☑️ از خمینی ای که درشت نوشتند، تا خمینی ای که درست ننوشتند:
🔻خمینی فقط یک شخصیت انقلابی بزرگ در عصر حاضر نبود، او شروعِ ظهور یک نگرش آخر زمانی و اصیل از انسان و رابطه اش با دین و خدا بود.
اگر چه او نیز مانند دیگر غیر معصومان تحت تأثیر باورها و سنت ها و محیط پیرامون خود، فرود و صعودهایی در حیاتش بروز کرد که چه بسا شخصیت ذاتی ایشان را به محاق می برد، ولی او با خلوص و پاکی اش خط شکن موفقی در حوزه ی دین و اجتماع شد.
اگر خمینی را همانگونه که بود می نوشتند، همان خمینی بود که آقازاده اش حتی
حق تماس تلفنی از بیت المال و وجوهات نداشت، و همان خمینی بود که در مصاحبه های "نوفل لوشاتو" از
#آزادی و
#حق_مردم و
#عدالت می گفت.
خمینی را به حال خود می گذاشتند همان خمینی بود که در ماه های نخست انقلاب به قم رفت و طلبگی و خدمتگزاری را بر رهبری ترجیح داد، و روحانیت را از کار اجرایی دور می خواست.
ولی نباید از نقش افرادی مانند جناب
#رفسنجانی در ترجیح درشت نویسی بر درست نویسی از خمینی غافل شد، نمی خواهم بگویم تنها کسی که در این روند موثر بود فقط وی بود، ولی نقش مهمی داشت.
از قهرش با امام و فشارش بر ایشان برای عدم ریاست جمهوری بنی صدر که از همان نخست با گروه فشارش خواستار عزل او توسط امام بود، تا لابی اش بر قائم مقام رهبری شدن جناب منتظری در خبرگان علیرغم مخالفت امام، تا رقابتش با باند مهدی هاشمی که از ماجرای "مک فارلین" بالاگرفت و به چالش امام و منتظری منجر شد!
و پیش از آن نیز ماجرای جناب شریعتمداری و قطب زاده که گفتند قصد کودتا داشتند و هنوز معلوم نشد این دو بدون سلاح و ارتش چگونه دنبال کودتا بودند؟! ولی بهانه ی حذف مرجعیتی شد!
تا ماجرای ورود ایران به خاک عراق پس از فتح خرمشهر که به اقرار جناب رفسنجانی و رضایی امام بنابر چند دلیلِ عقلی مخالف بود، و تأکید رفسنجانی در همان جلسه بر اهمیت چاه های نفت مجنون که با لابی و مدیریت جناب رفسنجانی پس از عملیات های پرتلفات رمضان، و محرم، والفجرهای مقدماتی و یک و... سرانجام در خیبر بود که وی به آرزوی چاه های نفت مجنون نزدیک شد که با پاتک طلایه و گره خوردن اوضاع، جناب رفسنجانی که محسنش در بلژیک به سر می برد چنین ادعا کرد که _ امامی که مخالف ورود به خاک عراق بود_، خواهان حفظ جزائر ولو با کشته شدن فرماندهان است، و همان منجر به حذف همت ها شد.
و کسی از اکبر رفسنجانی تا زنده بود جویا نشد، که ماجرای انفجار یکی از درهای زندان اوین در سال ۶۷ هم زمان با مرصاد چه بود، و شاید هم چون حفظ مجنون حذف اوینی ها را وی و دوستانش با میل خود از امام استمزاج کرده بودند، و سید احمدی هم نیست تا اصل ماجرا را روشن کند.
بیت امام نیز دست کسانی بود که از دوستان و بعضا هم استانی های غریق کاخ سعدآباد بودند، و همانها امروز کاخی به نام حرم امام ولی به کام قرائت رفسنجانی و دوستان از خمینی ساخته اند.
به جا بود خاندان ایشان در درست نوشته شدن ایشان ساعی باشند ولی متأسفانه درشت و غلط نویسی خمینی را اغلب دامن می زنند.
شاید گاهی حاج آقا روح اللّه که غالب شخصیتش عارفی عُرفی بود، در کسوت فقیهی انعطاف ناپذیر ظاهر می شد، ولی دید عرفانی و الهی اش به انسانی که تجلی جمیع اسماء إلهی و خلیفة اللهی می تواند باشد، فقه پویایی را به ارمغان آورد که متأسفانه این بُعد ایشان نیز درست نوشته نشد، و مسلما این فقه پویا که بیشتر به بازی شطرنج و ماهی اوزون برون محدودش کردند، اگر به میادین جدی مانند اجرای حدود و حجاب بانوان و اقتصاد و سیاست وارد می شد خیلی از گره ها گشوده می شد، و ایستایی ها از حوزه علمیه زدوده می شد.
خمینیِ ما مردم نه در هاله قداست ساختگی و عصمت ظلی و اکتسابی، و نه ایستا در زمان پیشین است، او نماد حرکت به قله ی انسان کامل و بالندگی در جهت تحقق ظهور آن خورشید در وجود انسان ها و تشکیل «حزب جهانی مستضعفین» با هر دین و آیینی است، و بنده به عنوان خمینی پژوهی ناچیز گواهی می دهم که «جنبش به سوی بهار» نزدیکترین حرکت و پویشی است که خمینی واقعی هم اگر امروز بود همان راه می رفت.
با تجربه آشنایی نزدیک از افکار و روش های کسانیکه نام خمینی را درشت بر مؤسسات خود نهادند ولی ایستایی و نفرت فزودند عرض می کنم که خمینی بری از حاشیه های جانبی را در افکار و گفتار
#مهندس_مشایی و
#دکتر_احمدی_نژاد بیشتر استشمام کرده ام تا در محافل مدعیان .
و خمینی عارف بنابر مأموریت الهی خود، خواسته یا ناخواسته در زمین امام عصر ارواحنافداه پیش رفت و صنف ها و طیف های امتحان پس نداده ی زیادی مانند روحانیت را به بوته آزمایش حکومتداری سپرد تا در زمان غیبت کوتاهی قد نخبگان جامعه شیعی از توانایی مدیریت صالحانه جامعه فاش شود.
و خمینی خمینی است، که باید از حصرها زدودش و هدف نهایی اش در تشکیل جبهه منتظران را از همان ۱۵خردادش جستجو کرد.
🔹 انتظارفرج از
#نیمه_خرداد کشم!
@Shafieikia