✳️ دوگان حکومت و
جمهوریت!
مسئله کدام است؟
دوگانه
#جمهوریت #حکومت و تخریب
جمهوریت یا همان مقصر پنداری تام مردم حقیقتا درست نیست.
مردم پرورش یافته گان مدرسه و دانشگاه و صدا و سیما و اقتصاد حکومت هستند و حکومت قرار بود با روزی چند ساعت برنامه تلویزیونی تغییر در انفس مردم بوجود آورد.
ساختار کشور از ابتدای انقلاب تحت تاثیر دو گفتمان بصورت همزمان پیش رفته است و وضعیت امروز رقم خورده است.
گفتمان نفوذ و غربگرا(همیشه این بلد بوده)
گفتمان قدرت و غیر متخصص(ساعتها حرف میشه زد)
گفتمان نفوذ و غربگرا به کرات از فضای ناشفاف بوجود آمده توسط گفتمان غالب و حاکم کشور یعنی گفتمان قدرت که در سیاست سوسیال می نماید و در اقتصاد لیبرال _سوسیال تا جمهوری، بیشترین استفاده را برده است.
مسئله اصلی امروز کشور برخلاف نظر خیلی ها یک مسئله اندیشه ای نظریست و نه یک مسئله پراگماتیستی که سریع بتوان آن را با جابه جایی افراد حل کرد!
تا نگاه و نظریه ما نسبت به
#عدالت و
#اقتصاد و
#جمهوریت #فرهنگ مبتنی بر مر اسلام و خرد جمعی نخبگانی حقیقی(به چشم دیده ام که شخصیتهای کلان نظام را هم دور زده اند در ارائه نظر نخبگان، نخبگان گزینشی بی سواد و همسو بله قربان گو)بازتعریف نشود، این لکوموتیو در همان ریل قبلی حرکت خواهد کرد.
⛔️ساختارهای کشور تابع نظریه حکمرانی(جمهوری اسلامی) موجود در حال تولید مسئله برای مردم یا همان
جمهوریت هستند .
و نه مردم در حال تولید مسئله برای حاکمیت!!
فهم مشترک در نسبت با نظریات عدالت و اقتصاد و
جمهوریت اساس شکلگیری نهاد دولت در دل کشور خواهد شد و نهاد خانواده را شکل و پرورش می دهد و از دل جامعه به تمدن می رسد.
الزامات دولت یعنی آموزش و اقتصاد و دیوان سالاری و قوه قهریه به عینه در نسبت با نظریات کلان طراحی می شود و خروجی آموزش و اقتصاد و دیوان سالاری به وضوح در جامعه قابل مشاهده هستند.
وضعیت کنونی کشور تلفیقی از مدرنیته تاریخی و جدید، سوسیالیسم و لیبرالیسم و نئو لیبرالیسم و اسلام تکفیری و اسلام ناب در ساختارهای حاکم است!!
که سرمایه داری غارتگرا را در پی داشته و نه سرمایه داری سازنده!!
که نطام اسلامی پیش کش حداقل سرمایه داری سازنده را پیاده کنید.
تساهل و تسامح فکری و پلورالیسم در نسبت مردم یا همان
جمهوریت پذیرنده و سازنده است اما حاکمیت باید واحد باشد.
و این واحد بودن خدای ناکرده قلب به ذبح
جمهوریت نشود!!
که خطاست، خطا!!
واحد بودن یعنی بازگشت به عقلانیت جمعی و بازتعریف ساختار حکمرانی مبتنی بر مر اسلام و خرد جمعی آن هم نه بواسطه ظروف موجود که قطعا دارای سوگیری هستند و نافهم بلکه بواسطه افراد و مجموعه های بیرون ساختار و حر و غیر بهره مند!
(هزارتا نظر و نظریه در باب گام دوم از دل مجموعه های ساختار بیاد بیرون یا ارزش نداره یا کامل نیست)
سیستم سازی و یکپارچه کردن روابط اقتصاد و عدالت و
جمهوریت در دل دولت و ملت از متناقضات فراوان کنونی خواهد کاست.
نمی شود دم از عدالت زد و خود در بعد عملی که تابع بی نظری و بد نظری مفهومی از عدالت است بزرگترین تولید کننده ناعدالتی در دیوان سالاری و آموزش و استخدام و بهره مندی دستگاهی و مسکن و ناشایسته سالاری و قوه قضا و حتی بورس و قس علی هذا بود.
(عدالت یعنی اینکه در مقام عملگرایی حسب موقعیت کنونی از بورس تعریف کنی اما به کنه ناعادلانه و رانتی بورس نیز اعتراف کنی
😊)
حتی بسنده کردن عدالت به مفاهیم بالا نیر خود ناعدالتی ست.
نمی شود دم از عدالت زد و در پی تخدیر گروهی بود و جامعه را به رشد و بلوغ و خود آگاهی نرساند.
مهمترین ناعدالتی صورت گرفته جهل مردم است.
که حاکمیت ساخت است.
بازبینی مفاهیم
#عدالت#فرهنگ#اقتصاد#جمهوریتو تدوین نقشه عملیاتی پیاده سازی آنها بواسطه دولت و برقراری نسبت همه چیز با آنها اتوپیا یا همان مدینه فاضله را کمی نشانمان خواهد داد، کمی...
همه چیز این کشور اعم از فرهنگ و خانواده و دین و سیاست به دست خود ساختار ناجوانمردانه در معرض خطر است.
و حاکمیت و دغدغه مندان در عین تعجب مسائل را تقلیل و نشانگان الهی همچون مشارکتهای ۲۵درصدی را نیز تفسیر به رای می کنند.
@seyyedhashemfirouzi