یکی از دلایل اینکه #روانشناسان بیشتر از #جامعهشناسان در میان عموم مردم طرفدار دارند این است که جامعهشناسی بر شناخت واقعیتهای اجتماعی تأکید دارد و عموم مردم معمولاً تمایلی به شناخت واقعیتهای اجتماعی ندارند، بلکه برعکس، عمدتاً ترجیح میدهند از واقعیتها بگریزند تا آرامشی فردی بیابند. اینجاست که توصیههای روانشناسان همچون راه گریزی از دشواری واقعیتها خریدار پیدا میکند. این وضعیت بیشتر تشدید میشود اگر وضعیت اجتماعی جامعه نامناسبتر شود. واقعیتهای اجتماعی در شرایط دشوار جامعه عمدتاً تلخاند و جامعهشناسی امید واهی نمیدهد، بلکه واقعیتها را برجسته میکند. در حالیکه راههای موفقیت و روشهای زندگیای که به شکلی سطحی و مبتذل در قالب #روانشناسی به خورد مردم میدهند قابلیت این را دارد که امید و خوشنودی کاذب به افراد بدهد. میتوان گفت از نظر روانشناسی اجتماعی، #جامعهشناسی همواره کمتر از روانشناسی باب میل عموم مردم بوده است؛ مردم راه فوری و امید واهی را ترجیح میدهند، حتی اگر به مبتذلترین شکل باشد و تأثیری موقت بگذارد!