب داده بود
تا یاد خاطره شهدا را برایمان زنده
نگهدارد ...
امروز همه ی شهر دزفول مهمان
یسنا بودند ...
اما مسولین بدا بحالتان که این
مهمانی رزقتان نشد،میدانم درگیر
بودید، درگیر فرجام برجام یا
درگیر انتخابات آینده ..
هدیه تولد پدر یسنا،امروز صلوات بود
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد#تولدت_مبارک_مرد_آسمانی#یسنا_دختر_بابا#شهید_امیرعلی_هویدی#شهید_مدافع_حرم@shahdanzende
