🟢حافظا روزت مبارک اما....
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
لسان الغیب خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را باید شاعر بی نظیر بهره مند از قریحه شاعری در دوران غلبه
#تصوف و
#تخیل و
#عرفان بر واقعیتهای اجتماعی و
#افول ایران از دوران اوج
#تفقه و
#عقلانیت و
#علم پروری در زمان
#فردوسی برشمرد.
به قول دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در کتاب«تاریخ سامانیان»:
«شاهنامه، نیروی جهنده یک قوم در دوران توانمندی اش سروده شد.شاهنامه آخرین صلای خرد ورزی بود، سرگذشت مردمانی که پایشان بر زمین محکم است بی آن که از آسمان بریده باشند. شاهنامه اراده بودن و برجای ماندن ملت ایران را با آوای بلند اعلام کرد »
به گفته دکتر عالم اف اهل تاجیکستان در عصر سامانیان ساختار بنیادین تفکرات اجتماعی در آغاز دولت متمایل به نگرش های عقلی و فلسفی علوم طبیعی و منطقی است. در حالی که در پایان عصر سامانی تمایل به نگرش های صوفیانه شدت یافته و دگرگون می شود. لذا پس از عصر سامانیان تصوف چنان انتشار یافت که تمامی جوانب و حیات معنوی جامعه را نیز فراگرفت. علت این امر را ایشان حرکت از واقع گرایی به سوی نگرشهای نومیدانه و دهشتبار میداند. ملتی که زمانی پای در زمین داشت و سر در آسمان دیگر پای در زمین نداشت و سر را در تخیلات آسمانی خود فرو برد. جامعه ای که زمانی در آن اندیشه و خرد اعتبار بود و اندیشمند و خردمند معتبر محسوب می شدند در پایان اندیشه ستیز شد و تعصب و تسلیم و قناعت و دریوزگی را بر هر چیز دیگری رجحان می نهاد.
غزل معروف بخشش بخارا از سوی حافظ به ترک شیرازی را می بایست مصداقی ویژه در تمایز نگاه در تصوف غلبه یافته در قرن هشتم هجری بر عقلانیت قرن سه و چهار هجری در ایران برشمرد.
هر چند سیطره سیاسی ترکان که پس از سامانیان برای قرنهای متمادی روی کار آمدند و چه بسا دل پری از سمرقند و بخارا و خوراسان بزرگ داشته اند را نباید از دیده دور انگاشت.
گفته ریچارد فرای در مورد بخارا:
بخارا در بینالمللی ساختن دین و تمدن اسلامی نقش عمده داشت و به نظر او امتزاج ایران و اسلام بزرگترین دستاورد سامانیان بود و به همین خاطر همواره باید از سامانیان یاد شود.
🟢حافظ
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
🔴شعر نشناس
الا ای شیخ شیرازی که شعرت مست کند جان را
به خال هندوی یارت مبخشا جان ایران را
نده ساقی می باقی که در مستی کند حافظ
شکوه و جلوه ایران، ثمن بخسی بخارا را
مبخش حافظ به ارزانی نگین های خراسان را
که فردوسی بود خسرو سمرقند و بخارا را
https://www.instagram.com/p/CGMtsgQJ6kT/?igshid=1sq46zv82fmxu