شعر دره‌شهر

#احمد‌_زینی‌وند
Канал
Логотип телеграм канала شعر دره‌شهر
@shaeraneDareshahrПродвигать
239
подписчиков
618
фото
150
видео
137
ссылок
این کانال جهت درج اشعار #شاعران_دره_شهر ساخته شده ودر خدمت این عزیزان خواهد بود. هدف آن آشنایی هرچه بیشتر شاعران این دیار با اشعار دوستان خود و شناسایی چهره های جدید است لطفا اشعار خودرابه آیدی زیر ارسال تا درکانال درج شود با تشکر ادمین👇🏻👇🏻 @shirin0021
#دوبیتی_لری

لوآلو سَر و سینَم   پر دِ  درده
کسی چن مە غم وغصه نحردَە

تش دیریت چنو سُختِم کە دونم
تش بَلی وِ تیش چی آو  سردە


#شعروخوانش:
#احمد‌_زینی‌وند


@shaeraneDareshahr
آسمانم همیشه ابری بود
چشم‌هایم همیشه بارانی
آن هوای غریب و دلگیری
که تو آنرا نخوانده، میدانی

دستهایم تهی ز دست کسی
لحظه‌هایم ز دلخوشی خالی
قهوه ام از اجابت فال و
شعرهایم ز هر چه خوشحالی

تو رسیدی که سهم احساسم
تو رسیدی که باورم باشی
در جهانی پر از خصومت‌ها
تا ابد یار و یاورم باشی

تا که کامل شوم به بودن تو
تا سکوتم پر از کلام شود
شعر، لبخند، دلخوشی، قصه
با شما سهم لحظه‌هام شود

آی ای آفتاب گرمابخش
باز گرما ببخش جانم را
روشن از نور دیدگانت کن
ظلمت خسته‌ی جهانم را


#احمد_زینی‌وند



@shaeraneDareshahr
#شعری_از_استاد_رحمان_مریدی_و
#استقبال_احمد_زینی_وند_از
#شعر_ایشان



مە وا غم نسبتی دارم ، چوارشە
دە هرچی عشقە بیزارم ،چوارشە

یەچن سالە کەنیسی بی خیالم
پیاکە پارو وپیرارم ، چوارشە

#رحمان_مریدی


رتی و بی تو آبادم ، چوارشە
دِ دیریت مە فرە شادم ، چوارشە

نە دل دارم ،نە هیسم بابن عشق
د هف دولت مە ٱزادم، چوارشە


#احمد_زینیوند


@shaeraneDareshahr
#برای_امام_زمان



وقتی برای خویش نمانده ست
در چهارچوب این غم دیرین
وقتی برای اینکه بمانم
با خواب های رنگی و شیرین

وقتی برای قافیه ای نو
وقتی برای اینکه نمیرم
وقتی برای اینکه نبینم
من در کجای قصه اسیرم

دیر است دیر نوبت ما نیست
شبهای عاشقی و نیایش
یک شاخه گل برای کسی یا
یک دلخوری برای نمایش

یک شعر عاشقانه ترین در
یک روز سرد سرد زمستان
یا یک غزل پر از غم وحشی
یا نعره ها ی زخمی مستان

احساس میکنم که کسی نیست
یک واژه از تو را بنویسد
وقتی سخن ز عشق نباشد
شاعر دگر چرا بنویسد

شاعر چقدر دلهره دارد
وقتی تو نیستی که بخوانی
وقتی تو نیستی که ز امروز
تا آخرین همیشه بمانی

شاعر همیشه اول شعرش
با یک سرود سرد ه نخوانده ست
اما همیشه اخر شعرش
در رنج انتظار تو مانده ست

دنیا پر از تباهی و وحشت
دنیا پر از غم است و سیاهی
اماتونیستی که غمی را
از قلب این غریبه بکاهی

اما تو نیستی که ببینی
هرگز نیامدی که بمانی
این اشک های تیره ترین را
از بوم روزگار برانی

این شعر هم بدون تو اما
من چاره ای بجز تو ندارم
امروز هم به حوصله باید
یک نقطه آخرش بگذارم

یک شعر ناتمام تر از من
خرداد؛ گرم وزخمی و خاموش
شاعر؛ کسی که دلهره دارد
یک گوشه ناگزیر و فراموش

#احمد_زینی‌وند


@shaeraneDareshahr
#برای_امام_عصر

جمعه های غریب و ناباور
چشمهایش هنوز بر راه است
آسمان همیشه تاریکش
پرستاره ست و باز بی ماه است

جمعه های کبود تکراری
هفته های عجیب و بی باور
ماههای پر از سیاهی ها
سالهای غریب و بی یاور

کس ندانست آن همیشه صبور
چشم در راه چیست آن سوها
او که عمریست منتظر مانده ست
چشم در راه کیست آن سوها

وقتی این راه هاست طولانی
کوچه هاهم بدون بن بستند
مردمان همیشه ناباور
عابرانی عجب تهیدستند

مردمانی که یادشان رفته ست
ناامیدی گناه سنگینی ست
آنسوی اینهمه سیاهی ها
روزگارسپید و رنگینی ست


روزگاری که یار می آید
روزها رنگ عشق می گیرد
غنچه های سیاه تنهایی
زیر رگبار عشق می میرد

روزهایی سپید در راه است
من شبی خواب دیده ام ان را
روزهای سیاه خواهدرفت
نقش بر آب دیده ام ان را


از ازل شعر من پر از غم بود
تا ابد چشم انتظارت باز
واژه واژه پر از امید تواند
شعرهایم همیشه از آغاز


#احمد_زینی‌وند

@shaeraneDareshahr
پریدم من ز خواب بوسه هــایت
اســـیر التـهاب بوسـه هــایت

پـریـدم آه امّا مســـت بـودم
لبالب از شـراب بوسه هـایت

#احمد_زینی‌وند

@shaeraneDareshahr
#برای_امام_عصر

جمعه های غریب و ناباور
چشمهایش هنوز بر راه است
آسمان همیشه تاریکش
پرستاره ست و باز بی ماه است

جمعه های کبود تکراری
هفته های عجیب و بی باور
ماههای پر از سیاهی ها
سالهای غریب و بی یاور

کس ندانست آن همیشه صبور
چشم در راه چیست آن سوها
او که عمریست منتظر مانده ست
چشم در راه کیست آن سوها

وقتی این راه هاست طولانی
کوچه هاهم بدون بن بستند
مردمان همیشه ناباور
عابرانی عجب تهیدستند

مردمانی که یادشان رفته ست
ناامیدی گناه سنگینی ست
آنسوی اینهمه سیاهی ها
روزگارسپید و رنگینی ست


روزگاری که یار می آید
روزها رنگ عشق می گیرد
غنچه های سیاه تنهایی
زیر رگبار عشق می میرد

روزهایی سپید در راه است
من شبی خواب دیده ام ان را
روزهای سیاه خواهدرفت
نقش بر آب دیده ام ان را


از ازل شعر من پر از غم بود
تا ابد چشم انتظارت باز
واژه واژه پر از امید تواند
شعرهایم همیشه از آغاز


#احمد_زینی‌وند

@shaeraneDareshahr
#برای_امام_عصر

جمعه های غریب و ناباور
چشمهایش هنوز بر راه است
آسمان همیشه تاریکش
پرستاره ست و باز بی ماه است

جمعه های کبود تکراری
هفته های عجیب و بی باور
ماههای پر از سیاهی ها
سالهای غریب و بی یاور

کس ندانست آن همیشه صبور
چشم در راه چیست آن سوها
او که عمریست منتظر مانده ست
چشم در راه کیست آن سوها

وقتی این راه هاست طولانی
کوچه هاهم بدون بن بستند
مردمان همیشه ناباور
عابرانی عجب تهیدستند

مردمانی که یادشان رفته ست
ناامیدی گناه سنگینی ست
آنسوی اینهمه سیاهی ها
روزگارسپید و رنگینی ست


روزگاری که یار می آید
روزها رنگ عشق می گیرد
غنچه های سیاه تنهایی
زیر رگبار عشق می میرد

روزهایی سپید در راه است
من شبی خواب دیده ام ان را
روزهای سیاه خواهدرفت
نقش بر آب دیده ام ان را


از ازل شعر من پر از غم بود
تا ابد چشم انتظارت باز
واژه واژه پر از امید تواند
شعرهایم همیشه از آغاز


#احمد_زینی‌وند

@shaeraneDareshahr
Forwarded from کانال اشعار ونوشتە های احمد زینی وندایلامی(تکا)
🍃 #شعر_لری

لوآلو سَر و سینَم پر دِ درده
کسی چن مە غم وغصه نحردَە

تش دیریت چنو سُختِم کە دونم
تش بَلی وِ تیش چی آو سردە


#احمد‌_زینی‌وند‌_ایلامی(تکا)
برای #احمد_زینیوند که هرچند به علت بعد مسافت قادر به شرکت در #سومین‌سوگواره_شعر‌عاشورایی نبود، اما با قلمش این مجلس را همراهی کرد:

تو را از دورها من میشناسم
تویی که قلب چون آیینه داری
تویی که در عزای شاه خوبان
دوبیتی و غزل در سینه داری

تو از لب‌تشنگی هایش سرودی
از آن آرامش در خون تپیده
تو از آزادگی از عشق گفتی
کسی زیباتر از این را ندیده

تو از تنها‌یی‌اش اندوه داری
گشوده بال سیمرغ خیالت
تو را قلبت به آن مقصود برده
چه نزدیک است موعود وصالت

کمند عشق را بر پای داری
شدی تو زائر صحن و سرایش
چرا که شعر میخوانی دمامدم
با عشق و شور و سرمستی برایش‌

#آرش_میرزاپور

@shaeraneDareshahr