باز اشک و نالههای دردناک
مینویسد از حسین سینه چاک
قلب عالم داغدار نینواست
توتیای چشمهایم کربلاست
باز دلها میرود سوی حسین
باز دل را میبرد کوی حسین
اشک میریزد ز این چشم ترم
بس که میبینم لب خشک حرم
شعر من آوای سرخ نام توست
ضربهٔ شمشیر در پیغام توست
عشق تو آتش زده این سینهام
یاد تو صیقل زده آیینهام
سینهام از شور تو لبریز شد
جان و دل از نور تو لبریز شد
باز این دل میطلبد نام تو
جان فدای تشنگیِ کام تو
عشق میخواهد چنین سرباختن
با لب تشنه به میدان تاختن
#کربلا یعنی عبور از خویشتن
در جوار سفرهٔ حق زیستن
#کربلا یعنی رها از زندگی
اشتیاق کاملی در بندگی
#کربلا یعنی شروع یک نماز
#کربلا آغاز یک راه دراز
#کربلا یعنی که جان را باختن
عشق را از تشنگیها ساختن
#کربلا یعنی عطش، یعنی جنون
اصغر شش ماهه در دریای خون
#کربلا یعنی عباس با ادب
جان دهد در آب، امّا تشنه لب
#کربلا یعنی میان شطّ خون
مینگاری عشق را با خط خون
#کربلایم جلوهٔ سربازی است
معبر و میدانی از جانبازی است
#کربلا بود و حضور فاطمه س
ظهر عاشورا جوار علقمه
#کربلا یعنی حسین و ذوالفقار
یک تنِ تنها هزاران تک سوار
یک سری بر نیزه، قرآن زیرِ لب
یک تَنی تشنه، فتاده در تَعب
#کربلا یعنی که بیتابت کنند
همچو ماهی تشنهٔ آبت کنند
#کربلا یعنی ظهور دشنهها
بر تنِ عریان و برلب تشنهها
#کربلا ترسیمی از نور خداست
دفتری از عشقِ پرشور خداست
#کربلا بوی خدایی میدهد
عطر ناب مصطفایی میدهد
#کربلا دروازهٔ بیتابهاست
سرزمین آبیِ بیآبهاست
در نمازت هر سجودت یادکن
تشنگی نه، عشق را فریاد کن
#محمود_عزیزنژاد (آوا)
محرم ۱۴۰۲
@shaeraneDareshahr