🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#ارادت_شهدا_به_حضرت_زهرا_س
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
💠 #ارادت_شهدا_به_حضرت_زهرا_س


🌸 محمد ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت . یڪی از سادات گردان نقل می ڪرد :
یڪ بار به سنگر فرماندهی رفتم . محمد به احترام من از جا بلند شد . گفتم : « یڪ مرخصی چند ساعته می خواهم تا به اهواز برم » به دلایلی مخالفت ڪرد . اصرار ڪردم اما بی فایده بود در نهایت وقتی ناامید شدم گفتم :
«باشه شڪایت شما را می برم پیش مادرم.» هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم ڪه پا برهنه به دنبالم دوید !
دستم را گرفت و گفت :«این چه حرفی بود ڪه زدی ؟! بیا این برگه ی مرخصی سفید امضا ڪردم هر چه قدر میخواهی بنویس.»
تا به چهره اش نگاه ڪردم دیدم خیس از اشڪ است . گفتم : «به خدا شوخی ڪردم منظوری نداشتم و...» اما محمد همچنان اصرار داشت ڪه من حرفم را پس بگیرم !
یڪ سال بعد در عملیات ڪربلای 10 گلوله ی خمپاره به درون سنگر اصابت ڪرد . خیلی عجیب بود ، سه ترڪش به او اصابت ڪرده بود . یڪی به پهلو یڪی به بازو و دیگری به سر .
یڪ باره به یاد حرف سال قبل محمد افتادم . او از شهادت خود این گونه گفته بود : من در عملیاتی شهید می شوم که با رمز یا زهرا (س) باشد و من آن زمان فرمانده گردان یا "زهرا(س)" باشم . مدتی بعد پیڪر او تشیع شد و همان گونه ڪه وصیت ڪرده بود سربند یا "زهرا (س)" به پیشانی او بستیم و در ڪنار دوستانش در گلستان شهدای اصفهان آرمید .


🌹 مداح دل سوخته شهید #محمدرضا_تورجی_زاده


🆔 @shahdanzende