🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#امیر_رزاق_زاده
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
🍃🌺
🎾 #نحن_الغالبون ✌️

✩✬✩✬✩
○°•☆ #خاطرات_ماندگار ______⇘⇘⇘⇘⇘

4⃣ #روایت_چهارم

☜ فراتر از اسطوره

🔷🔹اقناع سازی نه تحکّم🔹🔷

💠 در فاصله بین مرحله سوم و نهایی عملیات #بیت‌المقدس، رزمندگان گردانی که فرماندهانش عمدتا به شهادت رسیده بودند، اعلام کرده بودند که قادر به ادامه رزم نیستند و قصد عقب نشینی دارند. در آن شرایط به لحاظ تعداد نیرو در شرایط خوبی قرار نداشتیم. #حاج_احمد گفت: من می روم و با آنها صحبت می کنم اگر ماندند فبها اگر نه که مرخص شان می کنیم؛ حدود ساعت 2 بامداد بود که به همراه ایشان به محل رفتیم. در گردانی که لبه خط بود، در محل مناسبی که بچه ها مصون باشند، تجمعی صورت گرفته بود و حاج احمد با پای مجروحش به صورت ایستاده، سخنرانی کرد؛ ابتدا مسائل کلی را مطرح کرد و گفت که یک گام تا فتح خرمشهر داریم و نباید پا پس بکشیم. دشمن در اهدافش مستحکم است ما هم باید چنین باشیم. 

🍃 ایشان به تبعیت از مولایش سعی نمی کرد به صورت تحکمی برخورد کند و همواره روش اقناعی داشت لذا بحث به پرسش و پاسخ رسید، که خود این موضوع نکته جالب توجهی در میدان نبرد بود. پرسش ها حول و حوش وضعیت نظامی، وضعیت سیاسی کشور، شرایط جهانی و ... بود اما بحث به جایی رسید که چند نفر گفتند ما نیاز به غسل داریم و واجب است به عقب بازگردیم؛ آنها می خواستند این موضوع را بهانه به عقب برگشتن شان کنند اما #حاج_احمد_متوسلیان نکته ای گفت که برای من عجیب بود؛
🔺ایشان گفت من هم شرایط شما را دارم و یک ماه است نیاز به غسل دارم اما با اینکه هر روز از شهر آبادان می گذرم و حمام هم در دسترس است خود را همچون شما رزمندگان می دانم و تیمم بدل از غسل کرده ام چرا که حضور در خط و منطقه و حفظ جان رزمندگان و خاک میهن اسلامی اهمیت بالاتری دارد؛ اجازه دهید عملیات به اتمام برسد، همه با هم به عقب بازمی گردیم. حاج احمد همواره به یاد رزمندگان بود و تمام تلاشش را می کرد که قطره خونی به دلیل اهمال فرماندهی به ناحق ریخته نشود و همواره آنها را درک می کرد.

👁‍🗨 #امیر_رزاق_زاده

📩 [ حاج احمد همیشه به یادت هستیم...]

○°•➲ #free_Motevaselian
‌ _______________________________

💯 کمپین #متوسلیان_را_آزاد_کنید 👇
@shahdanzende⭕️
🍃🌺
🎾 #نحن_الغالبون ✌️

✩✬✩✬✩
○°•☆ #خاطرات_ماندگار ______⇘⇘⇘⇘⇘

3⃣ #روایت_سوم

☜ فراتر از اسطوره

💠 در مرحله دوم عملیات #بیت_المقدس که بنا بود رزمنده ها از جاده اهواز - خرمشهر عبور و به سمت دژ مرزی بروند، کارزار سختی در جریان بود که سرهنگ سلیمان جا و افراد لشگر 21 حمزه و تیپ 27 و تیپ عاشورا برای بازدید از منطقه و شناخت و تقویت خط پدافندی حضور پیدا کرده بودند. 

🍃 در آنجا جلسه سرپایی با مسئولان قرارگاه نصر در حال انجام بود، حین بازدید گلوله توپی شلیک شد که ترکش آن به سفید ران #حاج_احمد اصابت کرد و این باعث مجروحیت سخت ایشان شد. من با چفیه پای ایشان را بستم و بلافاصله به اورژانس کنار جاده اهواز - خرمشهر منتقل شان کردم؛ کادر پزشک گفتند که ایشان باید به عقب بازگردد و به بیمارستان اهواز یا شهرهایی که مراکز با امکانات بیشتری دارند منتقل شوند اما حاج احمد مخالفت کرد و گفت همین جا عمل جراحی انجام شود. 

با درخواست ایشان موافقت شد و تیم پزشکی بیمارستان مهیا شدند و می خواستند حاج احمد را بی هوش کنند اما او مخالفت کرد و گفت: 🔻«چون من اطلاعات و مطالب پر اهمیتی از عملیات های آینده دارم ممکن است در حالتی که به هوش نیستم اطلاعات را لو دهم لذا من را بی حس کنید». عمل با بی حسی موضعی و درد فراوان انجام گرفت و ترکش خارج شد. جالب است برخی از هم قطاران ایشان که هم رده و هم تراز ایشان بودند برای مدت ها از منطقه خارج شدند و دوران نقاهت را سپری کردند اما حاج احمد در منطقه ماند و هدایت و رهبری اش را ادامه داد تا هنگامی که #خرمشهر آزاد شد.

~•○°☆🍃🌺🍃☆°○•~

"إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ"

"آنان که گفتند: آفریننده ما خداست سپس استقامت کرده و ثابت قدم ماندند بر آنها هیچ ترس و بیمی و حزن و اندوهی (در دنیا و عقبی) نخواهد بود."

👁‍🗨 #امیر_رزاق_زاده

📩 [ حاج احمد همیشه به یادت هستیم...]

○°•➲ #free_Motevaselian
‌ _______________________________

💯 کمپین #متوسلیان_را_آزاد_کنید 👇 Channel: ➡️ @shahdanzende
🍃🌺
🎾 #نحن_الغالبون ✌️

✩✬✩✬✩
○°•☆ #خاطرات_ماندگار ______⇘⇘⇘⇘⇘

2⃣ #روایت_دوم

☜ فراتر از اسطوره

💠 روایت دوم مربوط به گفتگویی است که در خودرویی که به سمت خرمشهر می رفت، انجام شد. درون خودرو، آقای #تقی_رستگار_مقدم، #حاج_احمد_متوسلیان، #نصرت_الله_کاشانی و بنده حضور داشتیم که نوار این نشست نیز ضبط گردیده است. حاج احمد در حالی که در داخل کشور علاقه به گمنامی و غربت داشت اما در مسائل برون مرزی چنین نمی اندیشید. 

در داخل خودرو، آقای کاشانی بحثی را مطرح کردند و گفتند اگر الان همه ما به اسارت دشمن درآییم هر کدام مان چه عکس العملی نشان خواهیم داد؟ آقای کاشانی گفت: من لباسم را در می آورم و می گویم بسیجی و رزمنده معمولی بوده ام و این طور فشار را از خود برمی دارم. در نتیجه اطلاعاتم محفوظ می ماند. 

✳️ آقای رستگار و من هم چنین نظری داشتیم اما حاج احمد کاملا موضع متفاوتی داشت و گفت که من هویت و سِمتم را پنهان نمی کنم و می گویم فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله هستم و آنجا همچون دورانی که به واسطه فعالیت در گروه #توحیدی_صف و مبارزه با حکومت پهلوی تحت شکنجه #ساواک بودم، در مقابل شان مقاومت می کنم و کلامی سخن نمی گویم. حاج احمد به دلیل اینکه #بوکسور بود می گفت در مقابل شکنجه همچون حضور در رینگ مقاومت می کنم و نمی شکنم.

⚡️ جالب که دو ماه بعد یعنی در تیر ماه سال 1361 به اسارت #فالانژها درآمد و مطمئنا ایشان همین رویه را در آنجا اجرا کرده است و اطلاعاتی بروز نداده.

👁‍🗨 #امیر_رزاق_زاده

📩 [ حاج احمد همیشه به یادت هستیم...]

○°•➲ #free_Motevaselian
‌ _______________________________

💯 کمپین #متوسلیان_را_آزاد_کنید 👇
@shahdanzende