🔺 این سخن
#محسن_رضایی راهبرد جنگ تعریف شده بود:
✔️ در عملیّات
#بیت_المقدس۲ که بی سیم چی بودم و با فرمانده مخابرات گردان، شهید
#سیدحسن_میریونسی در سنگر مخابرات بودیم، به یاد دارم که وقتی دشمن تک سنگینی انجام داد و از ارتفاع الاغلو به پایین، و به سمت نیروهای
#گردان_کمیل که روی تپه ای بین ارتفاعات « الاغلو » و « دلبشک » مستقر بودند سرازیر شده بود، خود از پاور (بلندگوی) سنگر مخابرات شنیدم که فرمانده وقت گردان کمیل، برادر
#درویش با ستاد لشگر مشاجره ای شدید داشت، و وقتی که از ستاد برادر
#سعیدقاسمی به آقای درویش می گفت که از قصدش برای عقب کشیدن نیروها منصرف شود و با وعده ی الحاق گردان بلال در فردای آن شب آیه ی «و ما رمیت ...» را می خواند، آقای درویش با همان لحن بچه تهرونیش گفت: «حاج سعید برای من قرآن نخون من خودم بچه آخوندم، من بچه هامو به کشتن نمی دم و آماده ی دادگاه نظامی هم هستم !» و آن شب نگذاشت بچه های گردان زیر آتش سنگین دشمن بمانند و به این ترتیب هم بسیجیان را از تلفات نجات داد و هم تپه نیز حفظ شد، چون دشمن بعثی هم می دانست که گرفتن آن تپه بین دو ارتفاع بلند توجیه نظامی ندارد و با این تدبیر ده ها تن زنده ماندیم!
ولی مابقی فرماندهان که اطاعت از فرماندهی را اطاعت از امام و خدا می دانستند این تدبیر نمی کردند و...
#کربلای۴#راهبرد_پشته_از_کشته@shafieikia