#زن ڪه باشے توی #سرزمین من باید عادت ڪنے به #دلتنگی باید عادت بدے خودت رو به زندگے توی شرایط #جنگی ،،، سر هر پیچ ڪهنه تاریخ دستے مردونه، پرپرت میڪرد ،،، زندگیتون به گوله میبندن روسریتو به چوب میبندی ،،، زن ڪه باشے توی سرزمین من حق تو با ڪسے #برابر نیست دلخوش وعده بهشت نباش هیچے زیر پاے #مادر نیست
تا عمق سرم سوت می کشد صدای بلند گفتگویی که می رفت عبور مان دهد از لال مردگی حالا منم و تمام زمستان و رَدِ زنجیری که بر پای من است از این فصل به بعد چگونه قدم بزنم بی فریاد وقتی از برج و بارو برای دیدنم سرک می کشند خفاشانی که تا دیروز می گریختند از سایه ء آفتاب !
💢کتاب اطلاعات خیلی جالب و زیادی به ما میدهد. به عنوان مثال من تا قبل از این نمیدانستم که آل و آلزدگی چیست؟ در صفحه 16 و در پاورقی شماره 2 آمده است: زن قابله (البته منظور قابلههای قدیم که از طب و بهداشت اطلاعی نداشتند) یکی از مخوفترین بلاها بود که تمدن عارض نوع بشر کرد و دستهای کثیف زن قابله در طول هزارها سال صدها و شاید هزار میلیون زن زائو را به قبرستان فرستاد. دکتر «سمل ویس» مجارستانی در قرن نوزدهم میلادی علت مرض آلزدگی را کشف کرد و دانست که دست کثیف زن قابله تولید آلزدگی میکند و میگوید آن قدر که زن قابله آدم کشت از آغاز تاریخ تا امروز (تا قرن نوزدهم) امراض طاعون و وبا با آن اندازه سبب هلاکت بشر نشده است.
💢دست کثیف زن قابله میکروب مرض «پوئر پرال» را که در مشرق به اسم آلزدگی معروف شده وارد بدن ملتهب و مستعد زائو میکرد و چون مرض مزبور، سراپای زائو را قرمز مینمود میگفتند او را آل زد و آل یعنی رنگ سرخ – مترجم
💢در آن دوران در جنوب دریاچه ایران سوسمارهایی بودند به طول تقریباً سه متر امروزی دارای زبان طولانی و سرخ و درخشنده وقتی زبان خود را بیرون میآوردند و تکان میدادند انسان تصور میکرد که از دهان آنها شعله خارج میشود و نژاد آنها اما خیلی کوچک، هم اکنون در همان منطقه هست – مترجم(ص 7)