♻️ سال ۸۸ هم میخواستند، مهندس
موسوی را ابراهیم رئیسی سال ۱۴۰۰ کنند:
#میرحسین_موسوی و
#سید_ابراهیم_رئیسی شباهتهای شان بیش از تفاوتهای شان است.
دو مدیر ردهبالایی که جوانیشان را در دهه۶۰ و تلاطمهای آن گذارندند، و مؤید اتفاقات دهه شصت و به خصوص سال۶۷ بودند.
شعارهای انتخاباتی ۹۶ و ۴۰۰
#رئیسی هم خیلی به شعارهای ۸۸
#موسوی شباهت داشت.
رئیسی از برنامه ۷۰۰۰ صفحهای گفت و جز بایدهایی و نبایدهایی از آن ندیدیم.
جناب
میرحسین هم از برنامه سبز اقتصادی گفت و سرانجام اعلامیهای ۵۶ مادهای در خبرگزاری فارس به عنوان برنامه اقتصادی منتشر شد.
که آن هم شامل بایدها و نبایدها و کلیاتی بیش نبود.
https://www.farsnews.ir/amp/8801270771و از همه شگفتتر اینکه میر و نخست وزیر دهه۶۰ که به اقتصاد دولتی شهیر بود و خیلی از اقبالهای سال ۸۸ هم به وی به دلیل همین شهرت بود.
در اعلامیه ۵۶ مادهای خود بارها بر خصوصی سازی و اصل وارو شده ۴۴ قانون اساسی تأکید کرد و گویا بود که این سخن
موسوی دهه ۶۰ و حتی دهه۷۰ نیست و ...
البته در بحث نظری و فکری و آکادمیک
میرحسین شاید قابل مقایسه با رئیسی نباشد، ولی از حیث کارگزاری، هر دو کارگزار یک نظام هستند.
سرانجام در بازه ۹۲ تا ۴۰۰ تمام ستاد و جریان ورای
موسوی و نویسندگان متونش از آخوندی و زنگنه و واعظی و نهاوندیان و نوبخت و همتی و ... در معیت مدیر عاقل نظام
#روحانی _که
موسوی مردم را به انتخابش دعوت کرد._ دولتمرد شدند، و حاصل آن چندسال تورمی چند صد درصدی و سقوط پول ملی با ده برابری قیمت دلار و رکود بی سابقه در کنار چوب حراج به هستهای کشور و
#برجام مضر به حال ایرانیان شد.
اگر در سال ۸۸ اکثریت مردم به جای اقبال به
#احمدی_نژاد به مهندس
موسوی رو میکردند، و همین اتفاقات دولت
#روحانی مانند
#آبان۹۸ رخ میداد جناب
موسوی مانند اعدامهای سال۶۷ سکوت میکرد یا به مقابله میپرداخت؟!
میدانیم که جناب
موسوی در هیچ انتخابات پیش از ۸۸ اجازه ورود نداشت، ولی آیا مهندسان تأیید صلاحیت جناب
موسوی در سال ۸۸ علاوه بر اینکه دنبال دوقطبی کردن فضای جامعه بین کف طرفداران اصلاحات و انبوه عدالتخواهان و زدن احمدینژاد با
موسوی بودند، دنبال یک ابراهیم رئیسی ساختن از
موسوی نبودند؟!
البته ایکاش جریان فاسد امنیتی
موسوی را در میدان تخاصم نمیانداختند و فرصت میدادند، تا سال ۹۲ به انتخاب مردم گذاشته شود و مانند خاتمی و روحانی و ظریف مجددا امتحان پس دهد.
اگرچه احمدینژاد هم مدتی کارگزار این نظام بود ولی همیشه فرمانبردار نبود، زیرا خود منظومه فکری از پیشرفت و آزادی و تعریف انسان داشت، و مشکلش با این ساختار از آنجا شروع شد که زیر بار هر دستور و برنامه نمیرفت و اگر خیلی فشار رویش بود و ناچار به اجرا میشد پیوستی مردمگرا میزد، مانند پرداخت یارانهی نقدی در الزام آزاد سازی قیمتها و یا پرداخت سهام عدالت در الزام اصل وارو شدهی ۴۴ و تا آخر دنبال آزاد سازی منابعملی و انفال برای
#مردم بود.
ولی رئیسی امروز وارد میدانی شده که فقط امضا کننده است و حتی خلاف شعارهایی که داد و اقلیتی را همراه کرد به خواست معیشتی آن اقلیت هم پشت کرده .
البته تا این ساختار و مناسبات و دوقطبی سازیهایی مانند سال۸۸ هست ورود در این عرصه کاری عبث است.
اگرچه طبق آنچه که آقای
#دکتر_احمدی_نژاد در دو نامه خود به رهبری و در ارائهی
#مدیریت_ایرانی مطرح کرده بین تمام سیاستمداران و نظریهپردازان تنها کسی است که راهکارهای جزئی و کاربردی برای حل مشکلات اجتماعی و سیاست و اقتصاد دارد و به نظر بنده روح
#مردم_گردانی اقتصاد در این رویکرد جذابیت و واقع بینی آنرا افزوده، ولی قرار گرفتن ایشان در این ساختار بسته و مهندسی شده هم که رئیس دولتی را مطلوب میداند که حتی به قیمت جانش ماشین امضا باشد، فقط نابودی استعداد و نظریات علمی و ایجاد فرصت برای وضع موجود است که همین هم تاکنون مانع معاملهی ایشان با قدرت بوده و او و دوستانش را در تنگنا نگهداشته.
@shafieikia