#شهید_فاطمی درگیری های
#دخانیه بود تو دمشق
اوضاع جوری بود که اگر دشمن میکشید جلو حرم بی بی نا امن میشد
قرار شد از سمت دخانیه عملیات بشه
عملیات شروع شد
#عقیل جلو حرکت می کرد
از سر کوچه رفت بیرون که یه دفعه دشمن شروع کرد به تیراندازی
تیر خورد به عقیل نفرات بعدی پشت دیوار موندن و از
#کوچه نرفتن بیرون
عقیل کشون کشون خودشو کنار دیوار کشید اما موقعیتش خیلی خطرناک بود هم جلو دید مستقیم دشمن بود و هم بچه ها از تو کوچه میدیدنش اما نمیتونستن کاری کنن
دشمن برا اینکه روحیه نیروها رو تضعیف کنه هر چند دقیقه یک تیر به بدن
#عقیل میزد بچه ها فقط خودشونو میزدن جلو چشاشون داشتن میدیدن که عزیزشون رو دارن میزنن ولی کاری هم نمیتونستن بکنن تا بالاخره عقیل خودشو رسوند به اول
#مدافع_ولایت_حضرت_زهرا_سلام الله_علیها
نمیشه مقایسه کرد ولی به خدا خیلی سخته جلوت عزیزتو
#بزنن ولی تو نتونی هیچکاری کنی و فقط
#بسوزی و نگاه کنی
هی
#عقل_معاش_ها بهم میگن چقدر عجز و ناله میکنی ول کن دیگه جنگم تموم شد بچسب به زندگیت اما نمیدونن چه ها دیدم
بخدا دارم
#میسوزم تو رو به خود بی بی نگاهی
بالاخره شهادتمو ازت میگیرم مادر عالم
#خودم_دیدم_مادرم_رو_زد_اما_حیف_نتونستم_کاری_کنم#شهید_سید_امین_حسینی